لطفا ملاحظه فرمائید///
لطفا ملاحظه فرمائید///
گياهان فراموش شده
معرفی گونههای جدید، از دست رفتن قدرت رقابت این گونهها در مقایسه با گونههای پر محصول، تغییرات تدریجی در تقاضا، اقتصاد و مسائل فرهنگی، سیاسی و ممنوعیتهای مذهبی و در نهایت حذف تدریجی گروههای محلی که روشهای کشت و طبخ این گیاهان را به خوبی میدانستند از جمله عوامل متعدد در فراموشی گیاهان زارعی به شمار میآید.
از آغاز کشاورزی تاکنون، انسان هزاران گونه گیاهی را به منظور مصارف غذایی مورد استفاده قرار داده و امروزه از میان تمام گونههای اهلی شده فقط پنجاه گونه در سطح وسیع کشت میشوند که از این تعداد، چهارگونه بیش از نیمی از نیازهای غذایی مردم جهان را تشکیل میدهند.
به گزارش خبرنگار کشاورزی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، بسیاری از گیاهان بومی که برای اقشار کمدرآمد و ضعیف جامعه از اهمیت زیادی برخوردار بودند در حال حاضر بهدست فراموشی سپرده شده یا درآینده نزدیک به فراموشی سپرده خواهند شد.
این گیاهان با توجه به شرایط زمانی، بخشی از سطح زیر کشت کل محصولات زراعی کشور را به خود اختصاص میدادند ولی در حال حاضر کشت و تولید آنها تحتالشعاع گیاهان و عوامل دیگر قرار گرفته و بهکنار گذاشته شدهاند.
معرفی گونههای جدید، از دست رفتن قدرت رقابت این گونهها در مقایسه با گونههای پر محصول، تغییرات تدریجی در تقاضا، اقتصاد و مسائل فرهنگی، سیاسی و ممنوعیتهای مذهبی و در نهایت حذف تدریجی گروههای محلی که روشهای کشت و طبخ این گیاهان را به خوبی میدانستند از جمله عوامل متعدد در فراموشی گیاهان زارعی به شمار میآید.
در طبیعت ایران بیش از هفت هزار و پانصد گونه گیاهی وحشی خودرو یافت میشود که از غنای تنوع زیستی گیاهی کشور حکایت دارد. وجود برخی گیاهان از جمله باریجه، گلپر، زیره سیاه ایرانی و اسفرزه ایرانی که خاص سرزمین ایران است بر اهمیت فلور گیاهی کشور افزوده است.
با این همه زمانی که به تنوع محصولات زراعی نظر افکنده شود مشاهد میگردد که از 38 گونه گیاهی زراعی در کشور در مجموع 21 گونه که 88 درصد سطح زیر کشت را به خود اختصاص میدهند مربوط به غلات و بقولات است.
در بین گیاهان لیفی، اقتصادیترین گیاه برای تولید خمیر کاغذ گیاه، کنف است به طوری که عملکرد کاغذ کنف بیشتر از کاغذ حاصل از درختان است؛ همچنین خمیر حاصل از کنف نسبت به باگاس نیشکر، برتری دارد. از کنف در تولید گونی، نخ، صافی قند، طناب، تورماهیگیری، نخ فرش ماشینی، موکت، عایق بندی لولهها و بستر دام استفاده میشود.
پوست کنف به عنوان علوفه و کنجاله آن به عنوان کود یا خوراک دام کاربرد دارد. از بذر کنف که 15 تا 25 درصد روغن دارد نیز میتوان به صورت روغن خوراکی استفاده کرد.
کتان نیز از جمله گیاهان لیفی است که از الیاف آن در کارخانجات ریسندگی و بافندگی، تهیه کاغذ، نخ و طناب استفاده میشود. دانه کتان دارای 30 تا 45 درصد روغن است که حدود 70 تا 80 درصد آن در صنعت رنگرزی و صیقل دادن و بقیه در ساخت لینولئوم، ماده مخصوص بتونه، تهیه جوهر، صابونسازی و تثبیت رنگ چرم به کار میرود. همچنین روغن کتان بهترین روغن در صنعت رنگرزی و رنگسازی است.
بررسی وضعیت سطح زیر کشت این گیاهان که عمدتا در استانهای گیلان، مازندران، خوزستان و منطقه ورامین قراردارد نشان میدهد که بیشترین سطح زیرکشت مربوط به سال 1340 شمسی با حدود 9000 هکتار بوده که این میزان با 7/74درصد کاهش در سال 1365 به 2280 هکتار رسیده است.
این در حالی است که سطح زیر کشت این محصولات در سال 1379 به 107 هکتار رسیده که نشان دهنده 8/98 درصد کاهش نسبت به سال 1340 و 3/95 درصد کاهش نسبت به سال 1365 میباشد. چنین وضعیتی گویای آن است که در صورت عدم برنامهریزی مناسب و تغییر رویه، از هم اکنون میتوان این دو گیاه را به عنوان گیاهان فراموش شده در نظر گرفت.
کرچک نیز یک گیاه روغنی ـ دارویی است که ایران از مراکز تغییرپذیری این گیاه معرفی شده است. یکی از خصوصیات این گیاه مقاومت آن به خشکی است. بررسی وضعیت سطح زیرکشت این گیاه در کشور گویای آن است که کرچک در سال 1362 در 1013 هکتار کشت میشده در حالیکه در سال 1375 این سطح به 2458 هکتار افزایش یافته ولی به دلیل عدم توجه به مصارف و کاربردهای روغنی و دارویی، این گیاه در سال 1381 سطح زیرکشتی معادل فقط ده هکتار را به خود اختصاص داده است. این مبین آن است که سطح زیر کشت کرچک در سال 1381 نسبت به سال 1375 ، 6/99 درصد کاهش داشته است و به عبارتی موید فراموش شده کرچک است.
وجود دو متولی برای این گیاه و وجود پتانسیل صادرات روغن آن (در سال 1381 حدود یک تن روغن به جمهوری آذربایجان صادر شده است) روند فراموش شدن این گیاه را کمی عجیب کرده است.
سیبزمینی شیرین نیز یکی از محصولات فراموش شده است که 98 درصد تولید این گیاه مربوط به کشورهای در حال توسعه و 90 درصد آن مربوط به قاره آسیا میباشد.
از این گیاه در صنعت نشاسته سازی، الکل سازی، بیسکوئیت، شیرینی و شکلات، مربا، مارمالاد، نان، سرکه، شربت گلوکز، آرد و کمپوت استفاده میشود. در صنایع مرتبط با نوشابهسازی و بستنیسازی نیز از سیبزمینی شیرین به وفور استفاده میگردد.
این گیاه در سالهای نه چندان دور در استانهای کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و هرمزگان کشت میشد ولی در سالهای اخیر به حاشیه رانده شده و صرفا در استان هرمزگان به صورت زراعی کشت میشود. در منطقه جاسک مصرف این گیاه به صورت پخته، تنوری و حلوا متداول است.
قیمت بالای محصول در سر مزرعه و در بازار بندرعباس، ذائقهپسندی مناسب آن در شهر تهران براساس نتایج یک طرح مطالعاتی، مقاومت به خشکی و کم توقع بودن آن نسبت به نهادههای مصرفی گویای توان مناسب این گیاه برای توسعه است.
در حال حاضر وجود آن در بندرعباس به صورت تک بوته، در میناب در سطوح بسیار خرد و در منطقه جاسک حدود 10 هکتار است. علاقه بسیار زیاد مردم بومی جاسک و قیمت تمام شده کم آن دلایلی است که هنوز به حفظ این گیاه در منطقه کمک کرده است ولی در صورت ورود گیاهی جایگزین در منطقه، فراموش شدن آن با شدت بیشتری انجام خواهد گرفت.
منداب نیز یک گیاه روغنی است که وضعیت سطح زیرکشت این گیاه گویای آن است که در سال 1367 در کشور حدود 1633 هکتار منداب کشت میشده و این در حالی است که در سال 1381 سطح این گیاه به 99هکتار کاهش یافته که نشان دهنده رکود 94 درصدی سطح زیرکشت آن است. با توجه به گیاهان روغنی رقیب به نظر میرسد که یکی از گیاهان فراموش شده کشور منداب باشد.
همچنین کنجد یکی دیگر از گیاهان روغنی است که در سالهای 2000 تا 2130 قبل از میلاد مسیح در ایران از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.
کنجد گیاهی است که به علت دارا بودن مقاومت به خشکی میتوان آنرا به راحتی در مناطق خشک کشت کرد. بررسی وضعیت سطح زیرکشت کنجد طی سالهای 1362 تا 1381 گویای آن است که بیشترین سطح زیرکشت مربوط به سال 1379 با 62261 هکتار بوده است. در سال 1381 سطح زیرکشت این گیاه به 42282 هکتار کاهش یافته است که نشان دهنده کاهش 9/30 درصدی سطح زیرکشت میباشد. لذا بر این اساس میتوان انتظار داشت که در صورت ادامه همین روند و عدم برنامهریزی صحیح، کنجد نیز از جمله محصولاتی خواهد بود که در آینده بهدست فراموشی سپرده شود.
درخصوص گیاهان روغنی لازم به ذکر است که علیرغم سابقه دیرینه و پی بردن به ظرفیت بالقوه دانههای روغنی، در کشور به دلایل گوناگون همچون متکی بودن به صنعت نفت، فقدان برنامهریزی صحیح برای اولویتهای کشاورزی و عدم آگاهی از چگونگی تولید صحیح این محصولات در تولید کرچک و کنجد سیر نزولی طی شده است.
اسپرس از جمله گیاهان علوفهای به شمار میآید که از این گیاه میتوان در دیمزارها استفاده کرد. گیاه مذکور مقاومت زیادی به چرای مفرط از خود نشان میدهد. این گیاه را در مناطق خشک کشت میکنند.
بررسی وضعیت سطح زیرکشت این گیاه نشان میدهد که در سال 1369 سطحی معادل 69466 هکتار در زیرکشت این گیاه قرار داشته است.
در سال 1376 این مقدار با 2/15 درصد کاهش به 58894 هکتار و در سال 1381، با 8/47 درصد کاهش به 36221 هکتار رسیده است.
توجه به محصولاتی همچون ذرت دانهای و علوفهای و نیز یونجه و شبدر باعث شده تا سایر محصولات علوفهای از جمله اسپرس در حاشیه قرار گرفته و با این روند سیر فراموش شدن آنها هموار شود.
گشنیز نیز از قدیمیترین گیاهان دارویی شناخته شده است. امروزه گیاه مذکور در تمام نقاط جهان جهت مصارف دارویی و غذایی کشت میشود. از اسانس گشنیز در صنایع غذایی، آرایشی و بهداشتی، نوشابهسازی، شکلاتسازی و نیز صنایع دارویی استفاده میشود.
تولید سالیانه جهانی آن بیش از 220 هزار تن است که حدود 60 درصد آن به روسیه تعلق دارد.
وضعیت سطح زیرکشت این گیاه در کشور بدین صورت است که در سال 1377 در 20656 هکتار کشت میشده و در سال 1381 با 7/76 درصد کاهش به سطحی معادل 4816 رسیده است. این در حالی است که این گیاه نیز در کشور دارای دو متولی بوده یعنی بخش سبزی و صیفی و بخش گیاهان دارویی و همینطور که آمارها نشان میدهد گشنیز نیز از دیگر گیاهانی است که در مسیر فراموشی قرار گرفته است.
سنگنک نیز گیاهی است که سطح زیرکشت آن در سال 1375 حدود 7040 هکتار بوده است که در سال 1381 این مقدار به 1957 هکتار کاهش یافته است. این روند نشان دهنده کاهش 2/72 درصدی سطح زیرکشت این گیاه در کشور است. این گیاه با چنین وضعیتی به سرعت در مسیر فراموشی حرکت میکند.
سطح زیرکشت ماش نیز در سال 1365 حدود 69425 هکتار بوده که در سال 1381 این مقدار به 21773 هکتار کاهش یافته است. این روند نشان دهنده 6/68 درصد کاهش در سطح زیرکشت این گیاه است. ماش نیز با وضعیت اخیر یکی از دیگر گیاهانی است که فراموشی آن آغاز شده و ادامه روند این فراموشی بستگی به تخصیص اعتبار لازم به بخش حبوبات و مطالعات بیشتر دارد.
وسمه نیز از جمله این گیاهان است که سطح زیر کشت آن در سال 1365 حدود 1694 هکتار بوده که در سال 1381 این مقدار به 162 هکتار کاهش یافته است. این روند نشان دهنده 4/90 درصد کاهش در سطح زیرکشت این گیاه میباشد. با چنین کاهشی در سطح زیرکشت، وسمه را میتوان یکی از گیاهان فراموش شده در کشور تلقی کرد.
توجه بیش از حد متولیان بخش کشاورزی به چند محصول استراتژیک و کنار گذاشتن سایر محصولات باعث کاهش تنوع زیستی کشاورزی و ترویج نگرش کشتهای خالص و نیز عدم رعایت تناوبهای صحیح گردیده است. گو اینکه در حال حاضر نیز با حمایتهای زیاد از محصولاتی همچون گندم و کلزا بسیاری از سطوح زیر کشت سایر محصولات زراعی در کشور به این دو گیاه اختصاص یافته است.
لذا به منظور جلوگیری از ادامه این روند لازم است تا با یک نگرش کلی نگر تمامی مسائل گیاهان زراعی کشور مشخص و برنامهریزی صحیحی برای آنها تدوین شود.
متخصصان علم زراعت ایران بر این باورند که آینده محصولات فراموش شده بستگی به چند عامل دارد. نخست انجام تحقیقات لازم برای تولید، یافتن واریتههای جدید و روشهای اصلاحی بویژه برای مقابله با آفات و بیماریهای گیاهی و دوم ایجاد منبع دائمی برای تامین بذر و سایر مواد تکثیری و قابل دسترسی برای زارعان است.
اساس این فرآیند نیز فعالیتهای بخش ترویج کشاورزی است که مزایای محصولات فراموش شده را از نظر ارزش غذایی و سهولت تولید نسبت به محصولات غیر بومی نشان دهد.
آنچه باید در حال حاضر مدنظر قرار داد مشارکت موسسات ملی و بینالمللی است که قادر به ارائه منابع، تکنولوژی و تخصص به کشور هستند. این تلاشها باید با مطالعات جدید درخصوص عملیات پس از برداشت، بازاریابی و ترویج ارزش غذایی آنها همراه باشد.
براین اساس به نظر میرسد مواردی همچون ارائه طرح ملی به منظور احیاء گیاهان فراموش شده یا در حال فراموشی با همکاری کلیه دانشگاههای دارای تجهیزات و تجارب علمی مفید و همچنین موسسات و وزارتخانههای مربوطه، تخصیص اعتبارات بیشتر به بخش تحقیقات به منظور بررسی عوامل موثر بر روی افزایش راندمان و عملکرد محصولات، شناسایی و مطالعه برروی ارقام مقاوم و با عملکرد بالای این گیاهان، اجرای تحقیقات لازم در جهت مقاومسازی گونههای مورد مطالعه نسبت به آفات و بیماریها و شرایط نامساعد محیطی، ایجاد کلکسیونهای ژرم پلاسم منطقهای و ملی، شناسایی محدوده پراکنش ژرم پلاسمها و جمعآوری و ارزیابی آنها به صورت محلی یا منطقهای، اجرای مطالعات لازم در خصوص عملیات پس از برداشت از جمله ماندگاری محصول و فرآوریهای بعدی،مطالعه در خصوص بازاریابی داخلی و خارجی، ترویج ارزش غذایی هر یک از محصولات در سطح وسیع و نیز همکاری مستمر با موسسات بینالمللی در این مسیر موثر واقع شوند.


