[IMG]
-
قابلی نداشت.خیلی ممنون اقا محسن از همدردیت
کاری از دست کسی برنمیاد فقط خود خدا باید گره از مشکلم باز کنه
فقط برام دعا کن ممنون ، دعا کن هر چه زودتر حل بشه که دیگه تاب و توانمو بریده
رمان سالهای بی کسی
کاربر : pirate girl
http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=102756&highlight=%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86
لطفا قفل کنید .
رمان کژال
کاربر : ASREJAVAN و ملیسا
http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=97583
این هم تمام شد .
[IMG]
[IMG]
مگه قول ندادی برام از اون دعاها بکنی که سایه برات کرد.چرا نکردی ؟
....
سلام
خواهش میکنم.قابل نداشت.
سلام آقا محسن
من که همیشه زحمت دارم برای شما
ولی این بار فقط اومدم احوالی بپرسم :دی
متاسفانه وقت نمی کنم به تاپیک کشاجره سر بزنم :دی
هواش را داشته باشید :دیسلام نوه خودم خوبی
ببخش که بی معرفتم اما راستش این چندوقته اینقدر بلا و مصیبت اومده به سرم که اصلا حال و حوصله هیچ کاری رو ندارم ، الانم بعد مدتها یه 2-3 ساعتیه که نشستم پای نت
از قبل عید که همینجور فوتی دادیم حالا هم یه مشکلی برام بوجود اومده که حالمو خیلی گرفته ، شادی رو از زندگیم برده
برام دعا کن اقا محسن ، خیلی به دعا نیاز دارم
سلام محسن جان خیلی مخلصیم
بابا همکار مدیر
خسته نباشی داداشم
شکر زنده ایم
دیگه گسی مارو اینجا دوست نداره بیام کجا ؟
هستیم دادا
تو خوبی ؟
ملاقات بچه های باشگاه در نمایشگاه کتاب امسال
http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p...19#post1953319
اینو ببین.بنوسی ها!
اینم لینک فارسی:http://www.byebe.com/ir
سلا ممحسن جان خسته نباشید مرسی امیدوارم واقعاً درآینده واقعاً لایق این همه تشویق وتعریف شماباشم
سلام از ماست داداش عزيزم
خواهش مي کنم
محسن جان سلام
خسته نباشي عزيز...ببخشيد اين چند روز حسابي زحمت تالار با شما بود...
ممنونم عزيز شرمنده ام كردي...
سلام محسن جان خوبی خسته نباشی
محسن جان من یه رمان جدید خواستم بذارم رمان قبلیم رودوست عزیزم ملیسا جان تمامش کرد می خواستم ببینم می تونم رمان جدیدم وبذارم
رمان عشق خاموش تودفترمدیریت هم مطرح کردم امامتاسفانه جوابی دریافت نکردم میدونم شایدبخاطر جندروزتاخیرم تورمان قبلی باشه اما من عذرخواهی کردم خداروشکرمشکلی که داشتم هم حل شد امیدوارم قبول کنید تا رمانم روبذارم
رمان زیر هم تمام شد :
غزاله
کاربر : عبدالغنی و ملیسا
http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=170587
سهلاااااااااااااااام داش محسنی خودمون ...خووووووووووووووووبی ؟؟:gol: تفلدت بوده .[IMG].هوووووووووراااااااااااااااااااا....وای من چقدر دیر رسیدم .:cry:..دیگه مراسمو گرفتین [IMG]....نمیخوام ...[IMG]
اشکال نداره شما به ما شیرینی هم ندین ما قبول داریم [IMG].....هنوزم اون چایهای شعر پهلوتون زیره زبونمون مزه داره [IMG]...
محسن جان برات ارزومند لبخندها هستم امیدوارم زندگی همراه با خوبیها داشته باشی ....[IMG]
سلام محسن جان خستع نباشی من معذرت می خوام محسن جان میدونم من یه رمان داشتم که اون هم ملیسا جان داره زحمت رومی کشه می تونم یکی دیگه بذارم یه نه
اسم رمان جدیدم عشق خاموش -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
