دل نامه یا نامه دل

[nirgiya]

اي شب به پاس صحبت ديرين خداي را
با او بگو حكايت شب زنده داريم
با او بگو چه ميكشم از درد اشتياق شايد وفا كند بشتابد به ياريم
اي دل چنان بنال كه آن ماهه نازنين
آگه شود ز رنج منو عشق پاك من
...

 

[MAHDI.VALVE]

راستی چی شد؟ چه جوری شد؟

این جوری عاشقت شدم؟

شاید می گم تقصیر توست

تا کم شه از جرم ِ خودم .
.
.

 

[nirgiya]

تمناي عشق اين است
( تمام كردن خويشتن)

 

[Abolfazl_r]

من بنده ي آن دمم که ساقي گويد
يک جام دگر بگير و من ،نتوانم

خیام نیشابوری

 

[nirgiya]

ما به هم محتاجيم مثل ما به آدما مثل يه ماهي به آب
مثل آدم به هوا ما به هم محتاجيم.................

 

[nak357]

اي خدا آگهي از بي سر و ساماني ما
از غم روز و شب و درد و پريشاني ما
اي خدا رحم نما بر غم و بدبختي ما
صبح كن اين شب طولاني و ظلماني ما
صاحب كن فيكون امر نما از كرمت
تا دمد صبح و رود اين شب طولاني ما

 

[majid.ph]

نقل قول

نقل قول

دیروز ما زندگی را به بازی گرفتیم
امروز او ما را
فردا........؟؟!!!
[/QUOTE

فردا .... همه ما را

 

[majid.ph]

نقل قول

نقل قول

اشک به دادم نرسد مي شکنم
اگر از ياد تو يادي نکنم مي شکنم
بر لب کلبه ي محصور وجود، من در اين خلوت خاموش سکوت، اگر از ياد تو يادي نکنم، مي شکنم
اگر از هجر تو آهي نکشم، تک و تنها، مي شکنم
به خدا مي شکنم

 

[majid.ph]

نقل قول

نقل قول

آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همین جاست بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
آدمک خر نشوی گریه کنی
کل دنیا سراب است بخند
آن خدایی که بزرگش خواندی
بخدا مثل تو تنهاست بخند ...!​

 

[majid.ph]

نقل قول

نقل قول

از انسانها غمی به دل نگیرزیرا خود نیز غمگینند!

زیرا با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند!​

زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند.​

پس دوستشان بدار حتی اگر دوستت نداشته باشند

دکتر شریعتی !

 

[majid.ph]

نقل قول

نقل قول

چشمانم در آسمان
به جستجوی آخرین ستاره ی شب است
و می روم به اوج ، کنار او
ستاره ای که در سپهر آرزو
یگانه تقدیر من است​

 

[majid.ph]

نقل قول

نقل قول

از دیده به جای اشک خون می آید
دل خون شده ، از دیده برون می آید
دل خون شد از این غصّه که از قصّه عشق
می دید که آهنگ جنون می آید
می رفت و دو چشم انتظارم بر راه
کان عمر که رفته ، باز چون می آید؟
با لاله که گفت حال ما را که چنین
دل سوخته و غرقه به خون می آید
کوتاه کن این قصه ی جان سوز ای شمع
کز صحبت تو ، بوی جنون می آید

دکتر شریعتی

 

[MAHDI.VALVE]

گر فاصله ای هست میان من وتو
بردار به لبخندی _ بردار به پیغامی…
سلام _ آی نازنین
باز نامه دادم
نمیره قصه عشقت ز یادم
گذاشتی عمرتو پای دل من
نشستی پای حرفای دل من
نرنجیدی تو از امروز و فردام
نترسیدی که من این سوی دنیام
منو شرمنده کردی با محبت
که دیدار تو اسمش شد زیارت
خیال نکن که بی خیال
از تو و روزگارتم
به فکرتم به یادتم
زنده به انتظارتم
اون جورا که تو فکرمی
حس میکنم کنارتم

 

[MAHDI.VALVE]

شبهای درازیست که در خلوت دل بیدارم
در بزم غریبانه ای از عشق تو دعوت دارم

 

[venous_20]

دیر قول بده خوب عمل کن
مقدار ایمان انسانها در گرفتاریها معلوم می شود
هر روز تولدی نو است
هر 3 ثانیه یک نفر میمیرد بشمار 1_2_3_ یکی مرد و یه روزی تو هم جز این ثانیه ها می شوی
انسان چیزی را میبیند که انتظارش را دارد
سرنوشت تو را افکارت تعیین می کند
چیزهایی نصیب ما می شود که آنها را باور داریم
چه بسیارند عبرتها و چه اندک اند عبرت گیرندگان
حیا نگهدارنده لغزشهای انسان است
مانند مردمی نباش که سلامت خودشان را صرف بدست آوردن خود می کنند و سپس پولهایشان را صرف بدست آوردن سلامتی می کنند
امانت را به صاحبش برسان حتی اگر دشمنت باشد
بهترین شیرینی ذکر ویاد خداست
لذتی که در انتظار و تلاش است در وصال نیست​

 

[عیدی امین]

.........................

.........................

غنچه های یاس من امشب شکفته است.وظلمتی که باغ مرا بلعیده ازبوی یاس های معطروخواب آور خیال انگیز شده
با عطریاس که ازسینه شب برمی خیزدبوسه ایی که درسایه ربوده شده
وخوشبختی هایی که تنها خواب آلودگی شب ناظرآنها بوده است بیدار
میشوند وبا سمفونی دلپذیریاس وتاریکی جان میگرند ......
شاملو​

 

[عیدی امین]

.............................

.............................

گفتی بیا - بنشین- بمان
آمدم - نشستم - ماندم
مردم

 

[عیدی امین]

......................

......................

اوروی صندلی نشست ومن به اوفکر میکردم
او 4 حبه قند در قهوه اش انداخت ومن به او فکر میکردم
او قهوه اش را به هم زد ومن به او فکرمیکردم
اوقهوه اش را نوشید با سه نفس ومن به اوفکر میکردم
او بلندشد پول قهوه را دادورفت ومن به او فکر میکردم
اما ...... نمیدانم چرا که او هیچگاه به من فکر نمیکرد
.................................. ومرا نمیدید ......................

شاعری فرانسوی اسمش یادم نیست​

 

[عیدی امین]

...................

...................

یه شب مهتاب ماه میاد توخواب
منو میبره ازتوی زندون
مث شب پره باخودش بیرون
میبره اونجا که شب سیاه
تادم سحر
شهیدای شهر
بافانوس خون جارمیزنن
توخیابونا سرمیدونا
عمو یادگار مرد کینه دار
مستی یا هوشیار
خوابی یابیدار......
مستیم وهوشیار
شهیدای شهر
خوابیم وبیدار شهیدای شهر
آخرش یه شب ماه میاد بیرون ازسرتپه روی اون دره................

یه شب ماه میادبه یادفرهاد​

 

[negin1990]

به او که یک بار پیمان شکست هرگز اطمینان نکن

trust not him that has once broken faith

 

[negin1990]

نازلی سخن نگفت
نازلی ستاره بود
یک دم در این ظلام درخشید و جست و رفت
نازلی سخن نگفت
نازلی بنفشه بود
گل داد و نوید داد: زمستان شکست
و رفت...........

 

[عیدی امین]

......................

......................

از سرکه گذشت بیش ازاو یادمکن
فرداکه نیامدم فریاد مکن
برآمده وگذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش عمربربادمکن

 

[negin1990]

بار خدایا
مرا عاشق کن و عاشق نگه دار
که عاشق ماندن هزار هزار بار سخت تر از عاشق شدن است

 

[negin1990]

به من گفت بیا
به من گفت بمان
به من گفت بخند
به من گفت بمیر
آمدم
ماندم
خندیدم
.........
مردم

 

[عیدی امین]

.................

.................

نازلی سخن نگفت
نازلی ستاره بود
یک دم در این ظلام درخشید و جست و رفت
نازلی سخن نگفت
نازلی بنفشه بود
گل داد و نوید داد: زمستان شکست
و رفت...........

نازلی سخن بگو
بودن به از نابود گشتن است
............خاصه دربهار........​

 

[negin1990]

شب ها که بغض میکنی... دنیا سکوت میکنه... زمان به صفر میرسه... زمین سقوط میکنه....
شب ها که بغض میکنی... به مرز مرگ میرسم... به گریه کوچ میکنم.... ببین چقدر بی کسم....

 

[MAHDI.VALVE]

بار خدایا
مرا عاشق کن و عاشق نگه دار
که عاشق ماندن هزار هزار بار سخت تر از عاشق شدن است

خدایا هرچی میخواد بهش بده

 

[عیدی امین]

.............

.............

ازآمدنم نبود گردون راسود
وز رفتن من جاه وجلالش نفزود
از هیچ کسی نیز دوگوشم نشنود
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود؟

 

[venous_20]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دختر شب هاي آسمان![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]گوش كن، حرفها دارم، دلم تنگ است، براي آسمان، براي ستاره بازي هاي هر شب، براي لالايي باد،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دختر خفته در ميان ابرها، فرشتهء روشن گر آسمان و زمين دلم براي فانوس شب كه مي تابيد در خانهء هر كودكي، تنگ است،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اينجا شعله ها خاموش اند، كسي براي همسايه اش فانوسي نمي آورد، هيچ كس به فكر روشنايي شعلهء ديگري نيست![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بانوي چراغ به دست كه بر ابرها قدم مي نهي گوش كن، دلم هواي سيب هايي را كرده كه از باغ پرديس مي چيديم،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اينجا همه گرسنه اند، كسي براي همسايه اشان از باغچه اش سيب نمي چيند، كسي به فكر گرسنگي ديگري نيست![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]فرزند تابان مادر شب ها، ناله هايم را بشنو، دلم براي صداي ملكوتي دعاي قاصدك هاي مسافر تنگ است،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اينجا كسي رو به آسمان نمي كند، اينجا كسي براي همسايه اش دعا نمي خواند، كسي به فكر ناله هاي ديگري نيست![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دختر شب هاي آسمان دلتنگ توام،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اينجا كسي دوستي ندارد، كسي با دوستي به همسايه اش سلام نمي كند، كسي به فكر دوستش نيست![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آه خدايا دلم براي شب هاي آسمان تنگ است،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اينجا كسي به مهرباني دختر شب هاي آسمان نيست![/FONT]

 

[negin1990]

اگر از عشق سخن میگویی آهسته بگو

speak low if you speak love