میگی بازم کنار همدیگه واژه بچین
راجب چی.... باشه بشین
چشاتو باز کن..یه لحظه مال من باش
یه لحظه بیا توی حس و حال من باش
پس میکروفونو به دست من تو بده بگم
از این زمونه و از دلی که تکه تکه است
هر آهنگ منم مساوی ذکر یک درد
جز اینم ندارم یه فکر بهتر
از جومونگی بگم که شده سمبل رشادت
ایران براش شده مثل صندوق تجارت
پس هنرمند وطن الان کجاس؟نیس؟
اون تو زیرزمین می خونه چون که مجاز نیس
از چی بگم برات
انتظار داری چه چیزی از جیب من دراد
به جز کاغذ سفید پاره
خب آره رفیق
حرف توشه ، ولی با خودکاره سفید
تو هم مثل منی ، تو هم کم درد نداری
درد اصلیت اینه که تو هم درد نداری
من کسی نیستم با این زخما دردم بگیره
ولی این اشک ها رو کی می خواد گردن بگیره