زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

yalda222

عضو جدید

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]اما برای من هنوز پیدا نگشته...
من مدت هاست مرده ام !
مرده ای در دنیا خواب زدگان !
مرده ای در بیابان عاطفه، شور، حس، بودن و عاشقی های کودکانه !...
[/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ای کاش لحظه ای بیدار و زنده می گشتم و باز می توانستم نفس بکشم و احساس کنم و هیجان داشته باشم، بیایم و ببینم و لذت ببرم
که دنیا چیزی نیست جزء برای لذت بردن
[/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]که چه حیف مردگان و خواب ماندگان نتوانند لذت برند
و من در این دنیا هیچ ندیدم جزء خواب زده راه رونده...
[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]آه چه سود که هر لحظه تمام نقش او را می بینیم و بیدار نمی گردیم ؟ و باز در پی او می گردیم[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]آری خدا را می گویم همان که عشق است و معشوق و عطش و آب و سودا و لذت و بودن و تهی گشتن و شور و هیجان و احساس...[/FONT]
محشربودددددددددددد
دستتون دردنکنه بابت مطالب زیباتون...
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]یك بار تو را در خواب دیدم
امّا نه !؟ خواب نبود بیدار بودم آن لحظه را...
و لحظه ای بود ...
در میان تمام لحظات خواب عمرم...
و دیدم...
و شنیدم...
آنچه باید می دیم...
و آنچه باید می شنیدم و احساس می كردم...
[/FONT]
 

yalda222

عضو جدید
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]یك بار تو را در خواب دیدم
امّا نه !؟ خواب نبود بیدار بودم آن لحظه را...
و لحظه ای بود ...
در میان تمام لحظات خواب عمرم...
و دیدم...
و شنیدم...
آنچه باید می دیم...
و آنچه باید می شنیدم و احساس می كردم...
[/FONT]

:w17::w17::w17::w17:
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
سلام بر هرکسی که هست.... ظهرتون بخیر

HLO///پس تقدیم به شما

از ديروزها به دنبالت دويدم و به اميد ديدارت به امروز رسيدم ولي افسوس...!​
افسوس که تو به فرداها سفر کردي​
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
سلام ظهرتون بخیر ..... خوبین ؟ افسون بفرما خورشت بادمجون !!!

بادمجون مخصوص دارم برای محمد رضا :D


بچه ها همه تشریف بیارید یک ساعت دیگه ناهار .... :surprised: خوب الان به وقت ایران 4:40 هست ...

اما اینجا خارجه هست !!!

شماها حتما ناهارتونم خوردید ;)

اما بازم بفرمایید ... آموزش افسون هست ... ;)

برای بار سوم دارم درست میکنمااااا :D
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
سلام ظهرتون بخیر ..... خوبین ؟ افسون بفرما خورشت بادمجون !!!

بادمجون مخصوص دارم برای محمد رضا :D


بچه ها همه تشریف بیارید یک ساعت دیگه ناهار .... :surprised: خوب الان به وقت ایران 4:40 هست ...

اما اینجا خارجه هست !!!

شماها حتما ناهارتونم خوردید ;)

اما بازم بفرمایید ... آموزش افسون هست ... ;)

برای بار سوم دارم درست میکنمااااا :D



یک نکته خانه داری هم یاد بدم خدا پدر اینترنتو بیامرزه :D حالا اینترنت زنه یا مرده !؟


دستامو نگاه کردم دیدم بادمجون که پوست کندم سیاه شده :

روش پاک کردن لکه بادمجان روی دست :
تا به حال پيش آمده است كه پوست بادمجان را بكنيد و دستهايتان سياه رنگ شود. اگر چنين شده چاره آن آسان است. مي توانيد پنبه اي كه آغشته به آب ژاول است روي دست ها بكشيد تا پاك شود.


با تشکر :D

هی من میگم وقتشه ... میگن صبر کن ... درستو ادامه بده .... اما من قصد ادامه تحصیل ندارماااا :D
 

Phyto

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
من گشنمه ...
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
HLO///گالیا - هوشنگ ابتهاج///تقدیم به ...//ای وای من

HLO///گالیا - هوشنگ ابتهاج///تقدیم به ...//ای وای من

هوشنگ ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دست مایه اشعار عاشقانه‌ای شد که در آن ایام سرود.
دیر است ، گالیا!
در گوش من فسانهٔ دلدادگی مخوان!
دیگر ز من ترانهٔ شوریدگی مخواه!
دیر است گالیا! به ره افتاد کاروان
عشق من و تو ؟ ...آه
این هم حکایتی ست
اما در این زمانه که درمانده هر کسی
از بهر نان شب
دیگر برای عشق و حکایت مجال نیست
شاد و شکفته در شب جشن تولدت
تو بیست شمع خواهی افروخت تابناک
امشب هزار دختر همسال تو ولی
خوابیده اند گرسنه و لخت روی خاک
زیباست رقص و ناز سرانگشت‌های تو
بر پرده‌های ساز
اما هزار دختر بافنده این زمان
با چرک و خون زخم سرانگشت هایشان
جان می کنند در قفس تنگ کارگاه
از بهر دستمزد حقیری که بیش از آن
پرتاب می کنی تو به دامان یک گدا
وین فرش هفت رنگ که پامال رقص توست
از خون و زندگانی انسان گرفته رنگ
در تار و پود هر خط و خالش، هزار رنج
در آب و رنگ هر گل و برگش، هزار ننگ
اینجا به خاک خفته هزار آرزوی پاک
اینجا به باد رفته هزار آتش جوان
دست هزار کودک شیرین بی گناه
چشم هزار دختر بیمار ناتوان ...
دیر است گالیا!
هنگام بوسه و غزل عاشقانه نیست
هر چیز رنگ آتش و خون دارد این زمان
هنگامهٔ رهایی لبها و دست هاست
عصیان زندگی است
در روی من مخند!
شیرینی نگاه تو بر من حرام باد!
بر من حرام باد از این پس شراب و عشق!
بر من حرام باد تپشهای قلب شاد!
یاران من به بند،
در دخمه‌ های تیره و نمناک باغشاه
در عزلت تب آور تبعیدگاه خارک
در هر کنار و گوشهٔ این دوزخ سیاه
زود است گالیا
در گوش من فسانهٔ دلدادگی مخوان
اکنون ز من ترانهٔ شوریدگی مخواه!
زود است گالیا! نرسیدست کاروان ...
روزی که بازوان بلورین صبحدم
برداشت تیغ و پردهٔ تاریک شب شکافت،
روزی که آفتاب
از هر دریچه تافت،
روزی که گونه و لب یاران همنبرد
رنگ نشاط و خندهٔ گمگشته بازیافت،
من نیز باز خواهم گردید آن زمان
سوی ترانه‌ها و غزلها و بوسه ها
سوی بهارهای دل انگیز گل فشان
سوی تو،
عشق من ....:w21::w21::w21:
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
1 چیزی بگم ؟؟ ببخشید باید بی پروا بگم....

اصلا ربطی به بحث این تاپیک نداره...

به قول یک بزرگی :

خونه باید یک دستشویی داشته باشه..... اگر هر خونه دستشویی نداشته باشه کثافت اون خونه رو بر میداره ....

الان من میگم ایران دستشویی نداره.. کثافت .. هرزگی... شروری... بی فرهنگی داره از سر و ریخت این مملکت میباره...

خدا هم نمیتونه برای کشوری که جوراب سوراخ و بوگندو بودن یک مزیته کاری بکنه .....

همین طرز تفکراست که نتیجه میگیرم که ایران نمونم .......


از دست ما که کاری برنیاد... این خانه از بنیان ویران(است) شد .....

 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
HLO///داستان مهرداد اوستا و زنی که همسرشاه شد///MehD

HLO///داستان مهرداد اوستا و زنی که همسرشاه شد///MehD


مهرداد اوستا در جوانی عاشق دختری شده و قرار ازدواج می‌گذارند.دختر جوان به دلیل رفت‌و‌آمد‌هایی که به دربار شاه داشته، پس از مدتی مورد توجه شاه قرار گرفته و شاه به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد.دوستان نزدیک اوستا که از این جریان باخبر می‌شوند، به هر نحوی که اوستا متوجه خیانت نامزدش نشود سعی می‌کنند عقیده او را در ادامه ارتباط با نامزدش تغییر دهند. ولی اوستا به هیچ وجه حاضر به بر هم زدن نامزدی و قول خود نمی‌شود .تا اینکه یک روز مهرداد اوستا به همراه دوستانش ، نامزد خود را در لباسی که هدیه‌ای از اوستا بوده، در حال سوار شدن بر خودروی مخصوص دربار می‌بیند...مهرداد اوستا ماه‌ها دچار افسردگی شده و تبدیل به انسانی ساکت و کم‌حرف می‌شود.

سال‌ها بعد از پیروزی انقلاب، وقتی شاه از دنیا می‌رود، زنهای شاه از ترس فرح، هر کدام به کشوری می‌روند و نامزد اوستا به فرانسه. در همان روزها ، نامزد اوستا به یاد عشق دیرین خود افتاده و دچار عذاب وجدان می‌شود و در نامه‌ای از مهرداد اوستا می‌خواهد که او را ببخشد. اوستا نیز در پاسخ نامه او تنها این شعر را می‌سراید.

وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم

اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت
کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم

وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم

اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت
کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم

کی ام ؟ شکوفه اشکی که در هوای تو هر شب
ز چشم ناله شکفتم، به روی شکوه دویدم

مرا نصیب غم آمد، به شادی همه عالم
چرا که از همه عالم، محبت تو گزیدم

چو شمع خنده نکردی، مگر به روز سیاهم
چو بخت جلوه نکردی، مگر ز موی سپیدم

بجز وفا و عنایت، نماند در همه عالم
ندامتی که نبردم، ملامتی که ندیدم

نبود از تو گریزی چنین که بار غم دل
ز دست شکوه گرفتم، به دوش ناله کشیدم

جوانی ام به سمند شتاب می شد و از پی
چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم

به روی بخت ز دیده، ز چهر عمر به گردون
گهی چو اشک نشستم، گهی چو رنگ پریدم

وفا نکردی و کردم، به سر نبردی و بردم
ثبات عهد مرا دیدی ای فروغ امیدم؟


در مورد این نکته و شان نزولی که در باره این غزل زیبا و مشهور مرحوم اوستا ذکر شده ، نکاتی به اختصار قابل ذکر است:
پرداختن به زندگی خصوصی بزرگان ادب معاصر فی نفسه کار ناپسندی نیست ، اما این کار باید همراه با دقت علمی و تاریخی و حفظ شان آن بزرگان باشد. هر گونه بی دقتی در این باب به رواج شایعات و مطالب واهی منجر خواهد شد.
زندگی عاشقانه مرحوم اوستا موضوعی نیست که از نظر صاحبان اطلاع دور باشد و در برخی آثار خود او نیز با ظرافت مورد اشاره قرار گرفته است. یقینا همان سوز و گدازها در فضای عشق مجازی بود که طبع بلند اوستا را لطافتی خاص بخشید و او را به استادی بی نظیر در سخن فارسی بدل کرد. شاعران جوان بعد از انقلاب شاید بیش از هر کس دیگر وامدار ذوق و سخن سنجی مهرداد اوستا و لطافت روحی بودند که در کوران عشقی سوزان به کمال رسیده بود.
یکی از دوستان شاعر که از سالها قبل از انقلاب او را می شناخت نقل می کرد که اوستا تا سالهای سال به آن ماجرای عاشقانه حساس بود و با شنیدن نام "فروغ " امید خویش دگرگون می شد.
اما آنچه در قصه روزنامه خبر ، بدون ذکر هیچ ماخذ و مستندی آمده ، بیشتر به یک فیلم هندی شبیه است و نمی تواند درست باشد. به این دلیل خیلی ساده و واضح که این غزل زیبا ، بخلاف آنچه در خبر روزنامه خبر آمده ، از آثار قدیمی استاد است نه از آثار پس از انقلاب ایشان! دوستان علاقه مند می توانند غزل یاد شده را در صفحه ۵۰ از مجموعه شعر استاد به نام شراب خانگی ترس محتسب خورده که در خرداد سال ۱۳۵۲ توسط انتشارات زوار منتشر شده ببینند.
توضیح این نکته بهانه ای به دست من داد که در اینجا یادی از مرحوم اوستا بکنم و بر روان مینوی آن انسان پاک و والا و فرزانه درود بفرستم!
 
  • Like
واکنش ها: fgni

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
سلام بر همه دوستان چند وقتیه که میام اینجا مطالب جالب دوستان رو میخونم و بسیار حظ میبرم ..... جالبه اینم یه نوعی از گفتگوی تالار کشاورزیه و نشون میده بچه های کشاورزی چه طبع لطیفی دارن
ممنونم از همتون کاش گلابتون هم میامد تا جمع دوستان تکمیل میشد
 

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
1 چیزی بگم ؟؟ ببخشید باید بی پروا بگم....

اصلا ربطی به بحث این تاپیک نداره...

به قول یک بزرگی :

خونه باید یک دستشویی داشته باشه..... اگر هر خونه دستشویی نداشته باشه کثافت اون خونه رو بر میداره ....

الان من میگم ایران دستشویی نداره.. کثافت .. هرزگی... شروری... بی فرهنگی داره از سر و ریخت این مملکت میباره...

خدا هم نمیتونه برای کشوری که جوراب سوراخ و بوگندو بودن یک مزیته کاری بکنه .....

همین طرز تفکراست که نتیجه میگیرم که ایران نمونم .......


از دست ما که کاری برنیاد... این خانه از بنیان ویران(است) شد .....

پژمان عزیز مطلبی که گفتی از واقعیات زندگی فعلی ماست و صد البته راه چاره اینه که هوس دستشویی رفتن در ایران به سرت نزنه داداش
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
رنگ پوست
ملیت
جنسیت
اچ‌آی‌وی
ترس
سواد
غذا
تحصیلات
کامپیوتر
برق
انرژی
هوا
آب


 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
و باز هم تکراری تلخ .....


http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon13.gif

1 چیزی بگم ؟؟ ببخشید باید بی پروا بگم....

اصلا ربطی به بحث این تاپیک نداره...

به قول یک بزرگی :

خونه باید یک دستشویی داشته باشه..... اگر هر خونه دستشویی نداشته باشه کثافت اون خونه رو بر میداره ....

الان من میگم ایران دستشویی نداره.. کثافت .. هرزگی... شروری... بی فرهنگی داره از سر و ریخت این مملکت میباره...

خدا هم نمیتونه برای کشوری که جوراب سوراخ و بوگندو بودن یک مزیته کاری بکنه .....

همین طرز تفکراست که نتیجه میگیرم که ایران نمونم .......


از دست ما که کاری برنیاد... این خانه از بنیان ویران(است) شد .....
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
سلام صبح همه بخیر.....


چیزی بگم ؟؟ ببخشید باید بی پروا بگم....

اصلا ربطی به بحث این تاپیک نداره...

به قول یک بزرگی :

خونه باید یک دستشویی داشته باشه..... اگر هر خونه دستشویی نداشته باشه کثافت اون خونه رو بر میداره ....

الان من میگم ایران دستشویی نداره.. کثافت .. هرزگی... شروری... بی فرهنگی داره از سر و ریخت این مملکت میباره...

خدا هم نمیتونه برای کشوری که جوراب سوراخ و بوگندو بودن یک مزیته کاری بکنه .....

همین طرز تفکراست که نتیجه میگیرم که ایران نمونم .......


از دست ما که کاری برنیاد... این خانه از بنیان ویران(است) شد .....
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
سلام صبح همه بخیر.....


چیزی بگم ؟؟ ببخشید باید بی پروا بگم....

اصلا ربطی به بحث این تاپیک نداره...

به قول یک بزرگی :

خونه باید یک دستشویی داشته باشه..... اگر هر خونه دستشویی نداشته باشه کثافت اون خونه رو بر میداره ....

الان من میگم ایران دستشویی نداره.. کثافت .. هرزگی... شروری... بی فرهنگی داره از سر و ریخت این مملکت میباره...

خدا هم نمیتونه برای کشوری که جوراب سوراخ و بوگندو بودن یک مزیته کاری بکنه .....

همین طرز تفکراست که نتیجه میگیرم که ایران نمونم .......


از دست ما که کاری برنیاد... این خانه از بنیان ویران(است) شد .....
:surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised:
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی

نیست مگه !!!


جواب سلام 1 دونه امتیاز داره (همون ثواب) که اونم از دست دادی :D


عامل استخدام در ایران






اگه میخواین استخدام بشین بفرمایین :D





جوراب های ذخیره ...... آماده به خدمت








کشور خوبم ...... ببخشیدا.....

اما تو درست بشو نیستی ....

مشکل از درخت نیست ...

از کرم درخته

 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
نیست مگه !!!


جواب سلام 1 دونه امتیاز داره (همون ثواب) که اونم از دست دادی :D


عامل استخدام در ایران






اگه میخواین استخدام بشین بفرمایین :D





جوراب های ذخیره ...... آماده به خدمت








کشور خوبم ...... ببخشیدا.....

اما تو درست بشو نیستی ....

مشکل از درخت نیست ...

از کرم درخته

:surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised::surprised:
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد فلاورجان تنها واحد دخترانه !!!!!!


:eek::eek::eek::eek::eek::eek::eek::eek::eek:

عجب !!! اسم شهرش باید فلور جان بوده بعدا تغییر پیدا کرده به فلاور جان :D شایدم فلاور خودمون باشه ... یعنی گلجان یا گل جون :D:surprised:
 

masoud71

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام .................................
هی روزگار.........................
.....
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا