اشعار و نوشته هاي عاشقانه

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هــــــــی رفیق ...

زیادی خوبی نکن !

انسان است ،

فراموشکار است ...!

از تنهاییش که در بیاید ،

تنهاییت را دور میزند !

پشت می کند به تو ،

به گذشته ات ...!

حتی روزی میرسد که به تو هم میگوید :

شما !؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

عــــــــــــــــــــطــر های گــرون قیمــــت رو بیخــــــــــــیال ....

آدم بـــــــــاید بوی اعتــــــــــــــماد بـده !!!

.

.

.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


معشوقـــــــــــــه ای پیـــــــــــدا کـــــــــــرده ام به نـــــــــــام روزگــــــــــــار !!!!

ایــــــــــــن روزهــــــــــــا سخـــــــــــت مرا در آغــــــــــــوش خــــــــــویش

به بـــــــــــازی گــــــــــــرفته اســـــــــــت !!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زیاد جدی نگیرحال خرابم را !
فردا باز هم می خندم ...
تنهاامروز
...از دنده ی راست دلشوره بیدار شده ام ...
نه بهانه می گیرم نه حرفم می آید ...
این حس های جدیددارد خرخره ی خنده هایم را میجود . . .
انگار که از غصه بالاتر هم داریم
چیزی شبیه به بی تفاوتی های دم به دم ...
اما آخرتو که نمی دانی من دارم از این همه تظاهر خفه می شوم ..

 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا دوست بدار!
به سانِ گذر از یک سمت خیابان
به سمتی دیگر،اول به من نگاه کن...بعد... به من نگاه کن...و بعد،بازهم مرا نگاه کن!
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا سرگشته و غمگین خورشان گشته ای دریا
چنین در شوروبی سامان زطوفان گشته ای دریا
مگر در حال استغفار آن محبوب سبحانی
وازعصیان خود اینسان پشیمان گشته ای دریا
و یا تو جای انسانها از این ظلم و ستمهاشان
هراسان عذابی و پریشانی گشته ای دریا
چه شد آخر چرا لرزان چرا پیوسته ناآرام
زکردار چه کس آخر تو حیران گشته ای دریا
مگر صیاد معشوقان زدستت برده معشوقی
توهم ازهجر یار خود چه هجران گشته ای دریا
و یا ناگفته دردم را ز چشمان ترم خواندی
که از سوز دل بی کس تو گریان گشته ای دریا
منم ساحل همان یارت همان محرم به اسرارت
بگو با من چرا تنها تو نالان گشته ای دریا
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
همــه چــیـز بــا تــو شــروع شــد !

امــــا ...

هــیـچ چــیـز بــدون تــــو ...
...
تـمــام نـمـی شـــود

حـــتـی ...

هــمـیـن دلــتـنـگــی هــای مـــن
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دلمان خوش است که مینویسیم


و دیگــران می خـواننــد

و عــده ای می گـوینــد


آه چـه زیبــا و بعضــی اشـک می ریــزند

و بعضــی مـی خنــدنـد

دلمــان خـوش اســت

به لــذت هــای کــوتـاه


به دروغ هــایی که از راســت

بـودن قشنــگ تـرند


به اینکــه کســی برایمــان دل بســوزاند


یـا کســی عاشقمــان شــود


با شــاخه گلی دل می بنــدیـم


دلمــان خـوش می شــود

به بـرآوردن خـواهشــی و چشــیدن لـذتـی


و وقــتی چیـــزی مـطابـق مــیل مــا نبــود

چقـــدر راحـت لگـــد می زنیـــم


و چــه ســــاده می شـکــنیم

همــــه چیـــز را ...
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یه وقتایی دیگه حسش نیست ” غصه ” بخوری !

رسما ” غصه ” تو رو می خوره !
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

آن دوست کجاست که یادم نمیکند ...

صد غم به سینه دارم وشادم
نمیکند...

یک لحظه آن که بی من هرگز
نمینشست..

امروز به یاد کیست یادم نمیکند...
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


[FONT=_MRT_Khodkar] به تو می اندیشم[/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar][/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar] [/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar] ای سراپاهمه خوبی[/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar][/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar] تکوتنها به تو می اندیشم[/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar][/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar] من به هر حال که باشم به تو می اندیشم[/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar][/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar] توبدان این را.تنها توبدان[/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar][/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar] توبیا توبمان .تنها توبمان[/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar][/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar] جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب [/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar][/FONT]
[FONT=_MRT_Khodkar] من فدای تو به جای همه گلها توبخند..[/FONT]
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی شاید آن لحظه مسدودیست
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]که نگاه من ، در نی نی چشمان تو خود را ویران می سازد

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و در این حسی است[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت ... خواهم آمیخت[/FONT]

[/FONT]
 

arshida24

عضو جدید
جهنم باید از جنس همین لحظه هایی باشد که فکر کردم تو را آزرده ام...
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
شده ام معادلـه ی چند مجهولـی
این روزهـا...
هـیچ کس ...
از هیچ راهـــی...
مرا نمـــی فهمد !!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

آدم گاهی تهی می شود...
خالی می شود...!
دلش یک گوش می خواهد که فقط برایش حرف بزند....غُر بزند...
دلش می خواهد....زیر دوش آب ریز ریز برای خودش اشک بریزد...
دلش می خواهد....زیر باران ساعت ها قدم بزند و خیس شود...
دلش می خواهد....برود....ولی نرسد....!!
دلش می خواهد....فقط به صدای باران گوش دهد...
دلش می خواهد....ساعت ها بخار دهانش را نگاه کند...
دلش می خواهد....چشمانش را ببندد....به هیچ چیز فکر نکند..
دلش می خواهد....خودش را لوس کند...!
دلش یک آغوش اَمن می خواهد...!!!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلـم یڪـ اتـفـاق..


نـه ! یـڪـ مـعـجزه مـے خـواهـد


ڪــه سـرم را بـه شـانـه "تـو" بـرسـاند


تاببارم همـه ی ایـن نـبـودنـت را
 

Melina666

عضو جدید
چشمهایت را ببند ،

در دلت با خدا سخن بگو ،

به همان زبان ساده ی خودت سخن بگو ؛

هرچه میخواهی بگو ، او میشنود ...

شاید بخواهی تورا ببخشد ،

یا آرزویی داری ،

شاید دعایی برای یک عزیز و یا شکرش ،

بگو میشنود ...

این لحظه ی زیبا را برای خودت تکرار کن ؛

پرواز دلت را حس خواهی کرد ...


 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
دست های اورا کـــــــه گرفتـــــی

دیگـــر به مـــن نگاه نکن ....

نگاه تـــو ...

بیشتـــر از دیـــدن دستهایتان آتشـــم میـــــــزنــــــد ....




 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
.
.
.

قلب من قفس کوچکی است

و عشق تو


آن پرنده ی با وفا


که اگر چه در اوج پرواز می کند


هیچ گاه قفس کوچکش را از یاد نمی برد ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی همه چیز روبراه است که امیدواری معنا ندارد ،
امید زمانی ارزشمند است که همه چیز در بدترین شرایط است؛
پس
هیچ وقت نا امید نشو ،
بویژه در اوج تاریکی و تنهایی و تلخی ...
...... به حباب نگران لب یک رود قسم ،
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،
غصه هم میگذرد ،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند .
لحظه ها عریانند ،
به تن لحظه ی خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز ...
...طولانی ترین قصه های پرغصه نیز ، بالاخره به پایان خواهند رسید؛
با چشمانی پر امید ، صبری لازم است ...
هیچ آسمانی نیز همیشه ابری نخواهد ماند.
...زندگی میکنم ...
حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!!!
چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم میسازد
بگذار هر چه از دست میرود برود؛ من آن را میخواهم که
به التماس آلوده نباشد، حتی زندگی را(چگوارا)
 
باید خودم را ببرم خانه!
باید ببرم صورتش را بشویم
ببرم دراز بکشد
دلداریش بدهم که فکر نکند
بگویم نگران نباش ،می گذرد
باید خودم را ببرم بخوابد
"من" خسته است ...!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

در گوش باد شراره كامراني


آبشار در زمستان های سخت سکوت می کند
ابر بر لبان ترک خورده کویر
کوه در خشکسال آوازهای آب
و زمین در خواب سنگین دانه ها

من اما سکوت را نمی دانم
شبیه قاصدکی ناگزیرِ باد
سکوت را بلد نیستم
و بی پروا دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم ...

دوستت دارم
بسان آبشار در اعتراف بهار
کویر در لبخندهای ابر
چشمه در تقلای خنداندن سنگ
و زمین در قیامت ناگهان جوانه ها

دوستت دارم
دوستت دارم
به سان قاصدکی ناگزیرِ زمزمه در گوش باد
بادی منتشر در بادها .


 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
میان هر نفسی که میکشم

همهــــــــــــمه ای ست....

که از همه پنــــــــهان....

از تو چه پنـــــــــهان...

میان هر نفسی که میکشم

تـــــــــــــو هستی

که میکِشم تو را....
.
که میکُشــــــــــــــی مرا...
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
زمین به آسمان بیاید
آسمان به زمین
حواسم نه پرت شیطنت های ستاره ها می شود
نه دلربایی گنجشگکان باغ
محو چشم های توام هنوز . .
 

"gole naz"

عضو جدید
و خدا تنها بود



خداوند بارگاهش را آفرید



ولی بارگاهش خالی بود


خداوند فرشتگانش را آفرید


ولی فرشتگانش بی احساس بودند


خداوند دنیا را آفرید


ولی دنیا ساکن بود


خداوند زمین را آفرید


ولی زمین بی حاصل بود


خداوند دریاها را آفرید


ولی دریاها بدون موج بودند


خداوند گیاهان را آفرید


ولی گیاهان بی برگ بودند


خداوند مرد را آفرید


ولی مرد تنها بود


خداوند زن را آفرید

ولی زن تنها بود



وخداوند چیزی جدید آفرید


بارگاهش شلوغ شد


فرشتگانش با احساس شدند


دنیا به جنب و جوش افتاد


زمین به بار نشست


دریاها مواج شدند


مرد و زن یار یکدیگر شدند


آن چیز جدید عشق بود


خداوند عشق را آفریده بود


و خداوند برای تمام مخلوقاتش عشق را آفریده بود
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اگر چه پیرم و ناتوان تو مرا ز درگه خود مران ......... که گذشته در غمت ای جوان همه روزگار جوانی ام
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آهایییی شما که عاشقین عشقتون پیشتونه
وقتی عشقت داره تو چشمات میخنده....
وقتی که عشقت کنارته ....
وقتی دلیل آرامشته......
یادت نره بگی خدایا شکرت که هست که دارمش
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تــــمـــامــــ مـــــزرعـــــه "کــــــافــــر" صــــدایــــش میــــــزدنـــد!...؛
گــــــل آفـــــتابگــــــردان کــــوچکـــــی را ،
کـــــه عـــــاشـــــق بـــــــاران شــــده بود....


براي ديدن اين عكس با اندازه واقعي اينجا كليك كنيد . اندازه واقعي اين عكس 1071x1600 مي باشد
 

Similar threads

بالا