نتایح جستجو

  1. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    زلف تو ز بالای تو مهجور نشد جز در پی قامت تو، ای حور، نشد با این همه آرزو که در سر دارد بنگر که ز آستان تو دور نشد
  2. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    ما پرتو جوهر روانیم و خرد نی نی، که به ذات محض جانیم و خرد چون مرگ آید فرشته گردیم و سروش چون جسم برفت روح مانیم و خرد
  3. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا که روی تو باید چه کار باد گری؟ چو پای درد کند شرط نیست سر بستن
  4. *زهره*

    عاشقه بابا همیشه همینجوریه خب من اون فیلم‌و که گرفتم با چند تا فیلم دیگه می‌دم به سرمد بیاره...

    عاشقه بابا همیشه همینجوریه خب من اون فیلم‌و که گرفتم با چند تا فیلم دیگه می‌دم به سرمد بیاره برات بعد اسم فیلما رو برات خصوصی می‌ذارم ببین کدومو دیدی که تکراری نذارم
  5. *زهره*

    فراق یار

    این دلبران که می‌کشدم چشم مستشان کس را خبر نشد که، چه دیدم ز دستشان؟ بر ما در بلا و غم و غصه بر گشاد آن کس که نقش زلف و لب و چهره بستشان در خون کنند چون بنماییم حال دل گویند نیستمان خبر از حال و هستشان اندر شکست خاطر ما سعی می‌نمود یاری که چین زلف سیه می‌شکستشان تا...
  6. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ای پیک نامه بر، خبر او به ما رسان بویی ز کوی صدق به اهل صفا رسان بیگانه را خبر مده از حال این سخن زان آشنا بیار و بدین آشنا رسان جای حدیث او دل آشفتهٔ منست بشنو حدیثش و چو شنیدی به جا رسان پوشیده نیست تندی و گفتار تلخ او رو هرچه بشنوی تو مپوشان و وارسان یا روی او ز...
  7. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    ای به خار هجر ما را سفته دل رحمتی کن بر من آشفته دل رنگ رویم سربسر کرد آشکار سر اندر سالها بنهفته دل قصهٔ آتش، که در جان منست بر زبان آب چشمم گفته دل بر امید آنکه او را غم خوری پیش خار غم چو گل بشکفته دل سینهٔ ما را، که خلوتگاه تست از غبار هر خیالی رفته دل پیش...
  8. *زهره*

    غزل و قصیده

    روز وداع گریه نه در حد دیده بود توفان اشک تا به گریبان رسیده بود نزدیک بود کز غم من ناله برکشد از دور هر که نالهٔ زارم شنیده بود دیدی که: چون به خون دلم تیغ برکشید؟ آن کس که جان بخوش دلش پروریده بود آن سست عهد سرکش بدمهر سنگدل ما را به هیچ داد، که ارزان خریده بود چون...
  9. *زهره*

    ها؟ کم محلی بهش بدترین تنبیهه خودش فهمید چه کار زشتی کرده

    ها؟ کم محلی بهش بدترین تنبیهه خودش فهمید چه کار زشتی کرده
  10. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    در گذرگاه نگاه تو گرفتارانند من به سر پنجه‌ی مهر تو گرفتارترین
  11. *زهره*

    فقط بیاد فقط بیاد فقط بیاد دارم براش

    فقط بیاد فقط بیاد فقط بیاد دارم براش
  12. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  13. *زهره*

    مگه تو فیلم دادی به سرمد؟ به من چیزی نگفته بذار برگرده دخلش‌و میارم دستت درد نکنه بیا اینم برای...

    مگه تو فیلم دادی به سرمد؟ به من چیزی نگفته بذار برگرده دخلش‌و میارم دستت درد نکنه بیا اینم برای تو [IMG]
  14. *زهره*

    كوي دوست

    در شبان غم تنهايي خويش عابد چشم سخنگوي توام من در اين تاريكي من در اين تيره شب جانفرسا زائر ظلمت گيسوي توام گيسوان تو پريشانتر از انديشه ي من گيسوان تو شب بي پايان جنگل عطرآلود شكن گيسوي تو موج درياي خيال كاش با زورق انديشه شبي از شط گيسوي مواج تو من بوسه زن بر سر هر موج گذر مي...
  15. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    ديدمش خرم و خندان قدح باده بدست واندر آن آينه صد گونه تماشا مى كرد
  16. *زهره*

    چه کاری خاصی انجام دادی مگه؟

    چه کاری خاصی انجام دادی مگه؟
  17. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  18. *زهره*

    شعر نو

    نه نه نه اين هزار مرتبه گفتم نه ديگر توان نمانده توانايي در بند بند من از تاب رفته است شب با تمام وحشت خود خواب رفته است و در تمام اين شب تاريك تاريك چون تفاهم من با تو انسان افسانه مكرر اندوه و رنج را تكرار مي كند گفتي...
  19. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته‌ات به دو دست دعا نگهدارد
  20. *زهره*

    شعر نو

    دريانوردهامان كو ؟ دريانوردها مردان حادثه آن خوابگردها در خواب خفته اند با اين نهنگهاي عظيم اين نهنگها آخر چه كرد بايست مردان حادثه دريانوردها در خواب خفته اند در آبهاي خواب با خوابهاي آب با موجهاي مد با موجهاي قد كشيده به درياي التهاب...
بالا