اشعار و نوشته هاي عاشقانه

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

آن جـا که تـو دیگـر نیستـی

جهـان تمـام می شـود ...


--

سیدمحمد مرکبیان
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیگر نمی خواهم عاشق شوم

دلم را در جعبه ای می گذارم


درش را محکم می بندم

و رویش می نویسم

این دل
شکسته
دیگر شکستنی نیست...!

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر كارگردان بودم
صداي
"نفس هايت"
موسيقي متن تمام فيلم هايم بود...!!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺗﻮ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺩﺳﺖﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﺟﺰ ﭘﺪﺭ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﺵ ﮔﺮﻓﺖ.

ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﮐﻠﻤﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭ ﺑﻪ ﮐﺴﯽﮔﻔﺖ...

ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﺮﺩ...

ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﺨﺎﻃﺮ ((ﺗﻮ)) ﭘﺎﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﻏﺮﻭﺭﺵ...

ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﻃﻌﻢ ﺑﻮﺳﻪ ﺭﻭ چشید ...

.…ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻭﺟﺪﺍﻧﺖ ﻗﺪﺭ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯽﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻥ! ﺍﻭﻥ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﻭ ﺍﻧﺠﺎﻡ میده!​
 

baran1353

عضو جدید
از رها کردن نترس
هیچکس نمیتواند چیزى که مال توست را از تو بگیرد
و تمام دنیا نمیتوانند چیزى که مال تو نیست را برایت حفظ کنند!
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز


احساسمـ مُـــرد

پُشـــت یــڪ بُغض

بُغضـــے بـ ه تلخـے نگـــاهـت

بـ ه تلخے حــرف ـهـاے نگُفتـ ه امـ

بـ ه تلخـے آرزوهـاے بـر بــاد رفـتـ ه

ڪــــاش

ڪـــاش ایـن بُغض تــرڪ بــر مـے داشـت..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینقـבه قشنگــــے،

کــﮧ منــ ـم نباشم ،

פֿیلیا واس בاشتنت بـﮧ پات میفتــنـــ…!!

فِڪـرَﭞ اَز سَـــَرґ اُفتـــاב…

بـﮧ هَمیـטּ راحَتے

نـﮧ آسمــانـ بِـﮧزَمیـטּ آمَــב و نـﮧ בنیـــا تیـــرِه و تــار شُـב

ســاבه تـَـر اَز آنچـﮧ ڪﮧ فِـڪـرَشـ را مے ڪرבґ اَز سَـرґ اُفتـــاבے!!!

اُفتـــاבے בرُسـﭞ وَسَــطِ چَشمــانَــمـ…

بــا هَـــر قَطـــرِه اَشڪمـ فُـــرو مـیـریـــزے…
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هنوز هم وقتی باران می آید
تنم را به قطرات باران می سپارم
می گویند باران رساناست
شاید دستهای من را هم به دستهای تو برساند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



دوریت را چه کنم ای سراپا همه راز ؟
ای سرا پا همه ناز ؟
به که گویم غم خویش ؟
به گل پرپر یاس ؟
تو بگو گریه کنم یا نکنم ؟
دوریت را چه کنم ؟
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
عاشق که باشی

می توانی چشم هایت را ببندی

و پرندگان

جای تو حرف بزنند

مثل این شعر

که دارد جای من برایت آواز می خواند

(رضا کاظمی)
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

هر کسی برای خودش خیابانی دارد،
کوچه ای،
کافی شاپی
و شاید عطری،
که بعد از سالها خاطراتش گلویش را چنگ میزند...


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزا خیلی تنهام، خیلی داغونم

هست کسی که مثل من دلش

نه برای کسی،

نه برای عشقی،

نه برای جایی…

نه برای چیزی!

بلکه دلش برای خودش تنگ شده…

برای خود خودش!؟


__________________
 

zahra.71

عضو جدید
کاربر ممتاز
در انتظار توام 
در چنان هوایی بیا 
که گریز از تو ممکن نباشد 
.. 


تو 
تمام 
تنهایی‌هایم را 
از من گرفته‌ای 

خیابان‌ها 
بی حضور تو 
راه‌های آشکار 
جهنم‌اند 

شمس لنگرودی
 

zahra.71

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]باد می وزید[/FONT]
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]که تو پر کشیدی[/FONT]
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]شاد بودید [/FONT]
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]هم تو[/FONT]
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]هم شکارچی گنگی[/FONT]
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]که از سر اتفاق[/FONT]
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]در سایه ی شاخه ها می گذشت...![/FONT]
 

baran1353

عضو جدید
جاذبه ی سیب آدم را به زمین زد و جاذبه ی زمین سیب را...
فرقی نمیکند سیب یا آدم!!
سقوط" سرنوشت دل دادن به هر جاذبه ای غیر از خداست!!
 

baran1353

عضو جدید
خدا شونه هامونو برا اینکه کوله بار غمامونو بندازیم روش نیافریده
افریده تا گاهی اوقات بندازیمشون بالا
و بگیم بیخیال...
حالا ... بابا بی خیال
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
این روزها که می‌گذرد، هر روز
احساس می‌کنم که کسی در باد
فریاد می‌زند
احساس می‌کنم که مرا
از عمق جاده‌های مه‌آلود
یک آشنای دور صدا می‌زند
آهنگ آشنای صدای او
مثل عبور نور
مثل عبور نوروز
مثل صدای آمدن روز است...
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
بر گلوی صاف اسمان

پلکان!
پلکانی که مرا چونان صدایی
به تو میرساند
ضرباتی که مرا
در تو میپیچد
با طنینش
در طاقی تصویر
کلاغی در باد
بر اخرین دانه نوک میزند
و تلخی اش را
ماندگار
به کام میسپارد...

*

پلکان
پلکانی که مرا چونان سایه ای
از کنارت
عبور خواهد داد

*

بالا میروم
بالا
لاله های گوش زمین
از تنفس پرنده
پر میشود

بالا میروم
دندانهای شیری شکوفه
در دهان بهار
بالا
قطرات چکیده ی ابر
بر گلوی صاف اسمان

*

پلکان
پلکانی که مرا به تو میرساند
مرا
از تو میرهاند
و ضرباتی که با ابشاری
در پیچاپیچ رودخانه ای
گم خواهد شد...



افسانه افروز...برگ و باد
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
عـاشق آن لحظه ام

کـه کنـارت هستـم
و کودکـ درونـم از اشتیـاق با تـو بودن
میخـواهـد زمیـن و زمـان را بهـم بزنـد ...
 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز


همیــشه سکــوت خــوب نیــست


گـاهـی خُــرد می شــوی زیـر بـار حــرف هـای نـگفتــه

غافــل از اینکـــه بـــه تـــو تـهمـــت بـی جنـبگی می زنند
 

zahra.71

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق یک واژه ی زلال است ، تو باید باشی

قلب من زیر سوال است ،
تو باید باشی

فال حافظ زدم آن رند غزلخوان هم گفت...

زندگی بی تو محال است ،
تو باید باشی...
 

*sasa*

عضو جدید
روزهای تکراری ،
گذشت آن لحظه های بیقراری
گذشت آن شبهای پر از گریه و زاری
کمی دلم آرامتر شده
فراموشت نکرده ام ،ولی مدتی قلبم از غمها رها شده
مدتی بیش نیست که میگذرداز آن روز پر از غم
به یاد می آورم حرفهایت را
باز هم گذشته ها میسوزاند این دل تنهایم را ....
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]قند لبانت؛

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]نمک گیرم کرد!


[FONT=arial,helvetica,sans-serif]نميدانم فشارم بالاست يا قندم![/FONT]
[/FONT]
[/FONT]
 

Similar threads

بالا