نتایح جستجو

  1. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    دوباره کلمات توی ذهنم این پا و آن پا می کنند، می آیند و نمی آیند... همیشه فكر می كنم كه چرا خیلی ها باور دارندكه حقیقت آدمی با تنهایی سرشته شده ..... می خواهم باور نكنم اما باز هم باور نمی كنم! چرا كه همیشه كسی را كه دوست داری باهاش حرف بزنی ، نیست و كسی را كه دوست نداری باهاش هم صحبت...
  2. رجایی اشکان

    سلامت باشید

    سلامت باشید
  3. رجایی اشکان

    چشام داره میره ابجی شبت اروووم

    چشام داره میره ابجی شبت اروووم
  4. رجایی اشکان

    سلام ممنون درگیر اسباب کشی بودم

    سلام ممنون درگیر اسباب کشی بودم
  5. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    بــــــه ســــلامتی اونـــی کـــــه میبینـــــه عشقــــش واســـه یکـــی دیگه میخنـــده امـــا بغــــض گلوشــــو قـــــــورت میـــــده و آروم زیــــــر لــــب میگـــــــه : بی معرفـــــت چقــــدر قشنـــگ میخنده ....!
  6. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  7. رجایی اشکان

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دردم این نیست که او عاشق نیست ! دردم این نیست که معشوق من از عشق تهی است ! دردم این است که با دیدن این سردی ها ، من چرا دل بستم . .
  8. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    زندگی شاید , خاطره ای از فاصله هاست… گاه خاموش و بلند گاه زیبا و روان گاه انبوه و گران . زندگی شوق رهایی همین لحظه ای بی درد و غم و فاصله و خاطره هاست. فروغ
  9. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    لب نهادم بر لبش عقل از سرم بیرون پرید راستی آن زمان هیچ عاقلی هشیار نیست
  10. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  11. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  12. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    رخصتی داد حبیب، که بیایم آنجا آمدم مجلس ترحیم خودم، همه را میدیدم همه آنهایی، که در ایام حیات، نمی دیدمشان همه آنهایی که نمی دانستم، عشق من در دلشان ناپیداست واعظ از من می گفت، حس کمیابی بود از نجابت هایم، و از همه خوبیهام و به خانم ها گفت: اندکی آهسته تا که مجلس...
  13. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیز بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم در آینه بر صورت خود خیره شدم باز بند از سر گیسویم آهسته گشودم
  14. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    وفاي اشک را نازم که درشبهاي تنهايي گشايد بغض هايي را که پنهان در گلو دارم
  15. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه, برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست
  16. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    در غم عشق نبودیّ و محبت کردی این هم از لطف شما بود و نمی‌دانستیم من نکردم گله از عهد و وفاداری تو عهد ما عهد جفا بود و نمی‌دانستیم
  17. رجایی اشکان

    *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ ***

    آرام تر ای روزگار ! من هنوز یه عالمه حرف ناگفته دارم و کار ناکرده... هی روزگار! چقدر زود زود از روی مهر های تقویم من گذر می کنی! آرام تر .... آرام تر........
  18. رجایی اشکان

    نظرسنجی مسابقه خوشنویســـــی____(تالار زبان انگلیسی)

    1:gol:-for using deep quote 3:gol:-simplicity&good handwriting 9:gol:-forusing creativity
  19. رجایی اشکان

    ضامن آهو (تاپیک ویژه امام رضاعلیه السلام )

    این روزها هر جا بری انگاردلت بهونه میگیره . انگاری یه حس عجیبی داری.دلت یه جایی میخواد بره . یه حسی چشماتو پر اشک میکنه. دلت اروم و قرار نداره یه بوی خوشی همه جا به مشام میرسه. دلت دنبال این بوی خوش میره . خیلی سریع از تو. سریع تر از جسمت روحت رفته .کجا؟ خوب دقت کنی میبینی دلت دیگه تو شهر خودت...
  20. رجایی اشکان

    دل نامه یا نامه دل

    گاه صدای خرد شدن خود را در زير آوارهای زمان می شنوم در زير اين آوار ها جان خواهم سپرد...... اما لبهايم را برای گفتن آهی باز نخواهم کرد سکوت، بلند ترين فرياد من است
بالا