از خون دلم نوشتم نزدیک دوست نامه
انی رایت هرامن هجرک القیامه
دارم من از فراقش در دیده صد علامت
لیست دموع عینی هذا لناالعلامه
هر چند کازمودم از وی نبدو سودی
من جرب المجرب حلت به الندامه
پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا
فی بُعدها عذاب فی قربها السلامه
گفتم ملامت اید گر گرد دوست گردم
والله ما راینا...