نه به من گفت بيا و نه خود آمد به بَرَم
اندر ابهام چه گويم که چه آمد به سَرَم
نيمه شب باده ي گلگون به خيالش خوردم
تا سحر مست شدم تا که در آمد پِدَرم
رسم عشاق نه اينست که جبران نکنند
ناز بسيار، ولي نيست زري ، تا بخرَم
جان بها داشت ولي مفت به آزادي رفت
حال در بند ولي مفت خر و مفتخرم
من نه...