.
چقدر دیر برام میگذره این روزا و سالها
انگار تو این جاده زندگی یکی پاهاتو زنجیر کرده و رفته
کسی هم نیست که آزادت کنه
دست و پای بسته توی یه جاده متروکه تو یه بیابون
انگار جاده زندگیم از کویر رد میشه
انگار جاده برای نرسیدن هست
زیر ضربات شلاق زندگی خم میشی و شکسته میشی
چیزی برام نمونده به جز خاطرات روزهای روشن
روزی که کیف مدرسه توی دستم بود و یه بچه به اصطلاح خر خون بودم
یه بچه خرخون شر و شیطون
و چه علاقه ای داشتم به یادگرفتن چیزای جدید
چه امیدی توی چشمامون موج میزد به آینده
و همیشه باید این جواب سوال کلیشه ای رو هم میدادیم
دکتر میخوای یا مهندس؟
چه میدونستیم 20 سال بعد این شغلای دوگانه با اون سوال نوستالوژیکش
روزی میشه مضحکه ای برا این و اون و پز دادن به اقوام و آشناها
و اگه روزی تو خیابون یکی رو صدا کنی مهندس
ده ها نفر سرشون رو برمیگردونن
هییییییی
و آیندمون شد مثل گل قاصدکی که بری لب دره و فوت کنی بهش
.
.
.
پرپر شد
.
چقدر دیر برام میگذره این روزا و سالها
انگار تو این جاده زندگی یکی پاهاتو زنجیر کرده و رفته
کسی هم نیست که آزادت کنه
دست و پای بسته توی یه جاده متروکه تو یه بیابون
انگار جاده زندگیم از کویر رد میشه
انگار جاده برای نرسیدن هست
زیر ضربات شلاق زندگی خم میشی و شکسته میشی
چیزی برام نمونده به جز خاطرات روزهای روشن
روزی که کیف مدرسه توی دستم بود و یه بچه به اصطلاح خر خون بودم
یه بچه خرخون شر و شیطون
و چه علاقه ای داشتم به یادگرفتن چیزای جدید
چه امیدی توی چشمامون موج میزد به آینده
و همیشه باید این جواب سوال کلیشه ای رو هم میدادیم
دکتر میخوای یا مهندس؟
چه میدونستیم 20 سال بعد این شغلای دوگانه با اون سوال نوستالوژیکش
روزی میشه مضحکه ای برا این و اون و پز دادن به اقوام و آشناها
و اگه روزی تو خیابون یکی رو صدا کنی مهندس
ده ها نفر سرشون رو برمیگردونن
هییییییی
و آیندمون شد مثل گل قاصدکی که بری لب دره و فوت کنی بهش
.
.
.
پرپر شد
.