بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

**sama

عضو جدید
اینم دعاهای قبل از خواب


خدارا شكر كه دختر نوجوانم هميشه از شستن ظرفها شاكي است.اين يعني او در خانه است و در خيابانها پرسه نمي زند.

I am thankful for my teenage daughter who is complaining about doing dishes, because that means she is at home not on the street
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه ماليات مي پردازم اين يعني شغل و در آمدي دارم و بيكار نيستم.
I am thankful for the taxes that I pay , because it means that I am employed .
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه لباسهايم كمي برايم تنگ شده اند . اين يعني غذاي كافي براي خوردن دارم.
I am thankful for the clothes that a fit a little too snag , because it means I have enough to eat
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه در پايان روز از خستگي از پا مي افتم.اين يعني توان سخت كار كردن را دارم.
I am thankful for weariness and aching muscles at the end of the day, because it means I have been capable of working hard
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه بايد زمين را بشويم و پنجره ها را تميز كنم.اين يعني من خانه اي دارم.
I am thankful for a floor that needs mopping and windows that need cleaning , because it means I have a home
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه در جائي دور جاي پارك پيدا كردم.اين يعني هم توان راه رفتن دارم و هم اتومبيلي براي سوار شدن.
I am thankful for the parking spot I find at the farend of the parking lot, because it means I am capable of walking and that I have been blessed with transportation
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه سرو صداي همسايه ها را مي شنوم. اين يعني من توانائي شنيدن دارم.
I am thankful for the noise I have to bear from neighbors , because it means that I can hear
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه اين همه شستني و اتو كردني دارم. اين يعني من لباس براي پوشيدن دارم.
I am thankful for the pile of laundry and ironing, because it means I have clothes to wear
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه هر روز صبح بايد با زنگ ساعت بيدار شوم. اين يعني من هنوز زنده ام.
I am thankful for the alarm that goes off in the early morning house, because it means that I am alive
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه گاهي اوقات بيمار مي شوم . اين يعني بياد آورم كه اغلب اوقات سالم هستم.
I am thankful for being sick once in a while , because it reminds me that I am healthy most of the time
____________ _________ _________ _________ _
خدا را شكر كه خريد هداياي سال نو جيبم را خالي مي كند. اين يعني عزيزاني دارم كه مي توانم برايشان هديه بخرم.


I am thankful for the becoming broke on shopping for new year , because it means I have beloved ones to buy gifts for them


____________ _________ _________ _________ _


خداراشكر...خدارا شكر...خدارا شكر



Thanks God Thanks God Thanks God



 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
شبت بخير كوچولو
حميد نيست من به جاش ميگم مسواك يادت نره...گرچه مسواك واس بچه سوسولاست:D

سلام عزيز
خوش اومدي به اين سايت
اگه يكمي گشت و گذار كني متوجه ميشي چي به چيه ;)

شبت بخير هم دانشگاهي

شب شما هم بخير ريفيق

:w42::w42::w42::w42::w42::w42::w42::w42:
 

King Paker

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا بحران
زیر کرسی پروفن پیدا میشه به ما بدید؟ سرمون میدرده
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بر همه ي دوستان

:gol::gol:

و با اجازه ::::::::::::::::::::::;)


كوهنوردي كه به خدا اعتماد نكرد

داستان درباره ی یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوهها بالا برود. او پس ازسالها آماده سازی ماجراجویی خود را آغاز کرد.
ولی از آنجا که افتخارکار را فقط برای خود می خواست تصمیم گرفت به تنهایی از کوه بالا برود. شب، بلندی های کوه را دربرگرفته بود و مرد هیچ چیز را نمی دید. همه چیز سیاه بود اصلادید نداشت ابر روی ماه و ستاره ها را پوشانده بود.
همان طور که از کوه بالا می رفت پایش سر خورد و در حالي که به سرعت سقوط می کرد از کوه پرت شد. در حال سقوط فقط لکه های سیاهی مقابل چشمانش می دید و احساس وحشتناک مکیده شدن به وسیله ی قوه جاذبه او را در خود می گرفت.
همچنان سقوط می کرد ، در آن لحظات تمام رویداد های خوب و بد زندگییش به یادش آمد. اکنون فکر می کرد مرگ چقدر به وی نزدیک است! ناگهان احساس کرد طناب دور کمرش محکم شد و در میان آسمان و زمین معلق ماند. در این لحظه سکون چاره ای برایش نماند جز آنکه فریاد بزند.
خدایا کمکم کن.

ناگهان صدای پرطنینی از آسمان شنیده شد: چه می خواهی ؟
ای خدا نجاتم بده.

صدا ادامه داد: واقعا باور داری که می توانم نجاتت دهم ؟
البته که باور دارم.

صدا همچنان كوهنورد را همراهي ميكرد : اگر باور داری طنابی که به دور کمرت بسته است پاره کن !

یک لحظه سکوت. . . ! و مرد تصمیم گرفت با تمام نیرو طناب را بچسبد.
گروه نجات می گویند که روز بعد یک کوهنورد یخ زده را مرده پیدا کردند. بدنش از طناب آویزان بود و با دست هایش محکم طناب را گرفته بود در حالی که او فقط یک متر از زمین فاصله داشت !!!


يا حق :smile::gol:
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوش آن ساعت که دیدار تو بینم
کمند انبرین تار تو بینم
نبینی خرمی هرگز دل مو
مگر آن دم که رخسار تو بینم
جاتون خالی من الان واقعا زیر کرسی ام ولی کرسی خاموشه این آهنگ و گوش میدم که نوشتم
ماله استاد شجریانه
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان
سلام نسیم جان
سلام آقا حمید
منم اومدم، :D
چه خبرا؟
حالتون خوبه؟
خوش میگذره؟
 

nasim khanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام مامانی خوبی؟؟؟
مرسی قابلی نداشت. الان اومدم خونه مامان بزرگم زیر کرسی
واي خوش به حالت
مامانيه منم قبلا كرسي داشت اما خيلي وقت بود كه برداشته بودن... و حالا فقط دلم ميخواد براي يه ثانيه فقط يه ثانيه هم كه شده برم بغلش و با گرماي وجودش گرم بشم :( اما نميشه :( اون براي هميشه رفته :crying2:
واي خدايا دلم براش خيلي تنگ شده ... شايد باورت نشه حميد ولي الان كه دارم اينارو مينويسم دارم گريه ميكنم:crying2:
قدر مادربزرگتو بدون.... اينا فرشته هستن:crying2:
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه فال واسه همه دوستای گل کرسی نیت کنین

مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد
هدهد خوش خبر از طرف سبا باز آمد
برکش ای مرغ سحر نغنه داودی را
که سلیمان گل را باد هوا باز آمد
لاله بوی می نوشین بشنبد از دم صبح
داغ دل بود به امید دوا باز آمد
عرفی کو که کند فهم زبان سوسن
تا سپارد که چرا رفت و چرا باز آمد
مردمی کرد و کرم بخت خداداده من
کان بت پرست سنگدل از راه وفا باز آمد
چشم من از پی این قافله بس آه کشید
تا به گوش دلم آواز درا باز آمد
گر چه ما عهد شکستیم و گنه حافظ کرد
لطف او بین که به صبح از درما باز آمد

به زودی خبر خوشی خواهی شنید در زندگی ات حوادثی رخ داد که موجب تعجب میشود اما مهم این است که عاقبت همه چیز به خوبی انجام خواهد پذیرفت. دست از تلاش بر ندار تا به آرزویت برسی. مسافری در راه داری
 

secret_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه فال واسه همه دوستای گل کرسی نیت کنین

مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد
هدهد خوش خبر از طرف سبا باز آمد
برکش ای مرغ سحر نغنه داودی را
که سلیمان گل را باد هوا باز آمد
لاله بوی می نوشین بشنبد از دم صبح
داغ دل بود به امید دوا باز آمد
عرفی کو که کند فهم زبان سوسن
تا سپارد که چرا رفت و چرا باز آمد
مردمی کرد و کرم بخت خداداده من
کان بت پرست سنگدل از راه وفا باز آمد
چشم من از پی این قافله بس آه کشید
تا به گوش دلم آواز درا باز آمد
گر چه ما عهد شکستیم و گنه حافظ کرد
لطف او بین که به صبح از درما باز آمد

به زودی خبر خوشی خواهی شنید در زندگی ات حوادثی رخ داد که موجب تعجب میشود اما مهم این است که عاقبت همه چیز به خوبی انجام خواهد پذیرفت. دست از تلاش بر ندار تا به آرزویت برسی. مسافری در راه داری
اااااااااا قبول نیس
نگفتی نیت کنیم که...
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
واي خوش به حالت
مامانيه منم قبلا كرسي داشت اما خيلي وقت بود كه برداشته بودن... و حالا فقط دلم ميخواد براي يه ثانيه فقط يه ثانيه هم كه شده برم بغلش و با گرماي وجودش گرم بشم :( اما نميشه :( اون براي هميشه رفته :crying2:
واي خدايا دلم براش خيلي تنگ شده ... شايد باورت نشه حميد ولي الان كه دارم اينارو مينويسم دارم گريه ميكنم:crying2:
قدر مادربزرگتو بدون.... اينا فرشته هستن:crying2:

ببخشید نسیم جان اگه ناراحتت کردم خدا رحمتش کنه. گریه نکن مامانی ببخشید عزیز ناراحتت کردم

سلام دوستان
سلام نسیم جان
سلام آقا حمید
منم اومدم، :D
چه خبرا؟
حالتون خوبه؟
خوش میگذره؟

سلام محمد جان خوبی عزیز؟؟
سلام بر همه:gol::w21:
شب همگی بخیر:gol:

سلام سکرت جان شب شما هم بخیر
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بر همه:gol::w21:
شب همگی بخیر:gol:
سلام بر سکرت عزیز
امیدوارم حالت خوب باشه
چه خبرا؟

به به سلام جناب محمد صادق خان
خوش اومدي
برو اون گوشه بيشين صدا هم در نيارا :D آفرين پسر خوب
کدوم گوشه؟
این اتاقه که گرده؟ :D گوشه نداره که :D
ها ای گوشه نداره :D
راستی دفه بعدم هزار آفرین بده، نمیدونستم اینقده خسیسی، همش یه آفرین؟ :D
 

nasim khanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید نسیم جان اگه ناراحتت کردم خدا رحمتش کنه. گریه نکن مامانی ببخشید عزیز ناراحتت کردم



سلام محمد جان خوبی عزیز؟؟


سلام سکرت جان شب شما هم بخیر
نه كوچولو جونم از حرف تو ناراحت نشدم....كلا ياد مامانيم افتادم :crying2:
 

secret_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
وا بالاش که نوشتم اول نیت میکردی بعد باید میخوندیش
ها؟:confused:آهان:redface:ببخشید
سلام سكرت جونم
خانوم خلبان
چه خبرا
هوا چطوره؟ براي پرواز مساعد ميباشد همي؟ :D
سلام
خوبی؟
هوا سرده:(
سلام بر سکرت عزیز
امیدوارم حالت خوب باشه
چه خبرا؟


کدوم گوشه؟
این اتاقه که گرده؟ :D گوشه نداره که :D
ها ای گوشه نداره :D
راستی دفه بعدم هزار آفرین بده، نمیدونستم اینقده خسیسی، همش یه آفرین؟ :D
سلام
خوبی؟:gol:
ما نیز خوب میباشیم همی
 

nasim khanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بر سکرت عزیز
امیدوارم حالت خوب باشه
چه خبرا؟


کدوم گوشه؟
این اتاقه که گرده؟ :D گوشه نداره که :D
ها ای گوشه نداره :D
راستی دفه بعدم هزار آفرین بده، نمیدونستم اینقده خسیسی، همش یه آفرین؟ :D
ببين همينم كه بهت دادم ديگه روتو زياد نكن ديگه http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon8.gif وگرنه اينم ميگيرم ازت بهت يه منفي ميدما :D
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه كوچولو جونم از حرف تو ناراحت نشدم....كلا ياد مامانيم افتادم :crying2:


بالاخره من یاد آوری کردم شرمنده ام بو خو دا
ببخشید پس حالا که اینجوریه یه فاتحه واسشون بخون منم میخونم

بچه های گل کرسی یه فاتحه واسه همه عزیزایی که از دستشون دادیم بخونیم
 

Similar threads

بالا