نتایح جستجو

  1. رنگ خدا

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    ما را خیال تو چه پروای شرابست خم گو سر خود گیر که میخانه خرابست گر خمره بهشتست بریزید که بیدوست هر شربت عذبم عین عذابست افسوس که شد دلبر در دیده گریان تحریر خیال خط او نقش بر ابست
  2. رنگ خدا

    رباعی و دو بیتی

    تو که دور از منی دل در برم نی هوائی غیر وصلت در سرم نی بجانت دلبرا کز هر دو عالم تمنای دگر جز دلبرم نی
  3. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    نام من رفتست روزی بر لب جانان بسهو اهل دل را بو جان می ایداز نامم هنوز
  4. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    دل بر غربت می سپار د جان بچشم مست یار گر چه هوشیاران ندادند اختیار خود بکس
  5. رنگ خدا

    رباعی و دو بیتی

    دلم از سوز عشق اتش بجان بود بکامم زهر ان شکر دهان بود همان دستان که با تو بود بگردن کنونم چون مگس بر سر زنان بود
  6. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    محمل جانان ببوس انگه بزاری عرضه دار از فراقت سوختم ای مهربان فریاد رس
  7. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    یار با ماست چه حاجت که زیارت طلبیم دولت صخبت ان مونس جان ما را بس
  8. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    تو که میش بمو چاره بیاموج که این تاریک شو انرا چه کرم روج گهی واجم که کی این روج ایو گهی واجم که هر گروانه روج بابا طاهر
  9. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    یکی را می دهی صد گونه نعمت یکی را نان جو الوده در خون
  10. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز
  11. رنگ خدا

    رباعی و دو بیتی

    محبت اتشی در جانم افروخت که تا دامان محشر بایدم سوخت عجب پیراهنی بهرم بریدی که خیاط عجل میبایدش دوخت
  12. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    تا معطر کنم از لطیف تو مشام شمه از نفحات نفس یار بیار
  13. رنگ خدا

    رباعی و دو بیتی

    خدایا خسته و زارم از ایندل شب و روزام درازارم از ایندل من از دل نالم و دل از من ز من بستان که بیزارم از ایندل
  14. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس نسیم روضه شیراز پیک راهت بس
  15. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    یکی جرعه که ازار کسش در پی نیست زحمتی می کشم از مردم نادان که مپرس
  16. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس
  17. رنگ خدا

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من ادم بهشتیم اما در این سفر حالی اسیر عشق جوانان مهوشم در عاشقی گریز نباشد زساز و سوز استاده ام چو شمع مترسان ز اتشم
  18. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس نسیم روضه شیراز از پیک راهت بس
  19. رنگ خدا

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    چو ماه روی تو در شام زلف میدیدم شبم بروی تو چو روشن روز می گردید بلب رسید مرا جان و بر نیامد کام بسر رسید امید و طلب بسر نرسید بشوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند بخوان ز نظمش ودر گوش کن چو مروارید
  20. رنگ خدا

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    ما بیغمان مست دل از دست داده ایم همسر از عشق و همنفس جام باده ایم برما بسی کمال ملامت کشیده اند تا کار خود ز ابروی جانان گشاده ایم
بالا