با سلام و عرض خسته نباشی .
لطفاً در ترجمه این دو داستان به من راهنمایی کنید و هر جا که اشتباه معنی کردم لطفاً ترجمه درستش را برام بنویسید. در ضمن هر جا که با علامت
....... مشخص کردم یعنی اینکه نتونستم معنی کنم . ممنوم میشم که راهنماییم کنید.
داستان اول
http://upload7.ir/images/74035752360884167409.jpg
هنری اهل آمریکا بود و او برای تعطیلات به لندم آمده بود . یک روز او حال / احساس خوبی نداشت . بنابراین
پیش متصدی هتل رفت و گفت : میخوام یک دکتر ببینم / آیا شما می تونید
یه دکتر خوب به من معرفی کنید؟
متصدی به یک کتاب نگاه کرد و بعد گفت : دکتر کنت گری ، 61010. هنری گفت خیلی ممنونم. آیا پرهزینه هست (رفتن پیش دکتر) . خیای خوب ، متصدی جواب داد، اون (دکتر) همیشه بیمارهایی که برای اولین بار پیش او ویزیت می کنند 2 پوند میگیره و برای معاینه بعدی / دوم 1.50 پوند.
هنری تصمیم گرفت 50p پس انداز بکند . بنابراین زمانیکه او رفت دکتر را ببیند او گفت : من دوباره آمدم ، دکتر . دکتر با دقت برای چند ثانیه صورتش را نگاه کرد بدون اینکه چیزی بگه . بنابراین او (دکتر) سرش را تکان داد و گفت : اوه ، بله . دکتر اورا معاینه کرد وگفت :
همه چیز همون طور که باید داره پیش میره، فقط همون داروهایی که آخرین بار بهتون دادم رو ادامه بدید
داستان دوم
http://upload7.ir/images/67964626496399000564.jpg
خانم جنکینز صاحب یک رستوران کوچک در Southampton بود . Southampton بندر بزرگی بود . خانم جنکینز دو پیش خدمت جوان و یک آشپز
داشت که به او کمک میکردند.
یک روز یک ملوان به رستوران آمد و دریکی از میزها نشست
و اون چیزی رو که میخواست سفارش داد، و بعد بلند شد دوباره بعد از چند دقیقه رفت.
صاحب رستوران وقتیکه این موضوع را دید شگفت زده شد
بنابراین او پیشخدمت را صدا زد و از او پرسید که
چرا اون مرد قبل از خوردن غذایش آنجا را ترک کرده است . بسیار خوب ، پیش خدمت جواب داد : اون
کمی از خرگوش سرخ شده مان می خواست و بعد زمانی که رفتم تو آشپزخانه که سفارش بدم
، گربه درست در طرف دیگر در بود و من اشتباهاً روی دم آن پا گذاشتم . گربه یک صدای وحشتناک ایجاد کرد ، و البته بعد مرد از میزش بلند شد و خیلی به سرعت بیرون رفت .
در ضمن جمله ای که با
رنگ قرمز مشخص کردم اگر ترجمه اش مشکل داره لطفاً تصحیح کنید . ممنونم.