اشعار و نوشته هاي عاشقانه

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
ملکت عاشقی و گنج طرب
هر چه دارم ز یمن همت اوست

 
  • Like
واکنش ها: noom

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
باز از یک نگاه گرم تو یافت
همه ذرات جان من هیجان
همه تن بودم ای خدا همه تن
همه جان گشتم ای خدا همه جان
چشم تو این سیاه افسونکار
بسته با صد فریب راهم را
جز نگاهت پناهگاهم نیست
کز تو پنهان کنم نگاهم را
چشم تو چشمه شراب من است
هر نفس مست ازین شرابم کن
تشنه ام تشنه ام شراب شراب
می بده می بده خرابم کن
بی تو در این غروب خلوت و کور
من و یاد تو عالمی داریم
چشمت ایینه دار اشک من است
شب چراغی و شبنمی داریم
بال در بال هم پرستوها
پر کشیده به آسمان بلند
همه چون عشق ما به هم لبخند
همه چون جان ما بهم پیوند
پیش چشمت خطاست شعر قشنگ
چشمت از شعر من قشنگتر است
من چه گویم که در پسند اید
دلم از این غروب تنگ تر است
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش
دلبر تو دایما بر در دل حاضر است
رو در دل برگشای حاضر و بیدار باش


 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
من نه عاشق بودم

و نه محتاج نگاهی كه بلغزد بر من

من خودم بودم و یك حس غریب

كه به صد عشق و هوس می ارزید

من خودم بودم و دستی كه صداقت می كاشت

گر چه در حسرت گندم پوسید
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر شب فزايد تاب وتب من
واي از شب من واي از شب من
با من رسانم لب بر لب او
يا او رساند جان بر لب من
استاد عشقم بنشين و بر خوان
درس محبت در مکتب من
رسم دورنگي آيين مانيست
يکرنگ باشد روز و شب من
گفتم رهي را کامشب چه خواهي؟
گفت آنچه خواهد نوشين لب من


رهي معيري
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
در میان من و تو فاصله هاست
گاه می اندیشم

می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
تو توانایی بخشش داری
دستهای تو توانایی آن را دارد
که مرا
زندگانی بخشد
چشمهای تو به من می بخشد
شور عشق و مستی
و تو چون مصرع شعری زیبا
سطر برجسته ای از زندگی من هستی...
 
  • Like
واکنش ها: noom

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
بازدرخلوت من دست خیال

صورت شاد تورا نقش نمود

بر لبانت هوس مستی ریخت

در نگاهت عطش توفان بود

یاد آن شب که تورا دیدم وگفت

دل من با دلت افسانه ی عشق

چشم من دید در آن چشم سیاه

نگهی تشنه و دیوانه ی عشق

رفتی و دردل من ماند بجای


عشقی آلوده به نومیدی و درد

نگهی گمشده در پرده ی اشک

حسرتی یخ زده در خنده ی سرد

فروغ فرخزاد

 
  • Like
واکنش ها: noom

meysam480

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن ببين هم گريه هام از عشق .چه زندوني برام ساختن خداحافظ گل پونه .گل تنهاي بي خونه لالايي ها ديگه خوابي به چشمونم نمي شونه يكي با چشماي نازش دل كوچيكمو لرزوند يكي با دست ناپاكش گلاي باغچمو سوزوند تو اين شب هاي تو در تو . خداحافظ گل شب بو هنوز آوار تنهايي داره مي باره از هر سو خداحافظ گل مريم .گل مظلوم پر دردم نشد با اين تن زخمي به آغوش تو برگردم نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم از اين فصل سكوت و شب غم بارونو بردارم نمي دوني چه دلتنگم از اين خواب زمستوني تو كه بيدار بيداري بگو از شب چي مي دوني تو اين روياي سر دم گم .خداحافظ گل گندم تو هم بازيچه اي بودي . تو دست سرد اين مردم خداحافظ گل پونه . كه باروني نمي توني ...طلسم بغضو برداره .از اين پاييز ديوونه خداحافظ .....! خداحافظ همين حالا، همين حالا که من تنهام خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام خداحافظ کمی غمگين، به ياد اون همه ترديد به ياد آسمونی که منو از چشم تو ميديد اگه گفتم خداحافظ نه اينکه رفتنت ساده اس نه اينکه ميشه باور کرد دوباره آخر جاده اس خداحافظ واسه اينکه نبندی دل به رؤيا ها بدونی بی تو و با تو، همينه رسم اين دنيا خداحافظ خداحافظ همين حالا خداحافظ ...
 
  • Like
واکنش ها: noom

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای نگاهت خنده مهتاب ها
بر پرند رنگ رنگ خواب ها
ای صفای جاودان هر چه هست
باغ ها گل ها سحر ها آب ها

ای نگاهت جاودان افروخته
شمع ها خورشید ها مهتاب ها
ای طلوع بی زوال آرزو
در صفای روشن محراب ها

ناز نوشین تو و دیدار توست
خنده مهتاب در مرداب ها
در خرام نازنینت جلوه کرد
رقص ماهی ها و پیچ و تاب ها

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مرا با خود ببـــــــــر بی درد ای عشق


به شهــــری بی برو بر گرد ای عشق


دلم فرســـــــــــنگ ها دور است با تو


ترا کی می توان حس کرد ای عشق






**مرتضی واحدی فرمی **
 
  • Like
واکنش ها: noom

مارگارت

عضو جدید
هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم
با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم
اندوه من انبوه تر از دامن الوند
بشکوه تر از کوه دماوند غرورم
یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم
ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیره ی نیلوفرم و تشنه ی نورم
 
  • Like
واکنش ها: noom

سعیده راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
محبت را زمانی دیدم که کودکی خورشید را در دفتر نقاشی اش سیاه کشید تا پدر کارگرش در زیره آفتاب نسوزد ...
((چارلی چاپلین))
 
  • Like
واکنش ها: noom

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
خواب عاشق

خواب عاشق



خرسند كه در خواب خوشي ميسوزم
من عاشق عشقم و جـهان افروزم

بر منبر عشق هم نشستي ، سخني!
چون ديــده بر اين لب توام مي دوزم

از روز ازل به عشق هم شهره ي شهر
اين عاشقي ام رسـيده تا امـروزم

درشام غريب اين دلم گفته ي توست
اشك است ز هـجر رفتــنت در روزم

گويد كه رقيــب عشـق در بد گوهري
عاشق چه و آدمي چـنين مرموزم

در جنگ شب سـياه با فــكر تو گل
بر ديو غـم اينچنين همه پـــيروزم

از مـرگ نترسم آنكه امّــيد تويي
در چنـگ غم ام به عشق تو محـفوظم





**ر- اميد **
 
  • Like
واکنش ها: noom

سعیده راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا کفر نمیگویم!
پریشانم

چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!

مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی

خداوندا تو مسئولی!

اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقر پوشی

غرورت را برای ‌تکه نانی

‌ به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌

و شب آهسته و خسته

تهی‌ دست و زبان بسته

به سوی ‌خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!



خداوندا!

اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی

لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری

و قدری آن طرف‌تر

عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌

و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!



خداوندا!

اگر روزی‌ بشر گردی‌

ز حال بندگانت با خبر گردی‌

پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت از این بودن، از این بدعت

خداوندا تو مسئولی

خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن

در این دنیا چه دشوار است

چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است!



دکتر علی شریعتی
 
  • Like
واکنش ها: noom

noom

عضو جدید
هوا شناسی دلم
خبر از طوفانی میدهد
که عنقریب رسیدن می آغازد
و من برای نلرزیدن و نترسیدن
پناهگاهی ندارم...
دستان تو را چقدر آشکارا کم می آورم این روزها...
مهربان باش...
 

سعیده راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
خسته ام

به قد تاریخ

از این همه نا مردمی ها

نه شانه ای برای گریستن

و نه گوشی برای شنیدن

و نه عشقی برای كشیدن

فقط ملال خاطر از روزگار

ماندن و پوسیدن...

در آیینه افتاده چین

از شرم این صد چهره ها
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ای تکیه گاه کوچه ی تنهایی ام درود

ای آن که یک نگاه تو قلب مرا ربود

هر بار آمدم که از اینجا ببینمت

پشت خیال پنجره باران گرفته بود

احساس می کنم که در این لحظه های خیس

حتی تو را شبیه غزل می توان سرود

باید تو را نوشت و از روی بوم شعر

پرواز های قاصدک خسته را زدود

دائم بیا و روی دلم بستری بساز

جاری بمان همیشه در اینجا شبیه رود

قلبم به عشق تو ، نه ، تظاهر نمی کند

پیوند خورده است ، همان لحظه ی ورود -

سر می کشد به تک تک سلول های من

از کوچه ی نگاه تو آرامش وجود

خوابیده بود ساعت دلواپسی هنوز

بین هجای بودن ورفتن در این حدود

تق، تق ... دوباره ثانیه ها پشت پنجره

بیدار می شوند ، تو رفتی ، ولی چه زود



اسماعيل زارع
 

سعیده راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدمک آخر دنياست بخند
آدمک مرگ همينجاست بخند
دست خطي که تو را عاشق کرد
شوخي کاغذي ماست بخند
آدمک خر نشوي گريه کني
آن خدايي که بزرگش خواندي
بخدا مثل تو تنهاست بخند…
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تو زيباتر زهر زيبايي اي عشق

تو از افلاك هم بالايي اي عشق

تو دارويي تو درماني تو دري

تو شادي بخش و جان افزايي اي عشق

شوي پيدا به هر افاق و انفس

عجيب اينجاست ناپيدايي اي عشق

به هر دل پا نهي آنرا بسوزي

تو ويرانگر تو آتش زايي اي عشق

همه عشاق را سرمستي از توست

تو جام بي غش صهبايي اي عشق

به رسوايي كشيدي كار دل را

ز رسوايي چه بي پروايي اي عشق

به موج دل شكستي كشتي دل

خروشان همچنان دريايي اي عشق

تو را پنهان كنم در دل ز اغيار

ولي از چهره ام پيدايي اي عشق

به هر جايي كه بگريزم زدستت

ولي تو زودتر آنجايي اي عشق

به ملك جان تويي سلطان و حاكم

همه گوشم چي مي فرمايي اي عشق؟

تو را گنجايشي در واژه ها نيست

تو پر معنا ترين معنايي اي عشق

از آن روزي كه غوغايت بپا شد

شدم خاموش و تو گويايي اي عشق






سعادت ايران نژاد
 
  • Like
واکنش ها: noom

kayhan

عضو جدید
این همه عاشق داری

این همه عاشق داری

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif] وقتی‌ باد آروم آروم، موتو نوازش می‌کنه...
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]طبیعت وجودتو اینقدر ستایش می‌کنه...
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]وقتی‌ که یواشکی خواب به سراغ تو میاد...[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]برای داشتن چشمای تو خواهش می‌کنه...[/FONT]​

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟![/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
[/FONT]


[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]وقتی‌ شب فقط میاد، برای خوابیدن تو[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]خورشید از خواب پا می‌شه، تنها واسه دیدن تو[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]وقتی‌ که چشمه حریصه، واسه لمس تن تو[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]یا که پیچک آرزوشه، بشه پیراهن تو[/FONT]

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟![/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟![/FONT]

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]وقتی‌ هر پرنده به عشق تو پرواز می‌کنه[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]عشق تو، حتی طبیعتو هوس باز می‌کنه[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]وقتی‌ تو قلب خدا این همه جا هست واسه تو[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]چرخ گردون، واسه تو گردشو آغاز می‌کنه[/FONT]

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟![/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟![/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
[/FONT]
[/FONT][/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]شعر از بابک بیات
[/FONT]

 
  • Like
واکنش ها: noom

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تار عنکبوت ها را ببین اینجا

قلبی دورن تارها، گم کرده نبض خویش را

سرد،

غمناک،

تاریک است

با تمام خاطرات سبز هم اینجا

قاب آن چشمان رویایی، هنوز هم خالیست

خالی است جایت

در کنج این سردخانه ی تاریک

من، همان عاشق پیشه ی دیروز

نگاهم را ببین جا مانده

در پشت نگاهی عاشقانه، باز هم اینجا
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
نام تو، اگرچه بهترین سرود زندگی است
من تو را به خلوت خدایی خیال خود:
«بهترین بهترین من» خطاب می کنم،
بهترین بهترین من!!
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من اینک کنارِ تو، در انتظارم
چراغِ امیدی فرا راه دارم
گر آن مژده ،ای همزبانِ قدیمی
به من در رسانی
به جانِ تو،
جان می دهم مژدگانی...:gol:
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
گفتی که
چو خورشید زنم سوی تو پر
چو ماه میکشم از پنجره سر
افسوس که خورشید شدی وقت غروب
اندوه که ماه شدی وقت سحر
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
چه غريبانه ميگريست آن شب
بي تو تکه ابري که سکوت وجودم رافهميد
و چه غريبانه خنديد آن روز که بي تو مرگم را فهميد
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
زمان! به من آموخت
که دست دادن معني رفاقت نيست....
بوسيدن قول ماندن نيست.....
و عشق ورزيدن ضمانت تنها نشدن نيست...
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
از لبانم بشنو :
(( زندگی رویا نیست.
زندگی زیبایی ست.
می توان ،
بر درختی تهی از بار ، زدن پیوندی
می توان در دل این مزرعه خشک و تهی بذری ریخت
می توان ،
از میان فاصله ها را بر داشت
دل من با دل تو ،از لبانم بشنو :
(( زندگی رویا نیست.
زندگی زیبایی ست.
می توان ،
بر درختی تهی از بار ، زدن پیوندی
می توان در دل این مزرعه خشک و تهی بذری ریخت
می توان ،
از میان فاصله ها را بر داشت
دل من با دل تو ،
هر دو بیزار از این فاصله هاست.))
 

سعیده راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
چنان دلگيرم از دنيا، که خود را هم نمي خواهم به اين زخم دل خونين دگر

مرهم نمي خواهم همه نامهربانانند در اين دنياي پرتذوير چنين شد حاصل

عمرم...که جز مرگم نمي خواهم
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ساقی ار باده از این دست به جام اندازد
عارفان را همه در شرب مدام اندازد

ور چنین زیر خم زلف نهد دانه خال
ای بسا مرغ خرد را که به دام اندازد

ای خوشا دولت آن مست که در پای حریف
سر و دستار نداند که کدام اندازد

زاهد خام که انکار می و جام کند
پخته گردد چو نظر بر می خام اندازد

روز در کسب هنر کوش که می خوردن روز
دل چون آینه در زنگ ظلام اندازد

آن زمان وقت می صبح فروغ است که شب
گرد خرگاه افق پرده شام اندازد

باده با محتسب شهر ننوشی زنهار
بخورد باده‌ات و سنگ به جام اندازد

حافظا سر ز کله گوشه خورشید برآر
بختت ار قرعه بدان ماه تمام اندازد
 

Similar threads

بالا