سلام سمانه جان ممنون
منم با اینکه دیر شده ولی تبریک میگم
منم با اینکه دیر شده ولی تبریک میگم
-
امشب تمام آینه ها را صدا کنید. گاه اجابت است رو به سوی خداکنید. ای دوستان آبرودار در نزد حق، درنیمه شب قدرمرا هم دعا کنید.
خورشيد چراغکي ز رخساره علي(ع) ست
مه نقطه کوچکي ز پرگار علي(ع) ست
هرکس که فرستد به محمد(ص) صلوات
همسايه ديوار به ديوار علي(ع) ست.
فرشته ها براي آزادي انسانها از دستان شيطان و بخشش معاصي وبردن آنها به ملکوت مسابقه داده و منتظر نداي بنده هاي خدا هستند.
اللهم لبيک. مرا دعا کنيد.
ممنون از گل زیبایی که فرستادید
عجالتا فقط شرح هزینه های تحصیل و اقامت و نحوه گرفتن پذیرش برای تحصیل برام سواله؛ البته فعلا خیلی حاد نیست که به خاطرش به زحمت بیفتید، اگه یه وقتی احیانا با دوستتون تماس داشتید ممنون میشم اینا رو بپرسید
بازم از حسن نظر و مساعدتهای شما تشکر میکنم
در پناه حق
سلام زود به زود میایییا!!!
دیروز اینجا بودم
جانم؟ خیلی ممنون! دیگه چه خبر؟!!
سلام سمانه جان احوال شما خوبی؟
[IMG][IMG] [IMG] [IMG] [IMG]
سلام
مرسی , خوبی؟
من دفاع نه بابا تازه دارم کار میکنم روش یه مقدار بیشتر از اونی که فکر میکردم سخته
تو چی؟
میبینم خیلی ها ازت سوغاتی میخواستن, خیره ایشالله؟ مال من چی پس؟
مرسی سمانه جان...
خیلی قشنگ بود...
اینم برا تو:
شکر خدا منم خوبم .
وظیفم بود آبجی
سلام سمانه جان خوبی؟ اره جمع کردیم. خواهش میشه. معلومه که سهم دارین. فقط ادرس بدین بفرستم براتون
سلااااااااااااااااااام خانومييييييييييي
خوبيييييييييييييي؟
خوشييييييييييي؟
خدا را شكر..بهترم....
ممنون.بد نميگذره!!
خدا حسابي شيرمون رو داره ميكشه!!!
اونجام هوا گرم بود اين مدت؟
قربونت برم آجي خوشگلم...من ديگه با اجازه ات برم....به افطار برسم..التماس دعا عسلم. [IMG] [IMG]
فداي دلت بشم...آره عزيزم خداروشكر خيلي بهترم...تقريبا ديگه مشكلي ندارم و راحتم...اما خب هنوزم احتياج به مراقبت دارم...گرچه اكثر كارهام رو ديگه خودم دارم انجام ميدم...
آره من كه تنها سرگرميم شده همين باشگاه...راستش هيچ فروم ديگه ايي هم نميرم...اما به همينجا هم معتاد شدم حسابي
خيلي خيلي مراقب خودت باش عزيزدلم.
[IMG] [IMG]
سلام عزيزدلم
فدات بشم...ايشالا هميشه سلامت باشي گلم[IMG]
راستش اون روز كه شماره تو دادي روي يه برگه نوشتم ...روي ميز بود ...بعدش رفتم سراغ بچه ها ...و تا يه مدت نيومدم تو اون اتاق و اين درحالي بود كه بچه ها تو اون اتاق داشتن بازي ميكردن...خب ديگه بايد خودت حدس بزني چه بلايي سر اون تيكه كاغذ اومده بود.[IMG]جونم واست بگه خواهر..اومدم ديدم تبديل شده به غذاي توي قابلمه شون ... :surprised: يه مقدار آب هم بهش اضافه كرده بودن كه احيانا نسوزه... [IMG]
اين شد كه ديگه.....شرمنده شدم...
دوستت دارم هوارتااااااااااااااا [IMG] -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
