نتایح جستجو

  1. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    دلا خو کن به تنهائی .که از تن ها بلا خیزد که راحت ان کسی دارد که از تن ها بپرهیزد
  2. رنگ خدا

    قلب مادر

    قلب مادر. ما ندانیم که چیست عشق ولی والا ترین عشق توی قلب مادراست. ما ندانیم که مادر ... ور نه سجده می کردیمش
  3. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    انچه از شب بجای می ماندعطر سکر اور گل یاس است از سیاهی شب چرا عذر خواهی شب پر از قطره های الماس است ببخشی اخه امتیازام ته کشیده بود. فعلا بای
  4. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    میروم تا که عیان سازم راز این خواهش سوزان را نتوانم که برم از یاد هر گز ان هوسران را
  5. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز
  6. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    شمع .ایشمع چه می خندی به شب تیره خاموش بخدا مردم از این حسرت که چرا نگرفتمش در اغوش
  7. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    اری این منم که در دل سکوت شب نامه های عاشقانه پاره می کنم ای ستاره ها اگر بمن مدد کنید دامن از غمش پر ستاره می کنم
  8. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    من از دو چشم روشن و گریان گریختم از خنده های وحشی طوفان گریختم
  9. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
  10. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    یارب این بچه ترکان چه دلیرند به خون که به هر تاره مژه صد شکاری گیرند
  11. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    من انم به مستی بگردم هلاک به ائین مستان بریدم به خاک
  12. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    امده ام به سوی تو دربدرم به کوی تو شرم زمن مدار اگر بوسه زنم به روی تو
  13. رنگ خدا

    شعر نو

    اسمان روشن قلب من تاریک دنیا شاد شاد زندگیم غمگین ارزوم پرواز حکم من تبعید یاد یک نگاه غربتم .....
  14. رنگ خدا

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من از دو چشم روشن و گریان گریختم از خندهای وحشی طوفان گریختم از بستر وصال به اغوش سرد هجر اسوده از ملامت وجدان گریختم
  15. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    یکی از بزرگان اهل تمیز حکایت کند زابن عبدالعزیز
  16. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند
  17. رنگ خدا

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    کتابی.خلوتی.شعری.سکوتی مرا مستی و سکر زندگانی است چه غم گر در بهشت ره ندارم که در قلبم بهشتی جاودانی است
  18. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند ون در ان ظلمت شب اب حیاتم دادند
  19. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    زاهد ظاهر پرست از حال ما اگاه نیست هر جه گوید در حق ما جای هیچ اکراه نیست
  20. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    امده ام به سوی تو دربدرم به کوی تو شرم ز من مدار اگر بوسه زنم به روی تو
بالا