نتایح جستجو

کدوم؟ کجا؟

مرض!:w05:

ديدمش کامرانم... من با تو خيلي حرفا دارم... شايد اصلي‌ترينشون "مرگ‌ (1)" به تو بزنم... تسليت مي‌گم کامران جان... اين‌قدر حرف دارم که بهتره فعلا سکوت کنم... منو در غم‌هات شريک بدون دلاور!

نوشته‌ي "اي که مرا آفريده‌اي" اشاره به دنياي ما آدميان است. نه دنيايي که در آن زنده‌ايم، بلکه دنيايي که در آن "زندگي‌" مي‌کنيم. اين جمله را شنيده‌ايد: "انگار در دنياي ديگه‌اي زندگي مي‌کنه!" به واقع دنيايي که در آن زنده‌ايم يکي است اما دنيايي که در آن به سر مي‌بريم با هم متفاوت است. هر کدام از...

تقديرنامه تقديرنامه پيش از آن‌که من بخواهم به دوستاني که در اين محفل به نوعي گرد آمده‌اند و سخني گفته‌اند، سپاس‌ بگويم، اين "انسان" است که ايشان را سپاس مي‌گويد! در منطق ارسطويي، انسان را "حيوان ناطق"اش مي‌خوانند. نطق در لغت به معناي سخن است. استاد منطق ما اما با تأکيد نطق را به تفکر ترجمه...

رسيدگي شد...

با احترام! چون مطابق با قوانين تالار بود... مطالعه‌اش کنيد لطفا... براتون بازش مي‌کنم همين نشوني رو پايين خبرتون درج کنيد... سپاس‌گزارم!

بر گرد جهان اين دل آواره‌ي من بسيار سفر کرد پي چاره‌ي من

آن کس که بر آتش جهانم بنهاد صد گونه زبانه بر زبانم بنهاد چون شش جهتم شعله‌ي آتش بگرفت آه کردم و دست بر دهانم بنهاد

ياري که مرا در غم خود مي‌بندد غمگينم از آن‌که خوش‌دلم نپسندد چون بيند او مرا که من غمگينم پنهان پنهان شکر شکر مي‌خندد!

در فقر فقير باش و در صفوت صاف با فقر و صفا در آ تو در کار مصاف گر خصم تو صد تيغ برآرد ز غلاف چون هيچ نبيند نزند زخم گزاف

نه کامران جان... به دستم نرسيد...

چوب کاري مي‌کني لوطي؟ بالاخره مي‌گي چي شده يا نه؟

تمکين و قرار من که دارد در عشق مستي و خمار من که دارد در عشق من در طلب آب و نگارم چو باد کار من و بار من که دارد در عشق

من هيچ وقت نمي‌تونم در معرض نور قرار نگيرم... چون چهره‌ي نوراني دارم و هميشه نوربالا مي‌زنم...:lol: چيکار کنم؟! :d

اِ؟؟ پس تو هم خونيدي!:lol:

سلام آسمان! خوشحالمون کردي...

سلام لوطي! بش گفتم... هنوز جوابي نداده... خوشم نيومد... زده اسممونو بي ريخت کرده...

و انا اشکرکم من رجوعکم اليّ وفقکم اله في بروجتکم في کل الايام ...

سلام سلام صدتا سلام! چه عجب ما سلام اين دوست عزيز رو ديديم... خوبي شما؟