دوستان خوبم!از روی همه تون شرمنده م که نمی تونم بابت همراهی تون تشکر ارسال کنم. دکمه ی تشکر دارم ولی گاهی ارسال نمی کنه.ظاهرا"مشکل داره.امیدوارم در قسمت بعد هم من رو همراهی کنین و نظراتتون رو هم بذارین.ممنونم.:gol:
قصه ی موسی و شبان آیینه ی تاریخ فرهنگ دینی است و عصاره ی درهم پیچیدن عقل با عشق متکلم با عارف تشبیه گر با تنزیه گر را در خود دارد و با ظرافت تمام از خدا و عبادت و گوهر دین و ایمان سخن می گوید.
ابتدا به جست و جوی پیشینه ی تاریخی این قصه می رویم.
ماجرا با کیفیت و تقریری که مولانا آورده در کتب قدما...
نکته ای که هست و من خودم تازگیها فهمیدم این است که هر چند مقام حضرت رسول و ائمه را_منظورم مقامی است که در آن جهان دارند_ نمی شود تعیین کرد و بالا تر از آن است که در ذهن ناتوان و حقیر مادی ما بگنجد اما صلواتی که ما می فرستیم جایگاهشان را بالا و بالاتر می برد چرا که پاداش های اخروی بی نهایت است.
دوش بگو باده کجا خورده ای
مست شدی باده چرا خورده ای
می زند از چشم و لبت جوش می
دوش مگر میکده را خورده ای
دردی پیمانه تو را نوش باد
کز قدح اهل صفا خورده ای
باد حلالت که چنین باده ای
در سحر از دست خدا خورده ای:gol:
دعا برای ظهور امام در روایات بسیار تاکید شده اما هم صرفا" دعای ما کافی نیست و هم فکر می کنم که دعای امام هم بدون خواسته و در نتیجه اعمال نیک ما کافی نباشد.خود ما باید زمینه ی مناسبی را برای ظهور فراهم کنیم که این جز با اعمال نیک ما محقق نمی شود
در ضمن ظهور امام_نمی دانم_ یک یا دو بار به تاخیر...