بله خدا رو باور دارم با تمام موجودم
حال من از شما میپرسم
ایا وجود خدا را باوردارید؟
ایا به ادیان و فرستادگان خدا را اعتقاد دارید؟
ایا این جهان را فانی می انگارید یا پایانی الهی برای ان تصور میکنید؟
ایا مسیر شیطان را برای سعادت برگزیدید؟
ایا فکر میکنید شیطان و خدایی در این دنیا وجود ندارد و فقط ما هستیم؟
و.................
برای دانستن بپرسیم و برای یافتن حقیقت تحقیق کنیم
برای تقویت ایمانمان فکر کنیم
وبه عقاید دیگران احترام بگذاریم...........
ممنونم
بله.. اگه کسی دوست داره ایمان بیاره، بهتره اصلااااااا ... تاکید میکنم... اصلااااااااااااا به دین و قوانینش و خدا و پیغمبراش فکر نکنه.. چون دین مثل یه آبکش میمونه که ذهن سیال انسان هرچی سعی کنه روش تمرکز کنه، بیشتر ازش رد میشه و فراتر میره..منظور شما اینه که تفکر در تضاد با ادیانه؟
یعنی ما نباید در ادیان تفکر کنیم؟
خب پس چه جوری ایمان بیاوریم؟
ممنون میشم توضیح بدید
اتفاقا منم اومدم بنویسم روحش شاد.. یادم اومد که خیلی از اینکه مردم به روح اعتقاد دارن شاکی بود.. فقط میتونم برای نسل بازمانده ازش، آرزوی سربلندی و موفقیت کنم..ببین به نظر من منظور اینه که در موجودیت خدا شک کردن کفره
اینجوری شما میگی ینی دیگه کلللللللااااا تفکر راجع به همه چیو تعطیل کنیم؟؟؟!!!!!!!!!!
حتی اونی که مثل من مثل شما شکی هم داره باید فکر کنه دیگه نه؟
در ضمن روحشون شاد آقای فاضلی
بارها شنیدیم که تفاوت ما نسبت به جانوران دیگر قدرت تفکر و حق انتخابمونه
و این رو میدونیم که جهان بسیار وسیعه و از قدرت تصور ما خارجه
برخی از ما به نیرویی برتر که جهان رو با تدبیر خودش خلق کرده اعتقاد داریم
برخی از ما هم انسان رو صاحب همه ی جهان میدانیم و به پایانی که ادیان برای انسان ترسیم کردن اعتقاد نداریم
برخی از ما وجود خدا رو باور داریم ولی ترجیح دادیم که نیرومون رو در جهت پرستش از شیطان قرار بدیم
چند میلیارد بشر روی زمین با هر رنگ و نژاد وعقیدای که باشیم با هر مقدار پول ولباس و ثروتی که باشیم
همگی انسانیم و این نقطه ی مشترکه بین همه ی ماست
مهم نیست چه اعتقادی دارید
بیاید در موردش حرف بزنیم
بیاید سعی کنیم با نگاه جمعی به مسایل بنگریم
این حق رو از خودمون برای دانستن نگیریم
حال من از شما میپرسم
ایا وجود خدا را باوردارید؟
ایا به ادیان و فرستادگان خدا را اعتقاد دارید؟
ایا این جهان را فانی می انگارید یا پایانی الهی برای ان تصور میکنید؟
ایا مسیر شیطان را برای سعادت برگزیدید؟
ایا فکر میکنید شیطان و خدایی در این دنیا وجود ندارد و فقط ما هستیم؟
و.................
برای دانستن بپرسیم و برای یافتن حقیقت تحقیق کنیم
برای تقویت ایمانمان فکر کنیم
وبه عقاید دیگران احترام بگذاریم...........
ممنونم
با همشون موافقم و من با فکر کردن درمورد همش به این نتیجه رسیدم که خدا درون ماست...نه این که در درون ماست نه!ینی این که خود ماییم خدا.اما این تفکر در کلام خدا رو قبول ندارم.در ابتدا بگم من تشکر ندارم و از همه دوستان شرمنم
تفکر در خلقت،تفکر در خوده انسان،تفکر در جهان هستی،تفکر در کلام خدا و .....
راه برای رسیدن به خدا زیاده
اگه توجه کرده باشید تفکر جز لاینفک برای رسیدن به خداست
همچین کلمه "تفکر" رو درررررشت هم نوشتی!!!
عزیزم دیگه این حرف رو نزن.. پنبه خدا رو میزنی با این راهنماییت..
حدیث قدسی رو نشنیدی که میگه "در وجود خدا تفکر نکنید که همانا کافر میشوید"..
تفکر در کلام خدا!! منظورتون قرآنه دیگه انشالله؟ رجوع کنید به صحبت های آقای "رضا فاضلی" و اگه نمیدونید کیه یه سرچ بزنید، اما دربارش چیزی نخونید.. فایل های صوتیش رو بگیرید گوش کنید.. ایشون نمونه کامل انسانی هستن (بودن) که در کلام خدا تفکر و تفحص عمیییییییق کردن..
تفکر ، دقیقا نقطه مقابل همه ادیانه.. توی هر کدوم که پیش بری، از اون یکی دور میشی.
با سپاس و احترام
به نظرم منظور حمید این بوده که درخلقت انسان و جهان و...تفکرکنیم که این خیلی خوبه نه اینکه در ذات خدا بخوایم تفکر کنیم که اون هم به نظرم بد نیست دلیل نهیش شاید اینه که ما نمیتونیم به ذات خدا پی ببریم این باعث سردرگمی مون میشه!!!!!!!!!!!
اول این که تو رو پدر مادرت آفریدن.دوم این که اگه بهشت و جهنمی هم باشه تو همین دنیاست.جهنمت اینه که اگه آدم کشتی یه نمه عذاب وجدانه رو میگیری اگه به یکی بد کردی باز همین طور اگرم نگرفتی خوب باید بری پیش یه روانپزشک چون حتما یه چیزی اشکال داره و خیلی راحت خوب میشی...فقط کافیه بخوای چون تو انسانی.بهشتم خوب مثلا تو به یه نفر کمک می کنی یه کمک ساده خیلی ساده...یا با یکی که قهر بودیی آشتی می کنی...یه روز دروغ نمی گی...حسادت نمی کنی...میری دنبال چیزی که باید بری و براش به وجود اومدی...اون موقع این احساسی که درونت هست بهشته.به همین سادگی.من یه سوال دارم ؟ خدا منو آفریه و بر همه چیزه من آگاهه؟ پس چرا بهشت و جهنم رو گذاشته ؟ اگر بر همه چیزه من آگاهه اگر آخر وعاقبت منو میدونه ...پس ما برای چی خودمون می کشیم تا بریم بهشت؟ شاید نرفتیم معلوم نیست؟
من میگم خدا رو کی خلق کرده؟ همه میگن فکر بشر در حد گنجایش این مسئله نیست؟
؟
با همشون موافقم و من با فکر کردن درمورد همش به این نتیجه رسیدم که خدا درون ماست...نه این که در درون ماست نه!ینی این که خود ماییم خدا.اما این تفکر در کلام خدا رو قبول ندارم.
من اصلا یه سوال می پرسم؛فقط قبلش یه کم تعصبات قبلی رو پاک کنید ینی به چیزاییکه یاد گرفتید تا حالا کاری نداشته باشید.خود خودتون باشید.
این که اگه شما یه روز خدا رو می دیدید...از نزدیک...رو در رو... ممکن بود براتون که توش هیچ نقصی پیدا نکنید؟!
چیرا؟؟؟؟؟اصلا بهش فکر نکردم و فکرم نمیکنم
خوب این جوری که نمیشه.بالاخره باید یه جاهایی به یه چیزایی که قاعده ها رو به هم میریزن فک کرد دیگه!نمیدونم.
خوب این جوری که نمیشه.بالاخره باید یه جاهایی به یه چیزایی که قاعده ها رو به هم میریزن فک کرد دیگه!
در اسرع وقت سعی میکنم فک کنم.
خب منظور شما اینه که هرچی به ما گفته شده بپذیریم و هرگز فکر نکنیم شاید اینها همش دروغ باشه شاید ما فریب خوردیمبله.. اگه کسی دوست داره ایمان بیاره، بهتره اصلااااااا ... تاکید میکنم... اصلااااااااااااا به دین و قوانینش و خدا و پیغمبراش فکر نکنه.. چون دین مثل یه آبکش میمونه که ذهن سیال انسان هرچی سعی کنه روش تمرکز کنه، بیشتر ازش رد میشه و فراتر میره..
چون از نقطه صفر وجود انسان که یه گزاره اثبات شده است هم وقتی شروع کنیم.. علم و دین در تضاد هستن.. حتی در نوع کلمه.. علم میگه پیدایش.. دین میگه آفرینش.
1. پیدایش: تجمع و چرخش توده عظیم گاز مانند، و به مرور زمان (ملیونها سال) افزایش سرعت چرخش و ایجاد نیروی گریز از مرکز شدید، سبب بیگ بنگ (انفجار بزرگ) شده، خیلی خلاصه بخوام بگم.. میرسیم به ترکیب اکسیژن و هیدروژن به دلیل تراکم در جو، و ایجاد آب.
بقیه اش هم سادست، ایجاد ماکرو مولکول های اولیه که یه ماشین ساده جذب و دفع بودن.. و بعد با کوپریت اونها برای بقا ایجاد تک سلولی های اولیه.. و همین روند به ترتیب تا ایجاد اولین گیاهان کفزی... پلنکتون ها.. نکتون ها... گیاهان خشکی زی.. جانوران دو زیست.. جانداران خشکی زی.. و بعد هم ادامه تکامل تا الان که اینجاییم. این ساده ترین و خلاصه ترین شکلی بود که میتونستم برات بگم.
2.آفرینش: یه روزی خدا میخواست یه کار خاص بکنه.. جبرییل رو فرستاد که از کره زمین یه مشت خاک بیاره.. جبرییل اومد زمین، زمین قسمش داد که تو رو خدااااا یه مشت خاکم رو نبر! اونم ترسید و دست خالی برگشت.. بعد میکاییل یا اسرافیل یا یکی ازین همین اسامی میاد و همین میشه.. بعد خدا عزراییل رو که خشن ترین!! فرشته!! بوده میفرسته... زمین ازش میترسه و میذاره خاک رو ببره.. بعد هم که خدا با آب قاطیش میکنه و یه مجسمه میسازه.. بعد در سوراخ بینیش میدمه و زندش میکنه! منتها موقع ساخت یه دنده واسه سمت چپش اضافه میذاره! بعد که انسان زنده میشه خدا به خودش میگه : احسنت به من!
یه مدت بعد که آدم حوصلش سر میره.. میخوابونش و اون دنده اضافه رو در میاره و بهش گوشت میرویانه و زن رو ازش خلق میکنه (بیچاره زنی که گیر مرد افتاده با این عقایدمون) خلاصه میشه حوا.. بعد خدا میگه حق ندارین ازون درخت سیب (به گفته مسیحیت) یا گندم (به گفته اسلام) در وسط باغ بخورین.. (باز همون مسیحیش بهتره.. اقلا سیب یه میوه قرمز و آبداره که نه آرد شدن میخواد نه پختن.. وسوسه انگیز هم هست.. اما من که نفهمیدم چجوری حوا دلش میخواست گندم خام رو بخوره!! چه جذابیت ظاهری داشت؟ یا شاید بوی اغوا کننده ای داشته ما نمیدونیم؟ ) حالا بماند که چرا خدا بهش گفت نخور!!
خلاصه، شیطون مار میشه و میاد گولش میزنه و اون میخوره و به شوهرش هم میده.. خدا هم اون لحظه که حوا میخوره کاری نداره... صبر میکنه بره شوهرش هم بیاره بهش بده بخوره، بعد خدا میاد خبر میشه! برمی اَشوبه و طردشون میکنه.. و چنین گشت که انسان بر روی زمین آمد و تا الان که اینجایم پیش آمد..
..
..
من که دیدگاه دوم رو باور میکنم!!! شما رو نمیدونم..
همونطور که در بالا اشاره کردم داستان ادم به صورت تمثیلی بیان شدهبحث خوبیه ، خیلی خوب
ولی بهتره منطقی تر ادامه بدیم
چند وقت پیش یه نفر تو همین باشگاه یه چیزی گفت که خیلی جالب بود
یافته های تاریخی نشون داده اند که انسان های اولیه نمی تونستن با یکدیگر حرف بزنن و با ایما و اشاره و نقاشی ارتباط برقرار میکردن
اما تو روایات داریم که حضرت آدم و حوا و هابیل و قابیل حرف میزده اند ، پس آیا آدم و هوا اولین آدم ها نبوده اند ؟؟؟
آیا این ها تمثال هایی هستند برای درک برخی چیزها ؟؟ آیا شیطان هم یک تمثال هست ؟؟؟