نتایح جستجو

  1. ک

    دست‌نوشته‌ها

    کامران جان، من مثالم رو عوض کردم، يه مثال بهتر زدم... تو هم ويرايشش کن... مشکلت با جبر اجتماعي چيه؟ با يه مثال توضيح بده... (من الان اداره‌ام، در نخستين فرصت ميام مي‌خونم)
  2. ک

    دست‌نوشته‌ها

    دست‌نوشته‌ها متعلق به "زندگي" ما آدماست... زندگي يه تجربه است؛ آميخته به خير و شر، غم و شادي، عشق و نفرت... دست‌نوشته‌ها نمي‌تونه محدود به عشق باشه... چون زندگي در عشق خلاصه نمي‌شه. .... خود من از طرف‌داران تراژدي هستم. نه از روي علاقه‌ي شخصي و فردي... از روي دليل. اما معتقد نيستم نوشته‌ها...
  3. ک

    دست‌نوشته‌ها

    بحث ذات عالم ماده است. ماده قابل اندازه‌گيريه... يعني محدوده، مطلق نيست. براي همين در اين دنيا محدوديت وجود داره. ما هم فارغ از اين عالم نيستيم... اسير ماده‌ايم... براي رسيدن با خواسته‌ها و آرزوهامون، محدوديت وجود داره... در يه حصاري از محدوديت‌ها اسيريم. هيچ به اين پرسش فکر کردين: آيا خدا...
  4. ک

    دست‌نوشته‌ها

    الکي چيز به دهن من نذار... من از اين کارا خوشم نمياد... اسم اين تاپيک "دست‌نوشته"است هرچي دل تنگتون مي‌خواد بنويسين... حتا سياسي... فقط خفن نباشه بعدا مجبور بشم به مسئولان ارشد سايت پاسخگو بشم... من از سانسور و خفقان خوشم نمياد... تا حد ممکن نه حذف مي‌کنم نه منتقل...
  5. ک

    خب حلال‌زاده‌اي!:w05:

    خب حلال‌زاده‌اي!:w05:
  6. ک

    از دانشگاه آزاد شاهرود چه خبر؟

    اصلا از خود شاهرود چه خبر؟:twisted: منو بي‌خبر نذاريد لطفا! :d:cowboy:
  7. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    من رنگ خزان دارم و تو رنگ بهار تا اين دو يکي نشد نيامد گل و خار اين خار و گل ار چه شد مخالف ديدار بر چشم خلاف بين بخند اي گلزار
  8. ک

    اين يه کمه؟ عجب! پس اگه واقعا کار داشتي که.... مثل هميشه برات آرزوي پيروزي و سربلندي دارم...

    اين يه کمه؟ عجب! پس اگه واقعا کار داشتي که.... مثل هميشه برات آرزوي پيروزي و سربلندي دارم... اميدوارم کارت روزت درست بشه و به جمعمون برگردي... جات مثل هميشه خاليه...
  9. ک

    .::دفتر مدیریت تالار فناوری اطلاعات::.

    السلام عليکم يا أخي العزيز و رحمه ا... و برکاته و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعين... و اما يا اميري و مولاي... اني احبک بدلايل واضحه الذي يعملهم کل الناس اجمعين... ... غرض از مزاحمت لينکيندن دو تالار عزيز ادبيات و اطلاعات است... تشريف بياوريد حاج آقا!:w30:
  10. ک

    سلام دوست گرامي!:gol: سپاس‌گزارم به من سرزديد... همين‌طور از عکس‌هاي زيباتون:w30:

    سلام دوست گرامي!:gol: سپاس‌گزارم به من سرزديد... همين‌طور از عکس‌هاي زيباتون:w30:
  11. ک

    سلام مجدد الهه جان... اون موقع من اداره بودم و داشتم آماده مي‌شدم بيام خونه... يَم به معناي...

    سلام مجدد الهه جان... اون موقع من اداره بودم و داشتم آماده مي‌شدم بيام خونه... يَم به معناي درياست...
  12. ک

    سلام الهه!:gol: خوبي؟ يعني دانسته‌هامو در مقابل نادانسته‌هام مثل قطره‌اي در برابر دريا بدونم...

    سلام الهه!:gol: خوبي؟ يعني دانسته‌هامو در مقابل نادانسته‌هام مثل قطره‌اي در برابر دريا بدونم... :gol:
  13. ک

    استعفا

    اگه بزرگسالان بذارن... موافقت مي‌شود!
  14. ک

    سوگندنامه‌ي نويسندگان مسلمان

    16. پاسدار ارزش‌هاي اخلاقي باشم و از درج مطالب غير اخلاقي، گو اين‌که از زبان ديگري، بپرهيزم و عفت قلم را پاس دارم. 17. فضل تقدم ديگران را انکار نکنم و کوشش‌هاي گذشتگان را کوچک نشمارم. 18. از حق نهراسم و شجاعت پذيرفتن و دانستن داشته باشم. 19. سخن ديگري را تعبير به سوء نکنم و فراتر از آن،...
  15. ک

    فدريکو گارسيا لورکا

    اين قطعه، آخرين بند "مرثيه‌اي براي اينگناسيو سانچز مخياس" است که از دوستان نزديک لورکا بوده است... نيست، نه جامي که‌اش نگهدارد نه پرستويي که‌اش بنوشد، يخچه‌ي نوري که بکاهد التهابش را. نه سرودي خوش و خرمني از گل. نيست نه بلوري که‌اش به سيم خام در پوشد. نه! نمي‌خواهم ببينمش!
  16. ک

    تائو تِ چينگ

    13 13 رنگ‌ها چشم را کور مي‌کنند. صداها گوش را کر مي‌کنند مزه‌ها چشايي را کند مي‌کنند افکار، ذهن را ضعيف مي‌کنند آرزوها موجب پژمردن دل مي‌شوند. فرزانه جهان را مشاهده مي‌کند. و به ديد دروني خويش اعتماد مي‌کند او اجازه مي‌دهد اتفاقات آن‌طور که بايد رخ دهند. قلب او همچنان آسمان باز و گسترده است.
  17. ک

    تائو تِ چينگ

    12 12 براي ساختن چرخ، محورها را به هم وصل مي‌کنيم ولي اين فضاي تهي ميان چرخ است که باعث چرخش آن مي‌شود. از گل کوزه‌اي مي‌سازيم، اين خاليِ درون کوزه است که آب را در خود جاي مي‌دهد. از چوب خانه‌اي بنا مي‌کنيم، اين فضاي خالي درون خانه است که براي زندگي سودمند است. مشغول هستي‌ايم در حالي که اين...
  18. ک

    سلام کامران کجايي؟

    سلام کامران کجايي؟
  19. ک

    گياهان در ادب پارسي

    بنفشه (2) بنفشه (2) اين گل در متون ادبي بسيار به‌کار رفته است: نوروز شد و بنفشه از خاک دميد بر روي جميلان چمن نيل کشيد (وحشي بافقي) به سبب رنگ کبود و تيره گلبرگ‌هايش، گاه زلف و گيسوي يار به‌آن تشبيه شده است: چون ز نسيم مي شود زلف بنفشه پُر شکن وه که دلم چه ياد از آن عهدشکن...
  20. ک

    گياهان در ادب پارسي

    بنفشه (1) بنفشه (1) بنفشه (ba.naf.se) گياه علفي يک يا چند ساله از تيره بنفشه / Violaceae و جنس ويولا Viola که از اين جنس در ايران 14 گونه گياه وجود دارد که از اين ميان گونه‌هاي بنفشه کوتاه‌ريشه pachyrrhiza و بنفشه گيلاني / بنفشه برگ‌قاشقي / spathulata تنها در ايران مي‌رويند. چهار گونه گياه...
بالا