زندگی فرصتی است بی برگشت
تا بگویی که دوستش داری
تا بگویی که می تپی در عشق
تا بگویی به او گرفتاری
باورت می شود که من هر شب
با خیال تو اشک می ریزم
صبح تا شب برای دیدن تو
می دوم در مسیر ناچاری
دیگر احساس می کنم شاید
قسمت جاده ها رسیدن نیست
هر چه پیش میرویم انگار
تو مرا بیشتر می آزاری
واقعیت منم که...