او را نخواهیم دید
اما هر آنکه او را در جام جهان نما ببیند
شیشه ها را خواهد خورد
یا مثل مرتاض های هندی بر آتش راه خواهد خورد
و از جیب های خویش خرگوش سفید در خواهد آورد
و زغال را طلا می کند
تاکید می کنند که او از دوستان خداست و فروغ چهره اش چشمها را حیران می کند
و او گندم را را به خانه ما می آورد و روغن و آرد، کورها بینا می کند
مرده ها را زنده و او_ در سالهای حکومتش
ما را به بهشتی می برد که در آن جا روند رودها
او را نخواهیم دید
و دستش را لمس نخواهیم کرد
اما آنانکه به او متبرک شدند روزی گفتند:صدایش سنگ ها را میجنباند
و او... و او....
همان تنهای بزرگ چیره دست است.
نزار_قبانی