نتایح جستجو

  1. رنگ خدا

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم واندر این کار دل خویش بدریا فکنم از دل تنگگنه بر ارم اهی کاتش اندر ادم حوا فکنم مایه خوشدلی انجاست که دلدار انجاست می کنم جهد که خود را مگر انجا فکنم
  2. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    دل بدان رود گرامی چکنم گر ندهم مادر دهر ندارد پسری بهتر از این
  3. رنگ خدا

    رباعی و دو بیتی

    عشق رخ یار ب من زار مگیر بر خسته دلان رند خمار مگیر صوفی تو چه رسم رهروان میدانی بر مردم رند نکته بسیار مگیر
  4. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    نکته نا سنجیده گفتم دلبرا معذور دار عشوه فرمای تا من طبع را موزون کنم
  5. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    من نه ان رندم که ترک شاهد و ساغر کنم محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
  6. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    شهباز دست پادشاهم این چه حالتست کز یاد برده اند هوای نشیمنم
  7. رنگ خدا

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    ما را گنه اینست که در یاد تو هستیم پیمانه شکستیم که سزاوار تو هستیم ما را به چه کار اید این گنبد دوار وقتی که ما عاشق رسوای تو هستیم
  8. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    در چین زلفش ای دل مسکین چگونه کاشفته گفت باد صبا شرح حال تو
  9. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    رباب وچنگ ببانگ بلند می گویند که گوش چان به پیغام اهل راز کنید
  10. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    یارب کجاست محرم رازی که یک زمان دل شرح ان دهد که چه گفت و چها شنید
  11. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    با هیچ کس نشان زان دلستان ندیدم یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد
  12. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    احوال گنج قارون کایام داد بر باد در گوش دل فرو خواندتار زنهادن ندارد
  13. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    اسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار بنام من دیوانه زدند
  14. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
  15. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    هان مشو نوامید که واقف نهی از سر غیب باشد اندر پرده بازی های پنهان غم مخور
  16. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    رهزن دهر نخفتست مشو ایمن از او اگر امروز نبردست که فردا ببرذ
  17. رنگ خدا

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    انچنان مستت شدم که بیخودم من از خودم انچنان در فکرتم یادم نیاید از خودم خود فراموش کرده ام بایادتو من زنده ام رخ نما ای یار من تا من ببینم از خودم
  18. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    در کار خانه که ره عقل و فضل نیست فهم ضعیف رای فضولی چرا کند
  19. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند
  20. رنگ خدا

    مشاعرۀ سنّتی

    گفت وگو هاست در این ره که جان بگذارد هر کسی عربده این که مبین و ان مپرس
بالا