دفتر شکر

saminaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا شکرت به خاطر همه ی مصلحت هایی که پیش روم میاری ازت ممنونم
 
آخرین ویرایش:

tahoora62

کاربر بیش فعال
خدای من شکرت میکنم برای همه نعمتهای بیشماری که به من دادی و من از اونا غافلم. شکر که هرجا پام لغزید راه رو نشونم دادی .هرجا دلم سست شد دستامو محکم گرفتیو نشون دادی کنارمی. شکر که خونواده دارم. شکر که پدر و مادر مسئولیت پذیر آگاه و مهربونی دارم که منو با تو و دین و فرستاده هات آشنا کردن.شکر که سالمیم. شکر که رفقای خوب داریم.شکر که عشق به خودت و اونایی که دوستت دارن رو تو دلم قرار دادی. شکری نه از سر علم که هیچ علمی به نعمتات ندارم بلکه از سر فقر و عشق...خدایا عاشقتم.خیلی باحالی.........................
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز یاد روزهای خوش بچگیم افتاده بودم.
اون روزها بابا ما رو رو دوشش سوار میکرد و چهار دست و پا رو زمین راه میرفت یا
من رو دستاش می ایستادم و دو دستی بلندم میکرد .

چه کیفی میداد.
خدا جون
خدایا به خاطر همه این خوشیهایی که حالا یادم رفته اما تو برام تو زندگیم فراهم کرده بودی شکرت.:gol::gol::gol:
خدایا کمک کن اینا رو بیشتر بیاد بیارم.
انوقت محبتم و احترامم به پدر و مادر چند برابر میشه.
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=5][FONT=times new roman,times,serif]قال الرضا عليه السلام :[/FONT][/h][FONT=times new roman,times,serif]اِعلَمُوا أ نَّكُم لا تَشكُرونَ اللّه تَعالى بِشَى ءٍ بَعدَ إيمانٍ بِاللّه وبَعدَ الاِعتِرافِ بِحُقوقِ أولياءِ اللّه مِن آلِ مُحمّدٍ رَسولِ اللّه صلى الله عليه و آله أحَبَّ إلَيهِ مِن مُعاوَنَتِكُم لاِءخوانِكُمُ المُؤمِنينَ عَلى دُنياهُم؛[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]بدانيد كه بعد از ايمان به خدا و بعد از اعتراف به حقوق اولياء اللّه از آل محمد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله هيچ شكرى نزد خدا خوشايندتر از اين نيست كه برادران مؤمن خود را در امور دنيايشان يارى رسانيد . [/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]غررالحكم، ج2، ص451، ح3260[/FONT]
 

mary90

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون ماری جان خیلی قشنگ گفتی.:gol::gol::gol:
خدا رو شکر که قبول شدن
مرسی مرسی
امروز رفتیم با هم ثبت نامشون کردیم
خیلی خیلی بانمک بود
هیچ کس باورش نمی شد
همه فکر می کردن من قبول شدم
خدا رو شکر می کنم یه فرصت عالی مثل این بم داد
بهترین احساس زندگیم
الان فکر می کنم حد اقل یه ابسیلون تونستم زحماتشون رو جبران کنم
هر چند خیلی کمه
ولی خیلی برام با ارزشه
 

mary90

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه نعمت بزرگی که خدا بهمون میده اینه که نعمتایی که بهمون داده رو ببینیم
این خیلی سادس
وخیلی بد
ولی لازمه
فکرش رو بکنید
یه عالمه طلا دارین(وای که چه قدر برای خانوما مهمه!)
جایی میزاردش که به عقل جنم نمیرسه
قراره فردا برین یه مهمونی مهم
که باید فوق العاده ظاهر بشید
روز قبل میاید که همه ی چیزا رو اماده کنید که با دوباره شوهر محترم موقع رفتن داد وقال نکنه که چه قدر دیر می کنی
چه خبرتههههههههههههههه
همه ی چیز اماده است
میرید سر جای طلا ها و واااااااااااااااااای نیست
خونه رو زیر ورو میکنید و پیداش نمی کنید
اون مهمونی به دهنتون زهر میشه
بعد از ماه ها به طور ناگهانی جایی که فکرشم نمیکردید
اون ها رو پیدا می کنید
اولین عکس العملتون چیه؟
خدا همین جاست
این یه شوخی کوچولو بود با بنده ی فراموش کارش
 

vahideh

عضو جدید
خدايا ممنون از اينكه هميشه حواست بهم هست حتي روزايي كه آدم بدي ميشم !!!
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی وقتا یه چیزهایی تو فکر آدم میگذره
یهو میبینی خدا طوری زمینه اش رو فراهم میکنه که خودتم میمونی.الان من تو یه همچین حالیم.
خدایا شکرت
:gol::gol::gol:
واقعا بعضی وقتا یادم میره که چقدر حواست بهم هست.
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
امام حسن علیه السلام فرمودند:

اَلخَیرُ الَّذِی لا شَرَّ فِیهِ، اَلشُّکرُ مَعَ النِّعمَة وَ الصَّبرُ عَلَی النّازِلَة؛

خیری که هیچ شری در آن نیست ، شکر بر نعمت و صبر بر مصیبت ناگوار است.

(تحف العقول ، ص 237)
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
بخشي از حديث بيست و يكم از چهل حديث امام خميني (ره) درباره شكر، چگونگي شكر و فضيلت اين عبادت بزرگ مي باشد كه به آن مي پردازيم ، اميد كه از عاملان به اين روايت باشيم.
[h=2]معنا و اقسام شكر[/h]شكر به معناي قدرداني نعمت دهنده است ، به گونه اي كه آثاراين قدرداني در قلب ، زبان واعمال به طوري كه متناسب با قلب وزبان و اعمال باشد بروز كند. مثلا" در قلب با خضوع و خشوع، در زبان با حمد وثناي خداوند ودر عمل با اطاعت از وي .همچنين گفته اند كه شكر به معناي تصور نعمت و اظهار آن است.
نيز گفته اند كه شكر به معناي حمد وستايش نعمت دهنده مي باشد ،
وشكر به اعضاء كه به معناي تلافي نعمت به قدر استحقاق آن نعمت است.


برخي بزرگان ، تصور نعمت دهنده و دانستن اين كه اين نعمت از اوست را عين شكر دانسته اند؛
چنان كه حضرت داوود (ع) فرمود: " خداوندا! چگونه تورا شكر كنم كه آن شكر ، خود نعمتي است كه شكري مي طلبد؟"
خداوند متعال فرمود: " اي داوود ! وقتي دانستي كه هر نعمتي كه متوجه توست از من است ، مرا شكر كرده اي ."


برخي محقيقين براي شكر ، سه ركن قائل شده اند:

1- معرفت به نعمت دهنده .
2- حالتي كه دستاورد اين شناخت است وآن عبارت است ازخضوع و تواضع نسبت به نعمت دهنده.
3- عملي كه ثمره اين حالت باشد.
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
شكر نعمت هاي ظاهري و باطني خداوند، از وظايف ولازمه بندگي است كه هركس بايد به قدرتوان خود به آن اقدام كند، اگر چه اين مهم از هيچ آفريده اي برنمي آيد و نهايت شكر آن است كه شخص بداند كه نمي تواند شكر نعمت ها را به جاي آورد، چنان كه رسول اكرم صلوات الله عليه به اين ناتواني اعتراف نمود. كمال و نقص شكر ، تابع كمال و نقص معرفت به نعمت دهنده ، و شناخت نعمت است.


همچنين بنده ، زماني شكر گزاربه حساب مي آيد كه ارتباط خلق را با حق وارتباط نعمت ها را با يكديگر به طور كامل بداند واين براي اولياي خالص كه كامل ترين آنها رسول خداست ، ميسر مي گردد

و تا زماني كه كدورت شرك وشك در قلب باقي است شكر حق را به طور شايسته نمي تواند ادا كند ؛ مثلا" كسي كه به اسباب ، نظر دارد وتأثير موجودات را مستقل مي داند وبه اين نكته ، ايمان واقعي و باور قلبي ندارد كه : " لا مؤثر في الوجود الا الله " ؛ كفران نعمت حق تعالي كرده است .


چنين فردي ، گاه اعمال را به خود نسبت مي دهد و گاه نعمت ها را به دارندگان ظاهري شان منسوب مي كند.

به راستي تا چه زماني ، اين دل هاي مرده ما كفران نعمت حق مي كنند!اين توجهات و تعلقات ، كفران نعمت حق است .

به همين دليل است كه خداوند مي فرمايد: " اندكي از بندگانم شكرگزارند."( سبأ /13)

همچنين بايد دانست ، همان طور كه معارف بندگان خدا مختلف است، شكرگزاري آنها هم متفاوت مي باشد.

و نيز نعمت ها، شكرهاي به خصوص دارند؛ نعمت هاي ظاهري ، شكري دارند ، نعمت هاي باطني شكري ديگر و نعمت هاي علمي شكري ونعمتهاي عرفاني شكري ويژه مي طلبند.
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا شکرت:gol::gol::gol:
امروز جواب مشورتم رو گرفتم .
فوق العاده بود.
:cry:
کلی حال کردم که این قدر هوامو داری.
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
صادق ‌(علیه‎السلام) می‌فرماید:در تورات‌ نوشته‌ است‌ كسی‌ كه‌ بـه‌ تو نعمت‌ داد، سپاسش‌ گزار و كسی‌ را كه‌ از تو سپاسگزاری‌ كرد، نعمتش‌ ده‌، زیرا با سپاسگزاری ‌نعمت‎ها نابود نگردد و با ناسپاسی‌ پایدار نماند، سپاسگزاری‌ مایه ‌افزایش‌ نعمت‌ و بیمه‌ كننده‌ و ایمن‌‎ساز نعمت‌ از دگرگونی‌ است‌.(1)
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
خداوندا ... مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای آگاه و راضی کن!

تا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را برهم نریزد ...
دکتر شریعتی

منبع : وبلاگ اگر تنها ...
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
شكر، زیور چیست؟

امير المؤمنين عليٌّ عليه‏السلام :
الشُّكرُ زِينَةُ الغِنى ، والصَّبرُ زِينَةُ البَلوى .
:gol:

شكر ، زيور توانگرى است و شكيبايى ، زيور گرفتارى .

الإرشاد : 1 / 300 منتخب ميزان الحكمة : 300


 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
الهی! فضل تو را كران نیست، و شكر تو را، زبان.

من بی‌تو دمی قرار نتوانم كرد
احسان تو را شمار نتوانم كرد

گر بر تن من زبان شود هر مویی
یك شكر تو از هزار نتوانم كرد

مناجاتی از خواجه عبدالله انصاری
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
سپاس از آن او که نیازی به من نداشت ولی گفت که دوستم دارد
و الحمد لله الذی تحبب الی و هو غنی عنی​

سپاس از آن او که بامن صبوری میکند که گویی هیچ سیاه کاری نکرده ام
و الحمد لله الذی یحلم عنی حتی کانی لا ذنب لی​


پروردگارم....​
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوشبیست که از شدت درد خواب ندارم گاهی انسان امیدش به داروست..گاهی به دکتر ...وگاهی میدانی که بایستی تحمل کنی
زمانی که امیدت منقطع میشود از او میخواهی و چون اثری نیابی یا کاسه ی صبرت لبریز شود لب به شکایت می گشایی
امشب امدم شکایت کنم
همین که فکرش در ذهنم خطور کرد انگار کسی در گوشم زمزمه کرد:
سالهاست شب را صبح میکنی در کمال ارامش
چند صباح شاکر بودی؟بماند چه ها انجام دادی که نمیبایست!!!
(کَمْ مِنْ قَبِیحٍ سَتَرْتَهُ ‏وَ کَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ. وَ کَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَیْتَهُ‏ وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ. وَ کَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ)

همین بس که:لاَ تَفْضَحْنِی بِخَفِیِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَیْهِ مِنْ سِرِّی وَ لاَ تُعَاجِلْنِی بِالْعُقُوبَةِ عَلَى مَا عَمِلْتُهُ فِی خَلَوَاتِی‏مِنْ سُوءِ فِعْلِی وَ إِسَاءَتِی وَ دَوَامِ تَفْرِیطِی وَ جَهَالَتِی وَ کَثْرَةِ شَهَوَاتِی وَ غَفْلَتِی)

که:فَتَجَاوَزْتُ بِمَا جَرَى عَلَیَّ مِنْ ذَلِکَ بَعْضَ حُدُودِکَ وَ خَالَفْتُ بَعْضَ أَوَامِرِکَ‏فَلَکَ الْحَمْدُ عَلَیَّ فِی جَمِیعِ ذَلِکَ وَ لاَ حُجَّةَ لِی فِیمَا جَرَى عَلَیَّ فِیهِ قَضَاؤُکَ
دیدم اگر به شکوه باشد او مستحق تر است
دردش بیشتر بود شرمنده شدم
 
آخرین ویرایش:

sam 600020

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا شکرت که با وجود همه گناهام و ناسپاسیام باز منو فراموش نکردی و با گذاشتن این تالار پیش روم باعث شدی دوباره برم سر قرآن و یه بار دیگه برگردم طرفت ... ممنون خدای مهربونم :gol:

خدایا نمیگویم دستم را بگیر ... که سالهاست گرفته ای ، فقط میگویم دستم را رها مکن ...
 

nazila_sh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دوست عزیزم واقعا از تاپیک خوبت ممنونم

به خاطر ناشکریهایی که به درگاهش کردم..............
مساله ای برام پیش اومد طوری شد که فهمیدم چقدر نادان بودم چقدر بی خودی به درگاهش شکایت می کردم
همه ی امیدم شده بود خودش تو اون شرایط فقط بودنش بود که آرومم میکرد
تو اون شرایط چه صبورانه حرفام را شنید............چه صبورانه ناشکریام را بخشید .................چه صبورانه اجابتم کرد
خدایا من را ببخش ای مهربانترین مهربانان
ممنونم ...........
خدایا ازت ممنونم من را به خاطر همه ی ناشکریام و نادانیهایم ببخش
ممنون که شفام دادی
بچه ها قدر سلامتیتون را بدونید که بزرگترین نعمته
و تا سلامتید همه چی دارید همه چی
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیروز عجب روزی بود:eek:
از سر صبح بخاطر یه مطلبی که خونده بودم ذهنم مشغول بود و داشتم از اینکه تو ایران مردسالاری زیاده می نالیدم.

اما خدا اتفاقاتی رو برام پیش اورد که نظرم عوض شد و دیدم که مردای خوب هم زیادن!
همون اولش یه تاکسی پیش پام ایستاد هوا بارونی و سرد بود و توی تاکسی یه زن وشوهر جوون نشسته بودند
اقاهه هرجا خانوم تنهایی میدید که داره زیر بارون خیس میشه سوارش میکرد.معلوم بود که بیشتر حواسش به خانمهاست تا کمکشون کنه.
از هیچ کدوممون هم کرایه نگرفت!
گفت مسافرکش نیستم خواستم کمکی کرده باشم.
ان قدر انرژی مثبت گرفتم که نگو...

دوباره بعد از ظهر که از ولنجک داشتم میرفتم خونه
یک ماشین دیگر سوار شدم.
ترافیک وحشتناک بود و سرما و بوران بیداد میکرد .
اتفاقی فهمیدم که خونه راننده جایی نزدیک خانه ماست.
یه پیرمرد بود با پسرش
خلاصه منم دیدم هوا خرابه ازشون خواستم من رو تا اون محل ببرن.
باید چهار تاماشین تا خونه عوض میکردم تو اون هوا
انها هم با بزرگواری قبول کردند
پیرمرد گفت دخترمن چهار سال اینجا درس خونده شمام مثل دختر خودمی میرسونمتون

خلاصه دو ساعتی تو ترافیک تو راه بودیم .
بعد که رسیدیم ازم کرایه نگرفت! گفت برای دخترم دعا کن...:smile:

خدایا شکرت
میدونم که میخواستی درس بزرگی بهم بدی
درس زیبا بینی و درست قضاوت کردن...
این آدمها هم همه وسیله بودن.


 
آخرین ویرایش:
بالا