نتایح جستجو

  1. رجایی اشکان

    رد پای احساس ...

    خواستم باحروفی که از دبستان تا حال یاد گرفته ام دوست داشتنت رو توصیف کنم اما نشد! کم آوردیم با هم من و الفباهای دنیا! کاش علم آنقدر پیشرفت میکرد تا من بتوانم احساسم را درون یک جعبه جای دهم و برای تو هرکجا که باشی پست کنم آن وقت خود را کنارمن...
  2. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    در کویر حیاتم با بار سنگین این غم آواره ای بی پناهم نفرین بر این زندگی
  3. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  4. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  5. رجایی اشکان

    سلام ممنون بزرگوار خوبم:gol::gol: :gol:

    سلام ممنون بزرگوار خوبم:gol::gol: :gol:
  6. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    قمار زندگی رابه کسی باختم که ، تک دل رابا خشت برید! جریمه اش یک عمرحسرت شد...! باخت زیبایی بود...یادگرفتم به دل ، دل نبندم... یادگرفتم از روی دل حکم نکنم... دل راباید بُر زدجایش سنگ ریخت... که باخشت تک بری نکند...!
  7. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    ﻫﻤﺒﺴﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ! ﺍﻣّﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ، ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ، ﻫﻤﻨﻔﺴﯽ ﻫﺴﺖ ؟! هر چقدر عینکم را تمیزتر میکنم ، دنیا کثیف تر میشود …
  8. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    تنهـــــایی همــان دلتنــــگی نیست ... در دلتنــــگی هــا کـسـی حضــــور دارد عالی بود :gol:
  9. رجایی اشکان

    مسابقه خوشنویسی___تالار زبان

    :gol:thanks a lot for your invitation but unfortunately i have a disastrous handwriting:gol::gol:
  10. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    تو که بودی همه تار و پودم حالا لعنت میکنم از با تو بودن آخه یادشه روزی که دل مارو ربود قسمش دادم و گفتم نو رو به تار موت تا آخرش باهام بمون نذار خاطرات بینمون یه روز بشه حروم اونم قبول کرد فقط با یک اشاره پس خودت بگو حالا چرا حالم خرابه؟؟؟؟؟؟؟؟
  11. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    ناگهان پرده برانداخته​ای یعنی چه مست از خانه برون تاخته​ای یعنی چه:mad:
  12. رجایی اشکان

    ویژگی های کلی شخصیتی ماه تولد

    آبانـــــــــــــــی هستم ..... به عقرب بودنم افتخار میکنم! چون کسی وجود نداره با یه عقرب بازی کنه! نیش عقرب کشنده ست! اما در عین حال بهترین دوست و همدم واسه کسیه که با مهربونی باهاش رفتار کنه ♥
  13. رجایی اشکان

    🔺️🔻 عکس نوشته ها

  14. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  15. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    در صبحدم عشرت همدوش تو میرفتم در شامگه غربت بالین سرم بودی در خنده من چون ناز٬ در کنج لبم خفتی در گریه من چون اشک٬در چشم ترم بودی
  16. رجایی اشکان

    دست ایشونم درد نکنه :redface:

    دست ایشونم درد نکنه :redface:
  17. رجایی اشکان

    خیلی قشنگ بود از یه جایی به بعد یه جورایی شرح حال خودم بود ممنون

    خیلی قشنگ بود از یه جایی به بعد یه جورایی شرح حال خودم بود ممنون
  18. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    تو به من سنگ زدي من نه رميدم، نه گسستم" باز گفتم كه: " تو صيادي و من آهوي دشتم تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم حذر از عشق ندانم سفر از پيش تو هرگز نتوانم، نتوانم...!
  19. رجایی اشکان

    معماری با مصالحی از جنس دل

    خیلی چیزها هستند که وقتی به دستشان می آوری دیگر برای تو نیستند ، تویی که در دست آنهایی …
بالا