jungle bird
عضو جدید
نگردم صید کس در بازی عشق
دلم دیر آشنا مشکل پسند است
دلم دیر آشنا مشکل پسند است
نگردم صید کس در بازی عشق
دلم دیر آشنا مشکل پسند است
ماه من بود و عشق دیوانه
تا که یک دفعه آفتاب آمد
ماهی قرمزی که قلبم بود
مرد و آرام روی آب آمد
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق.................................هان ای پسر بکوش که روزی پدرشویدلا دیدی که خورشید از شب سرد// چو آتش سر ز خاکستر برآورد
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت در قفس بودم رهایم کرد و رفت
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
همه شهر ایران سرای من است
که نیک و بدش از برای من است
شکر نعمت نعمتت افزون کندتا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند
دلا رو کن به تن هایی که از تنها بلا خیزددیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
واندر آن آیینه صدگونه تماشا می کرد
دلا رو کن به تن هایی که از تنها بلا خیزد
به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید // ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلهادلم تنهاست ماتم دارم امشب
دلي سرشار از غم دارم امشب
به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید // ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها
الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور ............. پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندی
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم// دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
سال ها دل طلب جام جم از ما میکرد
وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
در خم این پرده ز بالا و پست//مفسده گر هست ز روی گل است
تو ز قرآن بازخوان تفسیر بیت
گفت ایزد ما رمیت اذ رمیت
تا به فراق خو كنم صبر من و قرار كو
وعده ي وصل اگر دهد طاقت اتظار كو
نام بهتر نتوان یافت به من در طلبتوفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
ما در ره عشق تو اسيران بلاييم// كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييمنام بهتر نتوان یافت به من در طلبت
ورنه برتر ز بسی پادشه و شهزادم
مرغ و شادی به قفس ، سخت بود باور اینما در ره عشق تو اسيران بلاييم// كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييم
مرغ و شادی به قفس ، سخت بود باور این
وقت با تو شدنم هیچ نباشد یادم
مرغ و شادی به قفس ، سخت بود باور این
وقت با تو شدنم هیچ نباشد یادم
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم// هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
میازار موری که دانه کش است..که جان دارد و جان شیرین خوش است!![]()
تا که می سوزاندنم گرمای عشقت روز و شب
تا آمدم که با تو خدا حافظی کنم // بغضم امان نداد و خدا در گلو شکست
:دی
تا که می سوزاندم گرمای عشقت روز و شب
غیر تو، دل هرچه بردارد خجالت می کشد
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |