بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
وزير موقع خوردن شام چشمش به دختر افتاد و نتوانست غذا بخورد. وقتى بيرون آمدند، وزير گفت اين زن ابراهيم از اولى قشنگتر بود. باز پادشاه و وزير نقشه کشيدند که ابراهيم را از بين ببرند.
صبح فردا به ابراهيم نامه نوشتند که بايد بروى و گل قهقهه را بياوري. ابراهيم با زن دوم خود که پرىزاده بود صحبت کرد. زن نامهاى نوشت و به وى گفت اين را ببر به فلان چشمه. دستى بيرون مىآيد نامه را به او بده. بعد از چند لحظه صندوقى پيدا مىشود آن را بردار و بيار. ابراهيم همين کار را کرد. وقتى سر صندوق را باز کرد دختر بسيار زيبائى را ديد با گل قهقهه و يکدست لباس شاهانه. ايراهيم گل و لباس را براى شاه فرستاد و آنها را براى شام دعوت کرد. وزير موقع غذا خوردن چشمش افتاد به زن سوم ابراهيم. اينبار هم پادشاه را ترغيب کرد که ابراهيم را از سر راه بردارد.
صبح به ابراهيم نامه نوشتند که: بايد بروى به آن دنيا و مهر پدران ما را بياوري. ابرهيم نامه را به زن اولش نشان داد. اما از دست او کارى برنمىآمد. نامه را نشان زن دومش داد. با راهنماى زن پرىزادش، ابراهيم چهل روز مهلت خواست و گفت که هيزم فراوانى تهيه کنند. پس از سه روز ابراهيم بر پشتهٔ هيزم رفت قاليچهاى گستراند و نشست. هيزمها را که آتش زدند، چهار پرىزاد آمدند و ابراهيم را با قاليچه بردند. ابراهيم تا چهل روز در خانهاش مشغول عيش و نوش بود. شب چهلم، دخترى پرىزاد ابراهيم را برد و زير خاکسترها گذاشت و نامهاى را که از خط پدران وزير و پادشاه تقليد شده بود و مهر آن زير آن بود بهدست ابراهيم داد. صبح وقتى مردم جمع شدند. ابراهيم از زير خاکسترها بيرون آمد و نامه را بهدست پادشاه داد. پادشاه و وزير وقتى نامه را ديدند خواستند که خودشان هم به آن دنيا نزد پدرانشان بروند و برگردند. اين بود که پادشاه به مردم گفت تا ما مىرويم و برمىگرديم ابراهيم پادشاه است. هيزم زيادى جمع شد. وزير و پادشاه به ميان هيزمها رفتند، آتش که روشن شد، آنها سوختند و ديگر بازنگشتند.
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تنهایی جان خیلی خیلی قشنگ بود

ی کم جنبه های ضد اخلاقی داشت برا نسله امروز :smile:
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام آقایون محمد حسین .حمید وتنهایی ونوش آفرین خانوم واگه کسه دیگه ایی هست
فقط اومدم سلام بدم
مرسی تنهایی قصت خیلی خوشمله
شب خوبی داشته باشید .
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
آناهیتا خانوم نیستی فقط اثراتتو میبینیم کو پستات

در ضمن سلان خوبید ایشالا ؟:gol::gol::smile:
 

Civil Boy

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام آقایون محمد حسین .حمید وتنهایی ونوش آفرین خانوم واگه کسه دیگه ایی هست
فقط اومدم سلام بدم
مرسی تنهایی قصت خیلی خوشمله
شب خوبی داشته باشید .
سلام اناهيتا خانم
اي بابا اين چه اومدني بود چه رفتني ولي اگه مي خواي بري
شبت خوش خواباي خوب ببيني
 

...Melody

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلااااااااام
كيا هستن الان؟
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
اوا چرا انقدر سرزده میاین با هم آدم هول میکنه سلام به همه دوستایی که جدید اومدن الان
همه خوبن ؟
 

آتراد

عضو جدید
:D


سلام به آناهیتا خانوم:D

این آواتارت چه زود داره بزرگ میشه!!میترسم هفته دیگه پیرزن بشه ها!!!:w02:

آقایان حمید گلم،محمد حسین عزیزم(جیگر حمید!!:w02:) و خانومها ملودی ،نگار،آناهیتا،نوش آفرین(اگه نرفته!!)،فرزانه و..هرکی یادم رفت.!...سلام:w30:
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام به دوستان زیر کرسی..:smile:
سلام اقا محمد..

سلام فرزانه خانوم مام هستیم :gol::D


سلام سلام
همه خوفین؟

سلام نگار خانوم خوبید ایشالا ؟:gol::smile:

به سلام به دوستای گلم:D
خوبین؟


سلام جیگر خودم چطوری؟ :gol::gol::gol::smile:

سلااااااااام
كيا هستن الان؟

سلام ملودی خانوم احوالات من که هستم محمد حسینو نوشافرینو آناهیتا :gol::gol::smile:


چی شد چی شد یدفه باهم اومدین کپ کردم :confused:
 

Civil Boy

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام به دوستان زیر کرسی..:smile:
سلام اقا محمد..
سلام فرزانه خانم
خوبي؟
سلام سلام
همه خوفین؟
سلام نگار خانم
اينجا همه خوفن شما خوبي؟
به سلام به دوستای گلم:D
خوبین؟
به به كا كا پسر امشب نبودي ات خالي بود
خوبي؟
سلااااااااام
كيا هستن الان؟
سلام ملودي خانم
خوبي


ماشالا همه با هم اومدين
هماهنگ كرده بودين
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
:D


سلام به آناهیتا خانوم:D

این آواتارت چه زود داره بزرگ میشه!!میترسم هفته دیگه پیرزن بشه ها!!!:w02:

آقایان حمید گلم،محمد حسین عزیزم(جیگر حمید!!:w02:) و خانومها ملودی ،نگار،آناهیتا،نوش آفرین(اگه نرفته!!)،فرزانه و..هرکی یادم رفت.!...سلام:w30:
سلام آقا آتراد خوبی ؟
 

Similar threads

بالا