خیال شیشه ای
پسندها
13,698

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • می دانستم می آیی همین روزها

    شب ها تا صبح دعا می کردم

    دعایم گرفت برف بارید

    آمدی درست لحظه ای که خواب بودم

    بالاخره از تو یادگاری ماند

    آرایشِ رفتنت خیره کننده اس

    ساده،در تکرار این قدم ها گم می شوم

    میروی تا مقیمِ کدام فصل شوی؟

    برای این همه بخاری ، که هوا را گرم میکنند

    دلم می سوزد.

    امید آراسته
    به رسم نوروز هر سال و به یاد دوستان قدیمی
    تحفه ای هرچند ناچیز مهیا کردم - به عنوان یادگاری -
    تا بدینوسیله یادآوری کنم که دوری هرگز دلیل فراموشی نیست
    و هر کجا که باشم مهر و یادتان در قلب و جانم جاودان خواهد بود
    امیدوارم سالی پر از برکت و شادمانی پیش رو داشته باشید
    دوست همیشگی شما : ISLAND
    (طرح و متن طبق معمول از خودم :دی)


    منم بد نیستم...میگذرونیم روزهارو همراه روزگار:confused:

    مشغولم به کار و اینا...تو چ میکنی؟مزدوجیده نشدی؟:D

    لب لوب:redface::D
    سلام مهسا جانِ کم پیدا ..
    ظاهرا ی مدتِ بس طولانی باشگاه از حضور منورتون بی نصیب بود ! :دییی
    خوبی؟
    البت منم نبودمااا ... خخخخ
    خوش اومدی :redface:
    تا دست ِ تو را به دست آرم
    از کدامين کوه مي‌بايدم گذشت
    تا بگذرم
    از کدامين صحرا
    از کدامين دريا مي‌بايدم گذشت
    تا بگذرم.
    روزي که اين‌چنين به زيبائي آغاز مي‌شود
    به هنگامي که آخرين کلمات ِ تاريک ِ غم‌نامه‌ي ِ گذشته را با شبي که
    در گذر است به فراموشي‌ي ِ باد ِ شبانه سپرده‌ام
    از براي ِ آن نيست که در حسرت ِ تو بگذرد.
    تو باد و شکوفه و ميوه‌ئي، اي همه‌ي ِ فصول ِ من!
    بر من چنان چون سالي بگذر
    تا جاودانه‌گي را آغاز کنم.

    شاملو...
    سلام
    حال شما؟
    ممنون از متن ها و عکسا و دکلمه زیبا...مرسی عالی بودن.
    :smile::gol:
    دوست داشتن
    فقط گفتن "دوستت دارم" نیست
    بگذار دوست داشتنت
    مثل نشانی خانه ای باشد
    که نه از کوچه اش معلوم است
    نه از رنگ درش
    و نه از پلاکش
    و فقط آن را
    از عطر گل های باغچه اش میشناسی.

    "محسن حسینخانی"
    چشم‌هایت را
    که‌ رقصِ شرجیِ باران دارد
    میهمانِ کویرِ قلبم نکن،
    بوی خاکِ نم‌شده، عادت می‌آورد.

    شیوا فرازمند
    اشتباه از ما بود
    اشتباه از ما بود که خواب سرچشمه را در خیال پیاله می دیدیم
    دستهامان خالی
    دلهامان پر
    گفتگوهامان مثلا یعنی ما !
    کاش می دانستیم
    هیچ پروانه ای پریروز پیلگی خویش را به یاد نمی آورد.


    سید علی صالحی
    شعرها
    دیوانه هایی هستند
    که بهانه ات را می گیرند !

    کامران موسوی
    چند روز دیگر

    امروز

    پارسال میشود

    کمی ساده

    اندکی خنده دار

    وقدری عادی!

    امروز سالهاست میرود

    وما همیشه چشممان در پی فرداست

    افسوس!

    به فکر پاییز

    تابستان را

    وبه فکر بهار

    زمستان را

    فدا میکنیم

    جشن میگیریم

    عید میگیریم

    ودوباره

    همانی میشویم که بودیم

    البته

    با اختلاف چند تار موی سپید!!!
    مي ماند
    تنها به خواب می ماند
    چراغ
    آئینه
    دیوار
    بی تو غمگینند
    تو نیستی که ببینی چگونه با دیوار
    به مهربانی یک دوست
    از تو می گوییم...
    ماشالله به دوربینت!

    چرا پای اون ملخ بیچاره رو کندی؟!
    باور کنیم روزی هزار بار می میرد کسی که فکر میکند
    برای کسی مهم نسیت
    هوای همدیگه رو داشته باشیم
    حتما بهتر میشه
    شاید یه روز دیگه وقت نباشه
    شاید ما نباشیم
    شاید اون نباشه
    و دیدنش آرزمون باشه
    وقت کمه زندگی کوتاه
    قدر همدیگه رو بدونیم
    ای جونم...ببین کی اینجاس...مهسای عزیزم...خوبی گلم؟:بوس سفت
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا