تو رو خدا گوله QNET را نخورید

کانادا

عضو جدید
کاربر ممتاز
این جمله را واقعا جدی بگیرید که اگه از سرگذشت دیگران پند نگیرید دیگران از سرنوشت شما پند میگیرند
داستان زندگیه من در این 5روزه گذشته :
ماجرا از از اینجا شروع شد که دوسته دوران دبیرستان و دانشگاهم که همیشه مثل دو تا برادر با هم نزدیک بودیم حدوده 10روزه پیش بهم زنگ زد و گفت که این 3 ماهه تابستون را در یک شهره دیگه (تهران) است و در یک شرکت مهندسی بزرگ داره پول پارو میکنه و ازم راهنمایی خواست که یک پاکت پی سی (ویندوز موبایل) خوب بهش معرفی کنم که بخره منم یه توضیحاتی بهش دادم و گفتم که بازم برات تحقیق میکنم و خبرش را بهت میدم ، ولی فردای اون روز دوباره خودش تماس گرفت و بهم گفت که شرکت بازم نیرو می خواد اگه اهله کار هستی فرصت را از دست نده ، منم بهش گفتم که داره دانشگاهها باز میشه و الان نمیتونم بیام اونجا و کار کنم ، مکالمه ما ادامه داشت تا اینکه ازم خواست حداقل یه چند روزی را بیام برای تفریح و اینکه ببینم کارچه جوریه بیام پیشش و توی خوابگاه اون شرکت باهاش بمونم .منم که دیدم چند روز مونده به باز شدنه دانشگاهها ،قبول کردم که برم اونجا و یه کیف و حالیم اونجا بکنم و لی غافل از اینکه اون چیزی که دوستم گفته بود ، نبود و من پا به محیطی گذاشتم که شاید درکش برای شمایی که دارید این میخونید راحت نباشه ، بله دوسته من بهم دروغ گفته بود ومنه ساده لوح کیلومتر ها گذراندم و به خوابگاهی رفتم که هیچ نام ونشان و علامت و تابلویی از شرکت بزگی که دوستم گفته بود نداشت .
وقتی وارد اون خانه (به گفته دوستم خوابگاه شرکت ) شدم حدوده 30 چهل نفر از هم سن و سال های خودم گرفته تا هم سن وسالهای پدرانمون را دیدم ، کمی تعجب کردم ، تا اینجا هنوز برای آن چیز عجیبی نبود و در کنار بقیه بچه ها در اون خانه به گفت و گو پرداختم تا اینکه یه نفر که همه اورا مهندس صدا میزدند از من خواست که وارد اتاقی بشم در اون اتاق که حدوده 2.5 در 3 متر مساحت داشت و در داخلش 4 عدد صندلی و یک میز قرار داشت بشم در اتاق دو نفر هم سن و ساله خودم نشسته بودند و من و مهندس هم در کناره اون ها نشستیم و کمی باهم شوخی و گفت و گو کردیم در همون لحظه موبایلم زنگ خورد و من به دلایلی که دوست نداشتم کسی مکالمه ی من را با طرف گوش کنه قصد ترک اتاق را داشتم که جناب مهندس اجازه خروج را بمن نداد و گفت که در بیرون از اتاق لیدر جلسه دارند و نمیتونی بیرون بری و در نهایت بحث من با مهندس موجب درگیری خفیفی شد که در نهایت موبایل من را این چند نفر گرفتند . و من راحدوده 4-5 ساعتی در اتاق حبس کردند تا اینکه لیدر از سالن به اتاقی که من بودم وارد شد و از من خواست که خوب به صحبتهاش گوش بدم و سپس کاتالوکی بازکرد که در اون شکل یک چارت دایره ای نمایان شد .

بله دوستان این چارت دایره ای چیزی جز یک هرم و آقای لیدر هم از سرشاخه های این هرم بود ، اون موقع بود که فهمیدم چه خبره و نامه این شرکت گوئست نت Qnet)و با نام و آرم تجاری qi .

بعد از صحبت های لیدره این شرکت هرمی از من خواست که یک هفته در کنار دیگر دوستان اینجا مانده و توضیحات و بازدید هایی از دفاتر آنها داشته باشم که با مخالفت آنها روبرو شدم ، ولی لیدر گفت که ما برای تو برنامه ریزی کردبم وباید حتما و اجبارا برای برنامه ریزی های انجام داده شده بمانی ، من اصلا جدی نگرفتم ولی واقعا 5 روزبه اجبار و به زور آنجا ماندم .
روزه دوم یعنی بعد از صحبت های لیدر ، خوردنه شام و خواب در اون خانه در ساعت حدوده 7 صبح من را از خواب بیدار و بعد از خوردنه صبحانه 4 نفر من را از خانه بیرون و به یکی از دفاتر خود که اونهم مثل همان خانه ای که توش بودم برده شدم در اونجا هم حدوده 30 نفر زندگی و فعالیت میکردند ، عصر هم در دفتره دیگری و فرادا و پس فردا و... دردفاتر مختلف برده می شدم.
و همه ی آنها صحبت و خواستار فعالیت در این شرکت هرمی از من شد ، والبته آنها اسم این سیستم خود را به هیچ وجه هرمی ندانسته و بخاطره حرف من مبنی بر اینکه این یک سیتم هرمی است ناراحت و دلخور می شدند ، من از روزه اول تا روزه پنجم که دیروز باشه به مخالفت پرداختم ، ودوست داشتم به گونه ای با وزارت اطلاعات یا نیروهای انتظامی تماس بگیرم و مکان و افراد را دراختیار آنها بزارم و لی نه فقط موبایل نداشتم بلکه افراد آنجا بارها به من گفته بودند میدون اینجا ما همه قشری دارید ، وکیل – استاد دانشگاه – سپاهی – اطلاعاتی – نظامی و.... وهمه ی اینها دارند اینجا کار میکنند و مطمئن باش که پلیس و اطلاعات از کاره ما با خبر هست .
خلاصه سرتون را درد نیارم بعد از گذشت پنج روز که قرار به رفتنه من شد (چون با قاطعیت به کار نه گفتم) شروع به تهدید که اگر قصد تلافی جویی داشته باشم یا خانواده دوستم از کار دوستم اطلاع پیدا کنند از اهرم های فشار خود در سراسره ایران هم که باشند برای من و برای خانواده استفاده میکنند و من را تا ترمینال همراهی کردند .
دوستان به مقدسات قسم این ها چیزی جز حقیقت نبود و هدفم از نوشتن این داستان که شاید برای شما مسخره باشه چون در شرایطش قرار نگرفته اید فقط این بود که حواستون را خیلی جمع کنید و همون جمله بالا را که بزرگمهر فرموده بود را بخاطر بسپارید که اگر از سرگذشت دیگران پند نگیرید دیگران از سرنوشت شما پند میگیرند . به امید برچیده شدن تمامی این مراکز کلاهبرداری و آگاهی مردم از این سیستم های عقب افتاده و فعال در کشور های جهان سوم .
 
آخرین ویرایش:

morta

عضو جدید
کاربر ممتاز
خيلي خيلي ممنون دوست عزيز

متاسفانه تشكر ندارم

ما يه سري فاميل فاميل داريم كه اينا به قوله خودمون دهاتي اند و سواد درست و حسابي ندارند

يه ... اي برداتشته اينارو خر كرده 0 عمدا ميگم چون واقعا خر شدند ) و زنه دا رو ندارش رو داده دست اينا و اونام گم و گور شدند
حالام شوهرش ميخواد طلاقش بده

واقعا خاك بر سر اون سر كرده هاي هرمي و خاك بيشتر تو سر كسايي كه گلشون رو ميخورند
 

LEGEND.MM

کاربر فعال تالار موبایل
کاربر ممتاز
یه سری از فامیلهای ما عضو این شرکت شدن و پول خوبی هم گرفتن !!!!
ولی یکیشون بیچاره ...
 

Fateme_bay

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون دوست عزیز
از اینکه راهنماییمون کردی...
زیاد امیدوار نباش این شرکت ها برچیده شن...
 

hamidelahi

عضو جدید
کاربر ممتاز
نتورکیها جدیدا که نه یکی دوسال میشه رو شهرستانهیا سرمایه گذاری کردند بخصوص دهاتیها میرن گاو گوسفند میفرشن به امیده یه شبه ÷ولدار شدن
 

pinion

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اتفاقا وسطلی تابستون هم برای من یه همچین جریانی پیش اومد و گفتن بیا تهران و 2-3 روز توی خوابگاه و ما خیلی به مهندسی مثل تو نیاز داریم و....


گفتم توکار پروژه های وزارت نیرو هستند و ....

تازه گفتند اصل تمام مدارک تحصیلی و کاریم رو بیارم ...

ولی زهی خیال باطل و خام

وقتی 4 تا دوست خوب داشته باشی که راه و چاه رو بهت نشون بدن هیچوقت تو دامشون نمیوفتی ...
 

کانادا

عضو جدید
کاربر ممتاز
خيلي خيلي ممنون دوست عزيز

متاسفانه تشكر ندارم

ما يه سري فاميل فاميل داريم كه اينا به قوله خودمون دهاتي اند و سواد درست و حسابي ندارند

يه ... اي برداتشته اينارو خر كرده 0 عمدا ميگم چون واقعا خر شدند ) و زنه دا رو ندارش رو داده دست اينا و اونام گم و گور شدند
حالام شوهرش ميخواد طلاقش بده

واقعا خاك بر سر اون سر كرده هاي هرمي و خاك بيشتر تو سر كسايي كه گلشون رو ميخورند
دقیقا تمامه کسانی که توی این آفیس ها بودند همه دهاتی های ساده و احمق بودند.
واقعا هم خاک بر سرشون کنم .
و چیزی دیگه ای که هست دولت به ظاهر مخالف اینهاست و هرچند گاهی یه تبلیغ منفی علیهشون میکنه ولی اینها هر روز دارند گنده تر میشند و کسی نیست جلوی این زالو ها را بگیره.
 

morta

عضو جدید
کاربر ممتاز
دقیقا تمامه کسانی که توی این آفیس ها بودند همه دهاتی های ساده و احمق بودند.
واقعا هم خاک بر سرشون کنم .
و چیزی دیگه ای که هست دولت به ظاهر مخالف اینهاست و هرچند گاهی یه تبلیغ منفی علیهشون میکنه ولی اینها هر روز دارند گنده تر میشند و کسی نیست جلوی این زالو ها را بگیره.
وقتی اقتصاد ... باشه همین
علف های هرز رشد میکنند
 

Esijj

عضو جدید
منم از همه جا بی خبر به یکی از آفیس هاشون رفتم و 22 روز اونجا بودم. از اونجایی که صدا و سیمای این خراب شده هیچ اطلاعات و اطلاع رسانی در این مورد نکرده و نمی کنه منم به سادگی وارد سیستم شدم و اونقدر کتاب و سی دی روانشناسی دادن خوندیم و مثل روانشناسا باهامون رفتار کردن که اگه این کارا رو با یه قاتل زنجیره ای کرده بودن، فرداش می رفت و آدم موفقی می شد ولی ما ایرانیا عجیب استعدادمون رو تو خراب کردن استفاده می کنیم. خلاصه که من بخاطر اینکه هیچوقت از خدا ناامید نشدم یه اتفاق واسم افتاد که خودم هم تعجب کردم. روز 22 که قرار بود بابام 2 میلیون واسم بفرسته گفتن شاید بتونی برگردی خونه پولتو جور کنی (کسای دیگه که درگیر شده بودن هیچکدوم این اجازه رو بهشون نداده بودن) و منم قول دادم برگشتم پولو جور می کنم و میام. وقتی برگشتم با یه سری تحقیق فهمیدم وقتی که پولو میدادم چه اتفاقاتی واسم میافتاد. یکی از آشناهای نزدیکمون که پول داده بود واسم می گفت بعد از پول دادن یه سری قرص و آمپول بهم زدن و وقتی اعتراض کردم تا می شد کتکم زدن. بنده خدا هم پولش رفت هم تا می شد کتکش زدن حالا از مشکلات روانی که براش پیش اومده بود بگذریم. یکی دیگه از هم استانیام بعد از برگشتن خانوادشو نمی شناخت و روشون چاقو می کشه. این شرکتا فعالیتشون از خیلی وقت پیش بوده و هست امیدوارم تجربه تلخ من که برام خیلی گرون تموم شد (مشکلات اعصاب پدرم و بی اعتمادی خانواده نسبت بهم و ...) به بقیه کمک کنه دچار این شرکت و بقیه شرکتای هرمی نشن. راستی یه توضیحی هم بدم که شرکت وجود داره ولی تو هر کشوری که شروع بکار کرده وقتی دولت ها اثرات سوئشو رو اقتصاد دیدن دفتراشو بستن و عکسایی که از دفترا نشون میدن واسه مدت کوتاهیه که تو کشورای دیگه فعالیت کردن. ممنون از دوستم که تجربیاتشو در اختیار ما گذاشته.
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظرم کسایی که گول این هرم ها را میخورند شاید ساده باشند نه احمق

خیییییییییلی خیییییییلی مرسی
 

hossein khorshid

عضو جدید
دوستان سلام
Network Marketing یا بازاریابی شبکه ای از سال 1930 در کالیفرنیای آمریکا و شرکت نوترولایت شروع شد و کار اون فروش مستقیم و حذف واسطه ها از نظام توزیع کالا و کاهش تورم هست که به اقتصاد خیلی از کشورها مثل آمریکا در دهه 90 میلادی یا برزیل در چند سال اخیر کمک کرده و باعث رشد اقتصادی و پیشرفت کشور میشه کسایی که تو دانشگاه بازاریابی خوندن بیشتر اطلاع دارن و درسش رو میخونن ، شرکت های هرمی تغییر یافته شرکت های بازاریابی شبکه ای اند و باعث اختلال در نظام اقتصادی کشور میشن. بعضی افراد برای کسب سود زیاد بدون زحمت از سیستم بازاریابی شبکه ای که باعث پیشرفت کشور میشه سیستمی میسازن که باعث اختلال در تظام اقتصادی کشور میشه( به قول معروف از انگور که میوه بهشتیه شراب میگیرند) در بازار یابی شبکه ای میشه به درآمد های بالا رسید اما نه به زودی بلکه کار زیاد و زمان میبره در واقع بازایابی شبکه ای به قول بزرگان این کار ، کار آهسته پول دار شدنه نه یه شبه پولدارشدن.
بازاریابی شبکه ای از شهریور ماه سال 1390 در ایران قانونی اعلام شد که اون موقع 67 تا شرکت خواستن مجوز بگیرن که وزارت بازرگانی فقط به 8 تا شرکت مجوز داد، دولت قوانین زیادی رو برای دادن مجوز داره که من 2 تا از مهمترین اونا رو میگم:
1. هر شرکتی که میخواد محصولات خودش رو به صورت فروش مستقیم عرضه کنه باید سایتی داشته باشه که توی اون تمام محصولات تایید شده شرکت و اسم تمام بازاریابان شبکه ای و میزان فروش اونا توی سایت باشه و این سایت زیر نظر مستقیم خود دولت و وزارت بازرگانی و وزارت اطلاعات باشه( وقتی میزان فروش شرکت توی سایت مشخص باشه دیگه شرکت نمیتونه با فاکتور سازی فرار مالیاتی انجام بده و دولت مالیات خودش رو تمام و کمال و بدون هیچ نگرانی از شرکت میگیره)
2.هر شرکت طرح های درآمدزایی خاص خودش رو داشته باشه و این طرح ها یا پلن ها تایید شده وزارت بازرگانی باشه
و ...
اطلاعات تکمیلی رو میتونین توی سایت اتاق اصناف و بازرگانی ببینید
www.networkmarketing.moc.gov.ir
در بازار یابی شبکه عضویت کاملا رایگانه و افراد هیچ گونه حق عضویتی نمی پردازند در این سیستم افراد به ازای میزان فروش شخصی و میزان فروش زیرمجموعه های خود از شرکت پورسانت میگیرن ( نه از حق عضویت ورودی های جدید که در شبکه های هرمی این کارو انجام میدن) درواقع در بازاریابی شبکه ، شبکه ای است متشکل از فروشنده هایی که به کار فروش مستقیم مشغولند و از فروش پورسانت میگیرند.
من خودم 8 ماهه دارم بازاریاب شبکه ای ام واز کار خودم راضیم و الانم هر فرمی پر میکنم جلوی شغل مینویسم بازاریاب شبکه ای کمپانی ...(ببخشید نمیتونم بگم) تو این کار زمان کاری و مکان کاری دست خودته و بهترین شغل برای افرادیه که زمان کمی دارن و میخوان از وقت شون درست استفاده کنند این کار دید بلند مدت میخواد و در کوتاه مدت نتیجه ی دلخواه ( درآمد های بالا) رو نمیده.
شرکتی که من دارم توش کار میکنم یه شرکت ایرانیه و 30 سال سابقه کار توی بازار سنتی رو داره. ببخشید نمیتونم اسم شرکتم رو بیارم و اطلاعات بیشتری بدم چون طبق قوانین وزارت بازرگانی تبلیغات اینترنتی ممنوعه
اگر میخواین اطلاعات بیشتری داشته باشین این شماره منه
09117436987 حسین خورشیدی
 

mostafa ghodrat

همکار مدیر مهندسی برق
کاربر ممتاز
البته بازار یابی شبکه ای که یکی از روش های تضمینی برای فقر زدایی بود که توسط اقای خاتمی و در زمان ایشون وارد کشور شد به اسم گولد کوئیست
متاسفانه ما ایرانی ها جنبه نداشتیم و بعضی ها که دیدن به سرعت دیگران به اون درامد مورد نظر نمیرسن تصمیم گرفتن که از راه خلاف این کار رو دنبال کنن.
در حال حاضر حدودا 10 شرکت فعال با مجوز کار میکنن. برای اطلاع بیشتر به سایت ایران هشدار سایت پلیس سایبری ایران سر بزنید.
 
بالا