من باشم بهم خوردن ازدواجو انتخاب می کنم.... فقط که بحث عروسی نیست که... فکر کن یه عــــــــــــمر همچین آدمی رو بخوای تحمل کنی!همون 20 ملیونی که دوستمون گفت حالا یکم بالا پایین رو اصلا نباید خرج عروسی کرد به جاش یه سفر دوتایی برن هم خوش میگذره هم ی خاطره میشه اول زندگی براشون
2 حالت داره وقتی پسر وقتی میخواد این حرف رو بزنه
یکی اینکه کلا تیریپ تاپیک خدا عرفان اسلام عشق و ... رو برداره و بگه ما اصلا رسم نداریم فقط مولودی اونم چون نزدیک ایام فلان هستیم گناه داره و بعدش بگه میریم مشهد از فرودگاه هرجا بیستر خوش میگذشت برن
ی حالت دیگه اینکه بیا از اول بگه من نمیخوام عروسی بگیرم که این کاملا اشتباهه
کلا خانوم ها رو باید تو عمل انجام شده قرار داد و اجازه فکر کردن بهشون نداد اگه میخوای به مقصودت برسی
از اول بیای بگی اونا کلی مخالفت میکنند بعد میگند ما آبرو داریم آرزو داریم دخترمون رو تو لباس عروسی ببینیم و از این حرفا آخرشم میگن خودمون اصلا میگیریم ( اما آخرشم از دوماد میگیرن پولو )
یا میرن رو مخ دختر کار میکنند (فرض میکنیم عروس راضیه به رفتن به سفر) آره سفر میری کجا نرو بابا
میری اونجا یه هفتش که ... میشی اعصابت به هم میریزه و........ اصلا بیا خودم ی آرایش گر سراغ دارم 20 هزار تومن از همه جا ارزون تر میگیره
و فلان و بسار و بهمان ...
میزاری یه هفته مونده به عروسی میگی -اونا هم به هولو ولا میفتم ای داد ه بیداد عجب رکبی خوردیم و .... بعد اگه ببینند مرغ دوماد یه پا داره آخرشم باید بین بهم خوردن ازدواج و عروسی نگرفتن یکی رو انتخاب کنند که معلومه انتخابشون کدومه