درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
اقا من نه بلدم نامه بنویسم نه بلدم هی بگم بیا بیا
فقط میگم اگه میشه وقتی میخواید تشریف بیارید
یه گوشه چشمیهم به من داشته باشید مثل همین حالا که خیلی
جاها هوام داشتید و نذاشتید اتفاقی واسم بیافته
فقط من هم سعی میکنم کارهایی گناه الود نکنم و تا اونجا که بتونم
بگم به بنده های خدا که نکنند
ولیخ ودت میدونی اقا کسی به حرفهای من گوش نمیده
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثل هر بار برای تو نوشتم:


دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟
و ای کاش که این جمعه بیایی!
دل من تاب ندارد،
همه گویند به انگشت اشاره،
مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
تو کجایی؟ تو کجایی…
و تو انگار به قلبم بنویسی:
که چرا هیچ نگویند
مگر این منجی دلسوز ، طرفدار ندارد ، که غریب است؟
و عجیب است
که پس از قرن و هزاره
هنوزم که هنوز است
دو چشمش به راه است
و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش ، زیاد است
که گویند
به اندازه یک « بدر » علمدار ندارد!
و گویند چرا این همه مشتاق ، ولی او سپهش یار ندارد!



جواب امام زمان:


تو خودت!
مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟
باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ،
ز غمخوارگی و مهر و عطوفت
تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟
چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
چه کسی راه به روی تو گشوده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد…
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی…
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی…
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی.
خواهش نفس شده یار و خدایت ،
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت ،
و به آفاق نبردند صدایت
و غریب است امامت
من که هستم ،
تو کجایی؟
تو خودت ! کاش بیایی
به خودت کاش بیایی…!





 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام بر مولایم....

سلام بر مولایم....

یار من یوسف نیا اینجا کسی یعقوب نیست
لحظه ای چشمانشان از دوریت مرطوب نیست


ای گل زیبای من از غربتت اشکی نریز
نازنین اینجا خدا هم پیششان محبوب نیست


گرچه در هر جمعه ای زیبا دعایت میکنند
بهترینم این دعا ها جنسشان مرغوب نیست .



اللهم عجل لولیک الفرج
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
یک جمله به امام زمان (عج)

یک جمله به امام زمان (عج)

1505571_843057829040740_98086856_n.jpg
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=2][/h]
تا کی در انتظار تو شب را سحر کنم ؟

شب تا سحر به یاد رخت ناله سر کنم ؟

ای غایب از نظر ، نظری کن به حال من

تا چند سیل اشک روان از بصر کنم ؟
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
از دوری تو غمین و نالان هستیم
وز کردۀ خود کمی پشیمان هستیم
اصلیت ما را تو اگر می پرسی
از کوفه ولی مقیم تهران هستیم!
------------ --------- --------- --------- ----
ما لشگری از سلاح روسی داریم
در دوز و کلک رگ ونوسی داریم
هر جمعه که شد بیا که ما منتظریم
این هفته فقط نیا عروسی داریم
------------ --------- --------- --------- ----
از جور زمانه ما شکایت داریم
اندازۀ کوه و صخره حاجت داریم
ما مشکلمان گرانی و بیکاریست
آقا به نبودنت که عادت داریم...
------------ --------- --------- --------- ----
ما قیمت روز ارز را می دانیم
معیار بهای بورس در تهرانیم
فعلا دو سه روزیست هوا پس شده است
هر روز دعای عهد را می خوانیم
------------ --------- --------- --------- ----
صد موعظه کن ولی ز تسلیم نگو
از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو
آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط...
از آنچه که ما دوست نداریم نگو


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امروز، خورشید مهربان تر از همیشه بیدار می شود. روز از شانه های تو آغاز می شود تا جهان، بزرگی ات را ببیند؛ چون بزرگی ابراهیم خلیل علیه السلام در برابر بتانی که فرو ریختند.

ملکوت را در دست هایت به تماشا می گذارند تا رسولان بی رسالت دنیازده، بهشت را پیچیده در قنوتت به تماشا بنشینند.

جهان، خلاصه ای از لبخند توست که امامتت را تمام آبشارها قیام می کنند و جنگل ها قامت می بندند.

بزرگی؛ چون پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله . بزرگی؛ چون وحی، چون پدرانت ردای پیامبر صلی الله علیه و آله بر دوشت آواز عدالت سر می دهد و شمشیر سرْ شکافته پدر بزرگوارت علی علیه السلام ، در دست هایت مشق عشق می کند.


چشم هایت بوی مهربانی زهرا علیهاالسلام می دهد.

امروز، روز بزرگی توست؛ بزرگی تو بزرگ تر از تمام پیامبران است. بزرگی تو سال ها خواهد بود؛ بزرگی تو از ازل آغاز شده و با ابدیت به پایان می رسد.

خدا از امروز، تو را بزرگ تر از هر کسی می خواهد.

امروز از آن توست؛ مثل تمام فرداهای نیامده، مثل تمام دیروزها، مثل تمام روزها، هفته ها، ماه ها و سال ها.

تمام فصل های سال، نامت را از بر کرده اند؛ مثل تمام درخت ها و آب ها.

امروز، روز آغاز مهربانی خداوند با دنیاست، روز مهربانی تو با جان های تشنه ما. امروز، روز آشنایی و آشتی لبخند و آینه هاست؛ روز شکوفا شدن گل های محمدی در دامنه نام شکوهمند تو. امروز، عطر گل های محمدی فراگیر می شود و باغ های عصمت، در شکوه امامتت شکوفه خواهند کرد، با نفس های معطرت.

امروز، فروردین ها از لبخند تو شکوفه خواهند داد و اردیبهشت ها با نفس هایت بهشتی می شوند.

ابدیت در تو خلاصه می شود و شادی، با لبخندت به نهایت کمال می رسد. بعد از امروز، جهان آغاز می شود؛ جهان از امروز، دوباره متولد خواهد شد.

پیش از این، نمرودها، رودهای آتش را گرداگرد زمین شعله کشیده بود؛ اما امروز با تو دنیا سربلند بیرون می آید از این همه آتش طغیان.

مانند ابراهیم خلیل، آتش ها را گلستان کرده ای. امروز، نوح، کشتی نجاتش را به دست تو می سپارد تا سینه سخت ترین توفان ها را به سمت ساحل های امن بشکافی.

ای منجی، ای یگانه منجی! از امروز، سکان هدایت بشر به دست توست. از امروز، شادی های ما آغاز خواهد شد؛ مثل غم های طولانی تو.

بر ما ببار، ای رحمت بی کران خداوند!

بر ما ببار که سال هاست کویر سینه هامان، تشنه باریدن زلال توست.

خدا کند که بیایی….
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام بر تو اي موعود !

اي زيباترين زمزمه انتظار !

سال هاي سال است كه در تاريكي جهان غرقيم، و در بي آوازيِ ترانه اي از تو چشم به راه دوخته ايم ...

اي باغ آرزوهاي من !

مرا ببخش كه آداب نجوا نمي دانم، مرا ببخش كه در پرده ي خيالم، رشته ي كلمات،

سررشته ي خود را از كف داده اند و نه از اين رشته سر مي تابند و نه رشته را مي يابند ...

شكوه ظهور تو، هنوز پرچم توفيق نيفراشته است و خورشيد جمالت هنوز ديباي زرين خود را

بر زمستان جان ما نگسترده است، اما مهتاب انتظار در شب هاي غيبت، سوسوزنان چراغ

دلهاي ماست ...

تو مي آيي ...

و معماي وجود آسان مي شود ...

كوه هاي يخي ياْس با دم مسيحايي ات آب مي شود ...

دنياي عطش از برق نگاه تو مي سوزد و سراب مي شود ...

بيا كه ...

جهان غريبانه در انتظار توست...


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نیابت از دستانِ تو،

پادشاهی عشق آغاز شده بود؛

سامرا شکوفه باران.

از بام ها بانگ برآمد:

«بیایید!

بهار از راه رسیده است.»

بار دیگر گل ها از بستر خاک سر برآوردند.

خورشید، چشم دنیا را روشن کرد.

ستارگان از هول، پا به روز نهادند.

آسمان شهر چراغانی است

مردم، آغوش به هم گشودند:

«پادشاهی عشق مبارک!»

افسوس!

افسوس که ابرهای تیره

خورشید را تاب نیاوردند

و دنیا، دیگربار

در سایه ای تلخ فرو نشست.

واپسین بهار!

در جشن پادشاهی تو

به نیابت از دستانت

مهر را تقسیم خواهیم کرد

شکوفه های سرخِ لبخند

و خوشه های سبزِ زیتون را

بگذار دنیا بداند

پرتو آفتابِ امامتِ تو

همچنان گرم و تابان است،

حتی از پشتِ ابرهای غیبت
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دعا کنید بیاید مسافری که نیامد

وکوچه کوچه بنازم به عابری که نیامد

دوباره مثل گذشته تمام فاصله ها را

غزل غزل بنویسم به شاعری که نیامد

شکسته بغض غرورم در انتظار عجیبی

دعا کنید بیاید مسافری که نیامد
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در اضطراب چه شبها که صبح شان گم شد
چـه روزهـا کــــه گـرفـتـــــار روز هـفــــتـم شد

چه قدر هفته پر از شنبه شد، به جمعه رسید
و جـمـعــــه روز تـفــــرّج بـــــرای مـــــردم شـد!


چه قــدر شنبـه و یـک شنبـه و دوشنـبه رسید
ولی همـیشه و هـر هـفـتـه جـمـعـه هـا گم شد


چه هفته ها که رسید و چه هفته ها که گذشت
شمـارشی کــه خلاصـه بـه چـنـد و چـنـدم شد


و هـفـتـه ای که فـقـط ریـشه در گذشتن داشت
بـرای شعـله کـشیـدن بـه خـویـش هـیـزم شد


نـه شنـبـه و نـه بـه جـمـعـه، نـه هیـچ روز دگر
در انتــظار تـو قـلـبـی پـــر از تـلاطـــــم شد !؟


کـــدام جــمـعـه مـــوعـــود میزنـی لـبـخـنـد
بـه این جـهـان کـه پـر از قـحطی تبسم شد؟


بــرای آمــدنـت جـــمــعــه ای مـعـــیــن کـــن
کـه هـفتـه ها همـه شـان خـالی از تـرنـم شد
 

bahargoli

عضو جدید
ببخش اقاجون به جای اینکه باری از دوشت بردارم، دائما با اعمالم و رفتارم اذیتت میکنم و باری از گناه رو به دوشت اضافه میکنم:(
کمکم کن....!!:w05:
دردم رو تو میدونی و خودت میتونی کمک کنی
کمکم کن که کم نیارم....!!
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا