من چه غمگینم و بی تاب.
ان روزی که شاهد شکستنت بودم و دانستم که مرا چه پنداشتی ولی تو ندانستی که من من چرا تو را شکستم.
ندانستی که هزران بار در خود شکستم برای با تو بودن اما....
حال که نیستی.با قلم برای کاغذای سفید درد دل می کنم .
و می نویسم که پیش از ان چه فکر کنی خواهم مرد.وخشنودم که در مرگ من...