نتایح جستجو

  1. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    # ساعدي غلامحسين # گدا # ساعدي غلامحسين # گدا 3 به جواد آقا گفتم ميرم كار مي كنم و نون مي خورم، سير كردن يه شكم كه كاري نداره، كار مي كنم و اگه حالا گدايي مي كنم واسه پولش نيس، واسه ثوابشه، من از بوي نون گدايي خوشم مياد، از ثوابش خوشم مياد، به شما هم نباس بر بخوره، هر كس حساب خودشو خودش پس...
  2. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    # ساعدي غلامحسين # گدا # ساعدي غلامحسين # گدا يه ماه نشده سه دفعه رفتم قم و برگشتم، دفعه ي آخر انگار به دلم برات شده بود كه كارها خراب مي شود اما بازم نصفه هاي شب با يه ماشين قراضه راه افتادم و صبح آفتاب نزده، دم در خونه ي سيد اسدالله بودم. در كه زدم عزيز خانوم اومد، منو كه ديد، جا خورد و...
  3. *زهره*

    شعر نو

    بي تو نه بوي خاک نجاتم داد نه شمارش ستاره ها تسکينم چرا صدايم کردي چرا ؟ سراسيمه و مشتاق سي سال بيهوده در انتظار تو ماندم و نيامدي نشان به آن نشان که دو هزار سال از ميلاد مسيح مي گذشت و عصر عصر واليوم بود و فلسفه بود و ساندويچ دل وجگر
  4. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    از چرخ به هر گونه همی‌دار امید وز گردش روزگار می‌لرز چو بید گفتی که پس از سیاه رنگی نبود پس موی سیاه من چرا گشت سفید
  5. *زهره*

    فراق یار

    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت آشنایی نه غریب است که دلسوز من است چون من از خویش برفتم دل بیگانه...
  6. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت به قصد جان من زار ناتوان انداخت نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت شراب خورده و خوی کرده می‌روی به چمن که آب روی تو آتش در ارغوان...
  7. *زهره*

    کوچه های تنهایی

    گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست خوش فتاد آن خال...
  8. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ساقی به نور باده برافروز جام ما مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما ای باد اگر به...
  9. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون روی سوی خانه خمار دارد پیر ما در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما عقل اگر داند که دل دربند زلفش چون خوش است عاقلان دیوانه گردند...
  10. *زهره*

    كوي دوست

    رونق عهد شباب است دگر بستان را می‌رسد مژده گل بلبل خوش الحان را ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش خاکروب در میخانه کنم مژگان را ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان مضطرب حال مگردان من سرگردان را ترسم این...
  11. *زهره*

    غزل و قصیده

    ساقیا برخیز و درده جام را خاک بر سر کن غم ایام را ساغر می بر کفم نه تا ز بر برکشم این دلق ازرق فام را گر چه بدنامیست نزد عاقلان ما نمی‌خواهیم ننگ و نام را باده درده چند از این باد غرور خاک بر سر نفس نافرجام را دود آه سینه نالان من سوخت این افسردگان خام را محرم...
  12. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    ننگرد دیگر به سرو اندر چمن هر که دید آن سرو سیم اندام را
  13. *زهره*

    شعر انگلیسی

    Angutivaun Taina by Rudyard Kipling Angutivaun Taina by Rudyard Kipling Angutivaun Taina Our gloves are stiff with the frozen blood, Our furs with the drifted snow, As we come in with the seal--the seal! In from the edge of the floe. Au jana! Aua! Oha! Haq! And the yelping...
  14. *زهره*

    بوشهریای باشگاه روی شنهای ساحل.........

    وای مرسی زهرا جون اشکمو درآوردی خیلی کار قشنگی بود مرسی مرسی
  15. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع آتشی در دلش افکندم و آبش کردم
  16. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد
  17. *زهره*

    آخ آخ آخ خیلی مریضی اگه زده دلتو شکسته بگواااااا انقد مریضی که درست نفهمیدی چی نوشتم

    آخ آخ آخ خیلی مریضی اگه زده دلتو شکسته بگواااااا انقد مریضی که درست نفهمیدی چی نوشتم
  18. *زهره*

    شنیدم سخت مریضی؟ کار دله؟ گفته نه؟ گفته ترشیدی؟ گفته ازت خوشم نمیاد؟ چی شده؟ می‌خوای باش صحبت...

    شنیدم سخت مریضی؟ کار دله؟ گفته نه؟ گفته ترشیدی؟ گفته ازت خوشم نمیاد؟ چی شده؟ می‌خوای باش صحبت کنم یه فرصت دیگه بهت بده؟
  19. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
  20. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    در کوی نیکنامان ما را گذر ندادند گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را
بالا