S
پسندها
942

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خوب امیدوارم تصمیمت مثل تصمیم کبری واقعی باشه
    ودر عملی کردن تصمیمت موفق باشی;):)
    آخه میدونید من هر تاپیکی رو که باز کنم آخر کارم برای خارج شدن از باشگاه خروج رو میزنم بخاط همین تو هیستوری موبایلم هم صفحه ی آخر سایت با آدرس iran-engمیمونه...
    نه عزیزم این چه حرفیه!شما خیلی لطف دارید...آخه من دیروز با موبایلم آن شده بودم دیدم یه سری پست های خوانده نشده دارم،یکیش که در مورد پیدا کردن جفت و قانون جذب بود برام خیلی جالب بود(عنوان تاپیکش هم دقیقا یادم نیست)...کامل نخونده بودمش برای همین الان اومدم که بخونمش هرچی میگردم پیداش نمیکنم...اصلا نمیدونم جزء تاپیک های مهندسی شیمی بود یا نه!!!
    سلام عزیزم...خوبید شما؟
    یه سوال...میخواستم بدونم اگه بخوایم یه تاپیکی رو تو باشگاه پیدا کنیم چطور باید سرچش کنیم؟و اگه دقیق اسم اون تاپیک رو ندونیم چطور؟
    سلاااااااااااااااااااااااااااااااااام دوستم خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    :gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
    مرسی بابت عکس نازت
    خوبی؟ چند روز نبودم دلم براتون کلی تنگیده بود.:gol:
    چهار شمع به آرامی می سوختند، محیط آن قدر ساکت بود که می شد صدای صحبت آنها را شنید.
    اولین شمع گفت: « من صلح هستم، هیچ کس نمی تواند مرا همیشه روشن نگه دارد.
    فکر می کنم که به زودی خاموش شوم. هنوز حرف شمع صلح تمام نشده بود که شعله آن کم و بعد خاموش شد. »
    شمع دوم گفت: ... « من ایمان هستم، واقعا انگار کسی به من نیازی ندارد برای همین من دیگر رعبتی ندارم که بیشتر از این روشن بمانم . » حرف شمع ایمان که تمام شد ،نسیم ملایمی وزید و آن را خاموش کرد.
    وقتی نوبت به سومین شمع رسید با اندوه گفت: « من عشق هستم توانایی آن را ندارم که روشن بمانم، چون مردم مرا به کناری انداخته اند و اهمیتم را نمی فهمند، آها حتی فراموش کرده اند که به نزدیکترین کسان خود محبت کنند و عشق بورزند. »
    کودکی وارد اتاق شد و دید که سه شمع دیگر نمی سوزند.
    او گفت: « شما که می خواستید تا آخرین لحظه روشن بمانید، پس چرا دیگر نمی سوزید؟»
    چهارمین شمع گفت: « نگران نباشد، تا وقتی من روشن هستم، به کمک هم می توانیم شمع های دیگر را روشن کنیم. من امید هستم. »
    چشمان کودک درخشید، شمع امید را برداشت و بقیه شمع ها را روشن کرد.
    عکس آواتارتو خیلی دوس دارم اینو نمیگما آواتارتو میگم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا