تا به حال شده خدا فرصت زندگی کردن دوباره رو بهت بده؟مرگ از جلوی چشمات رد شده؟

Arast0o

اخراجی موقت
سلام
دوستان اگه خاطره ای دارن در مورد رد شدن مرگ از جلوی چشماشون بگن
اول خودم شروع میکنم
وقتی بابام فوت کرد روز خکسپاری من شوک شده بودم و نمیتونستم تا چند ساعت نه پلک بزنم و نه حرف بزنم فقط چشم هام به یه جا خیره بود وصداهارو میشنیدم ولی خدارو شکر به خبر گذشت ....
 

ros.

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه اونطوری که شوک بشم
ولی یه بار نزدیک بود که با ماشین تو جاده پرت شیم تو دره :-I اون موقع فقط جیغ میزدم خخخ ولی خیلی وحشتناک بود هیچوقت یادم نمیره:-Iولی واقعا مثه معجزه بود که نیفتادیم تو دره :-I
 

sajjad_mke

عضو جدید
يه تصادف شاخ به شاخ پشت سر هر دو ماشين تريلي بود خلاصه ميشديم گوشت چرخي.با چشمام ميديدم اشهد خوندم
 

m@hboubeh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمیدونم میشه گف مرگ رو دیدم یا نه ولی 1 بار حالم خیلی بد بود ک منو بردن بیمارستان (تب داشتم، 41 یا 42درجه)
خواهر میگفت خدا تو رو دوباره بهمون داد اصلا تو حال خودت نبودی
ک چند روزم بستری شدم، دقیقا روز حنابندون برادرم با رضایت خودمون مرخصم کردن:eek:


1بارم ک نزدیک بود زن داداشم ماشین رو چپ کنه بمیریم:confused:
چقد ترسیدیم
 

محمودپور

عضو جدید
کاربر ممتاز
1- از روی یه ساختمون در حال ساخت یه آجر افتاد در فاصله 0.5 متریم.
2- تصادف که فت و فرواوون.
3- آچار سه نظام دستگاه تراش پرت شد از بیخ گوشم گذشت.
زیاد بوده یادم نیست.
 

Savalancivil

کاربر بیش فعال
آره چند هفته پیش تو اردبیل باد خیلی تندی میوزید منم تو حیاط خلوت بودم درست کنار ساختمون بودم که یه متر اومدم جلو از بالا پشت بوم قرنیز جانپناه ار طبقه چهارم دقیقاً افتاد همونجایی که 1ثانیه پیش اونجا بودم
اصلاً هم نفهمیدم که چرا جلو رفتم اگه نخوام زیاد شاخو برگ بهش بدم انگار که یکی هلم داد.....
 

Savalancivil

کاربر بیش فعال
نه اونطوری که شوک بشم
ولی یه بار نزدیک بود که با ماشین تو جاده پرت شیم تو دره :-I اون موقع فقط جیغ میزدم خخخ ولی خیلی وحشتناک بود هیچوقت یادم نمیره:-Iولی واقعا مثه معجزه بود که نیفتادیم تو دره :-I
خواهر دفعه خدایی نکرده دفعه بعد جیغ نزن اشهدو بخون اون دنیا به دردت میخوره:biggrin: شوخی کردما به دل نگیر
 

.6.

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آخ آخ بچه بودم تو ماشین تنها نشسته بودم ماشینم تو شیب نمیدونم چی شد راه افتاد خواستم از ماشین بپرم بیرون یادم افتاد عمه مادرم همین اتفاق واسش افتاده پریده بیرون مرده دیگه یه مردی دوید گفت بزن رو ترمز بزن بزن :) عاقا ما هم زدیم واساد دسش درد نکنه :)
 

z_rezaei7063

عضو جدید
یک معجزه...

یک معجزه...

رفته بودیم مسافرت داشتیم برمیگشتیم ک من به جلسه ی امتحانم برسم، شب یکسره 12 ساعت راهو اومدیم بدون هیچ استراحتی، هممون خواب بودیم ساعت 7 بود و من یک ساعت دیگه امتحانم شروع میشد. تا چشامو باز کردم دیدم زدیم تو جاده خاکی با سرعت 130 و درست 50 متر جلوتر ی دره بود، دوستم از ترس افتادن تو دره یهو پیچید تو جاده و جاتون خالی دنیا دور سرمون چرخیدو چپ کردیم. :confused: من اولش نفهمیدم که هنوز زندم، آخه ب سرم ضربه خورده بود تا اینکه مردم به دادمون رسیدن ... سرانجام من بجای جلسه ی امتحان راهی بیمارستان شدم و ترممو حذف کردم.. فقط میتونم بگم درست مثل ی معجزه بود چون خداروشکر هیچ کدوممون کاریمون نشده بود :smile:
 

ros.

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خواهر دفعه خدایی نکرده دفعه بعد جیغ نزن اشهدو بخون اون دنیا به دردت میخوره:biggrin: شوخی کردما به دل نگیر

خخخ اتفاقا بعد از ایتکه پستایه شما رو خوندم از خودم پرسیدم چرا به ذهنم نرسید اشهد بخونم خخخخ
ولی خو ادم یه صحنه وحشتناک میبینه این چیزا ب ذهنش نمیرسه خو اصن یه وضی بود ...خخخخخخهههه :-D :p
 

saba27

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بله خیلی زیاد هربار هم شکرش رو بجا آوردم
 

solid4u

عضو جدید
دو دفعه
یک دفعه با دو ستام رفتیم اطراف شهر و یک سد ، تابستان بود و هوا گرم ، گفتیم به قول معروف بز حاضر ، دزد حاضر
چی کار کنیم بریم آب تنی ، رفتیم توی آّب و یک دفعه زیر پام خالی شد،من دیگه هیچ امیدی نداشتم، یک دفعه یک دستی اومد و منو کشید بیرون،یک چند نفر بودند که همون نزدیکی بودند وضعیت منو دیدند و آمدند کمک.
در صورتی که دوستام هیچ کاری نکردند.
 

moatamed

کاربر فعال تالار مهندسی مکانیک ,
کاربر ممتاز
اره...خیییییییییییییییییییییلی:(


وای جدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اخه چرا ؟ اونم خیلی ..
خالا من خودم دوسه باری تو رانندگی مثلن از فرعی به اصلی امدم ..... اخریشم همی چن روز پیش بود از یه فرعی بیرون شهر میخواستم بیام تو اصلی همش ماشین میومد اوقد منتظر شدم که از سمت راست یادم رفت فقد به چپ نیگاه میکردم یه لحظه که از رو برو(چپ) ماشین نیومد با سرعت وارد جاده شدم...... وای یه دفعه یه سمند دست راستم دیدم سریع گرفتم سمت چپ حوشبختانه ماشین روبرویی رفت کنار .... به خیر گذشت...:smile:
 

KiMiA-S

عضو جدید
وای جدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اخه چرا ؟ اونم خیلی ..
خالا من خودم دوسه باری تو رانندگی مثلن از فرعی به اصلی امدم ..... اخریشم همی چن روز پیش بود از یه فرعی بیرون شهر میخواستم بیام تو اصلی همش ماشین میومد اوقد منتظر شدم که از سمت راست یادم رفت فقد به چپ نیگاه میکردم یه لحظه که از رو برو(چپ) ماشین نیومد با سرعت وارد جاده شدم...... وای یه دفعه یه سمند دست راستم دیدم سریع گرفتم سمت چپ حوشبختانه ماشین روبرویی رفت کنار .... به خیر گذشت...:smile:

بله جدی...

ماشالا چقد طبیعی تعریف کردی...اصلا صحنه اومد جلو چشمم:)
 

saba27

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بله دوسال پیش یه تصادف خیلی بد داشتم، که همینقدر که از این تصادف جون سالم به در بردم باید خدا رو روزی هزار بار شکر کنم همه این اتفاق رو یه معجزه میدونستند
امروز هم دوباره خطر از سرم گذشت -خداجون ممنونم ازت که مراقبمی
 

Eshgh Khoodayi

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه بار دیگه داشتیم خانوادگی راننده بودم تو جاده نیشابور _کاشمر داشتم میرفتم که از دو موتور سبقت گرفتم همزمان هم یه ماشین شاخ به شاخم میامد
گفتم خدایا کمکم کن
میلی متری رد شد.........
خدا خیلی رحم کرد...
اشهد خوندم............
 

*میدیا*

عضو جدید
تا دلتون بخواد من از این حوادثو پشت سر گذاشتم
یه شب که باد خیلی تندی میوزید رفتم لباسارو از رو بند رخت جمع کنم تانکر خونه همسایه که رو پشت بومشون بود دقیقا خورد پشت سرم رو زمین به فاصله خیلی خیلی کم
همه همسایه ها جمع شدن که این صدای چی بود اخه تانکر از وسط ترک ورداشت اونقد محکم فرود اومد...البت واسه کله مبارک همایونی اومده بود که موفق نشد...
یه بارم که تو رودخونه غرق شدم که همون لحظه فقط به مردن فکر کردم پر ریه هام اب شده وامیدی به نجات نداشتم که داییم فقط تونست موهامو بکشه هر چند که تا مدتها سرم بخاطر کشیدن موهام درد داشت
 
بالا