درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ای غایب ازنظربه خدا می سپارمت
جانم بسوختی وبه دل دوست دارمت

محراب ابرویت بنما تا سحرگهی
دست دعابرارم و برگردن اآرمت

می گریم ومرادم ازاین سیل اشکبار
تخم محبتی است که دردل بکارمت

" حافظ"
 

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا میخواهم از عاشقی بگم که خود معشوق است ، یعنی هم او عاشق خداست و هم خدا عاشق اوست....مگه میشه؟ خدا خالق ماست؟ چطور میشه عاشق ما باشه؟ آره میشه چون خودش تربیت میکنه خودش بوجود میاره وقتی آنچنان دوست میداره که بنده اش عاشقش شده خب او هم عاشق میشه ...نمیشه؟ کسی که خود مهربونه و همه مهربونیه او هم عاشقه ...عاشق بنده های خوب و نابش...

ناب....ناب همچو مهدی عج ......همه خصوصیات و همه هستی در چهادره و وجود نابش....آه که چقدر غافلیم از خدا و چقدر تنها مانده معشوقه خدا....البته تنها از نظر ما چون چیزی بنام تنهایی در عالم خلقت نیست تا خدا هست چطور میشه گفت تنهاییم؟
این تصور ماست ...تصور غلط.
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial black,sans-serif]مهدیـــــا
تو خودِ جان جهانی
چه نهانـی، چه عیانـی
این سخن حاصل امروز نبوده است.
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم که تویی جانِ جهانی!

به تو آهسته و سر بسته و در پرده نگویــم
به همه فاش بگویم
تا همه بشنوند این راز گهربار جهان را
هرچـه گفتــند و سُـرودنـد، تـو آنــی
هرچـه جستـند و سُتـودنـد، تـو آنــی
تـو همانی که همه عمر بدنبال تو ما نعره زنانيم
که خود آن نغمه عشقی
تو خود باغ بهشـــــتی
[/FONT]
[FONT=arial black,sans-serif]به تو سوگند
که نوری
تو سروری
نه به غیبت که
تو حاضر،
تو حضوری
که تو چون آب در اندام سَبوئی
[/FONT]
[FONT=arial black,sans-serif]من از این روی بگفتم که از این پس
به در خانه متروکۀ هرخس ننشـــینم و
بجز از روشنـی شعشـعۀ پرتـو تو هیچ نبـینم
تا گلِ وصل بـچیـنم...[/FONT]


 

engineer saba

عضو جدید
کاربر ممتاز
مولای من، ای سبزترین بهار هستی...!

بیا که دل آسمانیم سخت تنگ آمدن توست. بیا که آسمانیان غریب مانده اند.

بیا که بی تو زمین تنگ است و آسمان دلتنگ...!

ای کشتی نجات اگر تو نیایی آسمان دلمان گرفته خواهد بود و داغ عصرهای آدینه هر هفته

بر دلهایمان سنگینی خواهد گرد.

ای مهربان من اگر تو نیایی حیات بوی ماندن نخواهد داشت و زنده بودن بوی زندگی نخواهد داد.

ای مهربان ترین منجی موعود...! چاره مان فقط به دست توانای توست.

مولای من...! عاشقانه تو را دوست می دارم...! بیا که در انتظارت در هر لحظه شعر انتظار را

می سرایم :

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز امیر در میخـــــــــــانه تویی تو

فریاد رس ناله مستــــــــانه تویی تو


مر غ دل ما را که به کس رام نگردد

آرام تویی دام تویی دانه تویــی تو


آن ورد که زاهد به همه شام و سحر گه

بشمرد به آن سبحه صد دانه تویــی تو


آن باده که شاهد به خرابات مغان نیز

پیمود به جام و خم میخـــــانه تویی تو


در کعبه و بتخانه بگشتیم بسی ما

دیدیم که در کعبه و بتخانه تویی تو


بسیـــــــــــار بگوییم و چو بسیــــــــار بگفتیم

کس نیست به غیر از تو، دراین خانه تویی تو


یک همت مردانه در این کاخ ندیدیم

آنرا که بود همت مردانه تویــــی تو


حاج میرزا حبیب مجتهد خراسانی
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز


عمـــــر به پایان رسید در هوس روی دوست
برگ صبوری کراست؟بی رخ نیکوی دوست؟


گرهمه عالم شوند منکـــــر ما گو شود
دورنخواهیم شد ما ز سرکوی دوست ؟



قبله اسلامیان کعبه بود در جهــــــــــــــــان
قبله‌ی عشاق نیست جز خم ابروی دوست

ای نفس صبح‌دم گر نهی آنجا قــــــــدم
خسته دلم رابجو در شکن موی دوست

جان بفشانم زشوق در ره باد صــــبا
گربرساند بما صبح دمی بوی دوست

روز قیــــــامت که خلق روی به هر سو کنند
خسرو مسکین نکرد میل بجز سوی دوست


امیر خسرو دهلوی
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
بگشاي در نشسته به راهيم ما همه

در انتظار موكب ماهيم ما همه

پشت صداي ما همه از غم خميده است

مستوجب كدام گناهيم ما همه

تو آفتاب و آبي و سرمايه حيات

بي تو بدون پشت و پناهيم ما همه

رفتي و سرنوشت زمين را گره زدي

با اين شبي كه هيچ نخواهيم ما همه

بعد از تو، يخ تمام جهان را فرا گرفت

اينگونه گر دهانه آهيم ما همه

روز و شب است و شوق تماشاي روي تو

پا تا به سر تمام نگاهيم ما همه

مثل ستاره ها و نگاه درخت ها

بازآ ببين كه چشم به راهيم ما همه
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
شب است و نام تو را عارفانه ميخوانم
ببين كه شعر تو را بي بهانه ميخوانم
شب است و مرغ شب و ذكر حمد ايزد پاك
و من كه ذكر تو را جاودانه ميخوانم
به كلبه دل من عاشقانه كن گذري
كه من هميشه تو را ، عاشقانه ميخوانم
جوانه ميشكفد دردلم به عشق وصال
و من ، دوباره تو را چون جوانه ميخوانم
أسير موج دعايم ، كسي نميداند
كه زير موج ، غزل از كرانه ميخوانم
در اين غروب غم انگيز ، همدم من باش
ببين كه شعر تو را ، بي بهانه ميخوانم
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
یارب که کارها همه گردد به کام ما


نور حضور خویش فروزد امام ما


ما باده محبت او نوش کرده ایم


«ای بی خبر زلذت شرب مدام ما»


هرگز نمیرد آنکه از این باده زنده شد


«ثبت است بر جریده عالم دوام ما»


ای باد اگر بکوی امام زمان رسی


«زنهار عرضه دار به پیشش پیام ما»


گو همتی بدار که مخمور فرقتیم


شاید برآید از می وصل تو کام ما


از اشک در ره تو فشاندیم دانه ها


«باشد که مرغ وصل بیفتد به دام ما»


فیضت بصبح و شام زجان می کند سلام


پیکی کجاست تا برساند سلام ما
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
برای آمدنت دیر می شود، برگرد


زمان ز پرسه زدن سیر می شود، برگرد


در انتظار تو با کوله باری از وحشت


زمین دوباره زمین گیر می شود، برگرد


برای روشنی چشم آسمان، خورشید


میان چشم تو تکثیر می شود، برگرد


همیشه جای تو در لحظه هایمان خالیست


غروب جمعه که دلگیر می شود، برگرد


و جمعه ای که بیایی، تمام عرش خدا


به سمت خاک سرازیر می شود، برگرد
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
غروب عمر شب انتظار نزدیک است
طلوع مشرقی آن سوار نزدیک است

دلم قرار نمی گیرد از تلاطم عشق
مگو «برای چه؟» وقت قرار نزدیک است

اگر که در کف دیوار گل و لاله ست
عجیب نیست، که دیدار یار نزدیک است

بیا که خانه تکانی کنیم دل ها را
از انجماد کسالت، بهار نزدیک است

بیا! چو لاله تنت را به زخم، آذین بند
بیا و زود بیا! روز بار نزدیک است

فریب خویش مده، تشنگیت خواهد کشت
دو گام پیش بنه، چشمه سار نزدیک است

در آسمان پگاه آن پرنده را دیدی
اسیر موج نگردی، کنار نزدیک است
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
قیامت قامت و قامت قیامت
قیامت کرده ای ای سروقامت

موذن گر ببیند قامتت را
به قدقامت بماند تا قیامت
:gol::gol::gol:

واکحل ناظری بنظره منی الیه...
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
مولای من...

چه جمعه ها
که یک به یک
غروب شد نیامدی

چه بغضها که در گلو
رسوب شد نیامدی

خلیل اتشین سخن
تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره
سنگ و چوب شد نیامدی


برای ما که خسته ایم و دلشکسته ایم نه
ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
...
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
«اسیرعشقشدن، چاره­ ی خلاص من است»
***
برای خوب شدن ای همه وجود، بیا!
زیاد سعی نمودم، ولی چه سـود، بیا!

بَدی بدون تو از دل نمـی رود بیـرون
گناه یکسره بی چـاره ام نمـود، بیا!

«سیـاه نامه تـر از خـود کسـی نمی بینم»
همین که غیر تو هرکس مرا ستود، بیا!

به روی آتــش آهــم نَمـی ز دیــده بریز
بیا که سوخت دلم دَر غُبار و دود، بیا!

به شام غربت مادر همیشه رازی هست
به اذن اوست که دل می کند صعود، بیا!

چه مادری، چه مقامی، که "لیله القدر"ست
گرفته دامـن او را به قــحط جود، بیا!

یگــانه منتقـــم او، چــرا نمی آیــی؟!
دوباره نیمه­ ی ­شــب شد وَ دل سرود: بیا!

من از تو بی خبــرم این مرا بســـوزاند
همیـن که صبـــر و قرار مرا رُبود، بیا!

کدام لحظه­؟ کجــا؟ ای بقیـــه­ ی عترت
ســـوار مرکــب تو می کنـــد فرود، بیا!

به خون اصـغر مظلوم، زینـب مضـــطرّ
به لحظه ای که سَری جز به نِی نبود، بیا!

سلام بر تو که هر صبــح و شـام گریانی
بــه داغ علقمـــه و صـورت کبـــود، بیا!

ســـلام بر تو و بر خواندنـت دعـای فرج
تو را به اشک، به هنگامه­ ی سجود، بیا!

برای شیـــعه­ ی­ خود می نمــایی استــغفار
تو ای محبّـــت حـق، مـظـهر وَدود، بیـا!

ســــلام بر تو و بر انتــــقام خونیـنـت
قیامتــی اسـت قیامــت، تمــامِ بود، بیا!

سـلام بر تو به هنگام حمـد و تکبیـرت
دمی که برکَنی از ریشه اش یهود، بیا!

سلام بر تو و بر لحظه ای که می آیی
بیا و زود بیـــا؛ آفرین، درود، بیا!

برای خوب شدن، راه بی­ تو، بیراهه­ ست
به هرطـرف بروم می کنــم رکود ، بیا!

«اسیر عشق شدن، چاره­ ی خلاص من است»
تــو را به حضـرت عبـّاس، عشق! زود بیــا!
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
نمی دونم می دونی چقدر انتظار سخته؟ وقتی آدم منتظر تا مهمونش از سفر بیاد اون ساعت ها مثل سال میگذره براش. چشم انتظاریم...
 

EECi

مدیر بازنشسته
اقا ... می دونم میخونی... بهم قدرتی بده تا نائب خوبی برات باشم... با افتخار می گم امام زمانم هستی... بهم قدرت بده پرچم انسانیتت، صداقتت، برادریت، محبتت را در تمام دنیا بگردانم و همه را عاشق تو کنم حتی انهایی که نمی شناسنت.
تا وقتی امدی با افتخار کنارت بایستم و بسوی برابری حرکت کنیم.
اقا منتظرتیم...
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
يا اين دل شكسته ما را صبور كن
يا لا أقل به خاطر زينب ظهور كن

ديگر بتاب از افق مكه ، ماه من!
اين جاده هاي شب زده را غرق نور كن

با ذوالفقار حضرت مولا ، بيا و بعد
دلهاي شيعه را پرِ حسّ غرور كن

با كوله بار غربت و اندوه خود بيا
از كوچه هاي سينه زني مان عبور كن

امشب بيا كه روضه بخواني برايمان
امشب بساط گريه ما را تو جور كن

يا چند صفحه مقتل كرب و بلا بخوان
يا خاطرات عمه تان را مرور كن

هم از وفاي ساقي لب تشنگان بگو
هم يادي از مصيبتِ سرخ تنور كن
 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام بچه ها
چقدر زود10روز گذشت
شما هر روز دعاي عهد رو خوندي؟!
بچه ها چقدر توي اين ده روز به ياده امام زمان بوديم؟
من كه هيچي!
هنوزم وقتي نماز ميخونم با نمازاي قبله ماه رمضونم هيچ فرقي نكرده
بچه ها امروزياده حديثي افتادم كه هممون بلديم
هركي بميرد و امام زمانه خودشو نشناخته باشه به مرگه جاهليت مرده
واسه همين گفتم...
نام: محمد
پدر: امام حسن عسكرى(ع)
مادر: نرجس
القاب: حجت، خاتم، صاحب الزّمان، قائم، منتظَر، و از همه مشهورتر مهدى
شكل: چون ستاره درخشان نورانى، و داراى خالى سياه بر گونه راست
زاد روز: شب نيمه شعبان 255، هنگام طلوع فجر
زادگاه: شهر سامراء
غيبت صغرى: از سنّ پنج سالگى به مدّت 69 سال

اقا اينو بگم هنوزم دوستون داريمو براي ظهورتون هر افطار وسحر دعا ميكنيم



 

ALviin

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی وقته که نگاه خسته ی من دیگران را می آزارد

خستگی از بودن از نبودن از رفتن

خیلی وقته سر در بالین خدا نهاده ام وبسی غمگینم

خسته ام

نای صدا کردن ندارم

دعای شب و روزم مرگ است

مرگ زندگی!مرگ التهاب!مرگ تنهایی هایم..........

فقط میگویم

بیا:cry:
 

Similar threads

بالا