مشاعرۀ سنّتی

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از چشم تو ای ساقی خراب افتاده ام لیکن
بلایی کز حبیب آید هزارش مرحبا گفتی...
يادم آيد : تو به من گفتي :
از اين عشق حذر كن!
لحظه اي چند بر اين آب نظر كن
آب ، آئينه عشق گذران است
تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است
باش فردا ،‌ كه دلت با دگران است!
تا فراموش كني، چندي از اين شهر سفر كن!


 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
يادم آيد : تو به من گفتي :
از اين عشق حذر كن!
لحظه اي چند بر اين آب نظر كن
آب ، آئينه عشق گذران است
تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است
باش فردا ،‌ كه دلت با دگران است!
تا فراموش كني، چندي از اين شهر سفر كن!



ندانم از خدا بر گشته مژگانت چه ميخواهد

كه سر از سجده محـــراب ابرو بر نمي دارد
 

yalda.2008

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب آشیان شبزده

چکاوک شکسته پر

رسیده ام به ناکجا


مرابه خانه ام ببر
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تـــــو باید باشی

تـــــو باید باشی

تا کم نیاورم...

باید باشی تا فراموش نکنم...

نفس کشیدن را...

عشق را...

زندگی را...

بودن را...


ارام ارام در لحظاتم امدی
اما نمیدانستم همان قدر که ارام امدی میخواهی سریع بروی
 

وحيد اسماعيلي

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تو از شهر غریب بی نشونی اومدی
تو با اسب سفید مهربونی اومدی

یارب از ابر هدایت برسان بارانی
قبل از آنی که چو گردی زمیان برخیزم .....

پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

I2ose

عضو جدید
یارب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زانکه چو گردی ز میان برخیزم .....

من نمیگویم درین عالم
گرم پو، تابنده، هستی بخش
چون خورشید باش
تا توانی
پاک، روشن
مثل باران
مثل مروارید باش

فریدون مشیری
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
من نمیگویم درین عالم
گرم پو، تابنده، هستی بخش
چون خورشید باش
تا توانی
پاک، روشن
مثل باران
مثل مروارید باش

فریدون مشیری

شادم ز بي كسي كه به كويت چو جان دهم


كس نيست تا ز كـــــوي تو جايي برد مـــــــرا
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
شادم ز بي كسي كه به كويت چو جان دهم


كس نيست تا ز كـــــوي تو جايي برد مـــــــرا

از حـــد گذشــت قــــصه ی درد نـــهان ما

تـرسم که نـــاله فــاش کنــد راز جـــان ما

نی همدمی خوشست که تا روز رستخیز

بـا دوســتان حـــدیث کـنــد داسـتـــان ما
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
از حـــد گذشــت قــــصه ی درد نـــهان ما

تـرسم که نـــاله فــاش کنــد راز جـــان ما

نی همدمی خوشست که تا روز رستخیز

بـا دوســتان حـــدیث کـنــد داسـتـــان ما

این همان ابر است کاندر پی هزاران روشنی دارد ”
ـ” فضا را تیره می دارد ، ولی هرگز نمی بارد .”
چرا باران نمی بارد؟
ـ” نمی دانم ، ولی این ابر بارانی ست ،
ـ” ببار ای ابر بارانی !ببار ای ابر بارانی !
صدای رعد آمد باز ، با فریاد غول آسا .
ولی باران نیامد …
ـ” پس چرا باران نمی آید ؟”

مهدی اخوان ثالث
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
این همان ابر است کاندر پی هزاران روشنی دارد ”
ـ” فضا را تیره می دارد ، ولی هرگز نمی بارد .”
چرا باران نمی بارد؟
ـ” نمی دانم ، ولی این ابر بارانی ست ،
ـ” ببار ای ابر بارانی !ببار ای ابر بارانی !
صدای رعد آمد باز ، با فریاد غول آسا .
ولی باران نیامد …
ـ” پس چرا باران نمی آید ؟”

مهدی اخوان ثالث

دوش در حلقــه زلف تو دلــم جا مي كرد


هر دم از هر شكني او گرهي وا مي كرد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا