اهمیت باکرگی: آیا (هنوز) مسئله مهمی قلمداد می شود؟
- شروع کننده موضوع pesare irani
- تاریخ شروع
چرا اینطوری نگاه میکنی بابا
اینارو به من گفته بود منم گفتم شوخی کردم
به نظر من این بحثا بینتیجست
چون به اندازه ادمای روی زمین دیدگاه وجود داره
ولی چیزی که مهمه اینه که پسری که تجربه *** قبل از ازدواج رو داشته نباید نمیتونه بعد به همسر ایندش گیر بده که چرا تو باکره نیستی
این قضیه بر عکسشم صدق میکنه
من از یکی از دوستام که به اندازه موهای سرش قبل ازدواج *** داشت پرسیدم :گذشته همسرت برات مهمه ؟گفت نه.ظاهرا جوابی غیر از این نداشت.چون به نظر من *** قبل ازدواج یه جور خیانت به همسر اینده ادم محسوب میشه و وقتی که خودت این خیانت رو کردی دیگه نباید انتظار صداقت از همسرت داشته باشی.
نزنیدا نظرمو گفتم
چون به اندازه ادمای روی زمین دیدگاه وجود داره
ولی چیزی که مهمه اینه که پسری که تجربه *** قبل از ازدواج رو داشته نباید نمیتونه بعد به همسر ایندش گیر بده که چرا تو باکره نیستی
این قضیه بر عکسشم صدق میکنه
من از یکی از دوستام که به اندازه موهای سرش قبل ازدواج *** داشت پرسیدم :گذشته همسرت برات مهمه ؟گفت نه.ظاهرا جوابی غیر از این نداشت.چون به نظر من *** قبل ازدواج یه جور خیانت به همسر اینده ادم محسوب میشه و وقتی که خودت این خیانت رو کردی دیگه نباید انتظار صداقت از همسرت داشته باشی.
نزنیدا نظرمو گفتم
اول اینو بگم که باکرگی در کشور ما بد معنی شده .... همه اونو مربوط به دختر می دونن ..
اما در لاتین باکرگی به معنی virgin یعنی پسر یا دختری که تا حالا رابطه جنسی رو تجریه نکرده ...
خوب اینکه پسر یا دختر باکره است فقط یک اتفاق نیست که بخوایم به راحتی ازش بگذریم ....
بالاخره داشتن تجربه جنسی قبل از ازدواج ... بعد از ازدواج مشکلات زیادی رو درست می کنه
1 - شکستن قبح رابطه جنسی با هر فرد ..... این موضوع داشتن یک زندگی زناشویی بی آلایش رو تحت الشعاع قرار میده ..... یعنی زن و شوهر باید قبول کنن که طرف مقابلشون ممکنه باز هم به رابطه با فرد دیگری روی بیاره
2 - مرد یا زنی که قبل از ازدواج با فردی رابطه نزدیکی داشته حتما از لحاظ عاطفی هم وابسته شده ... پس زندگی زناشویی بعد از ازدواج در تزلزل خواهد بود
3 - مسلما در روابط انسانی پیچیده ترین و روی خط قرمز ترین رابطه ها.... رابطه جنسی است ... کسی که به طور نا مشروع از این خط قرمز عبور کرد ... ( حالا به هر دلیل .... حتی فشار شدید غریزه ....) نمی توان از او انتظار داشت تا در سایر فشار های زندگی روابط انسانی معقولی از خود نشان بده
اما چرا برخی به این موضوع با دید به اصطلاح روشنفکرانه نگاه می کنن
1 - درست کردن توجیه ... تا خودشون هم بتونن در روابط آزاد باشن
2 - درست کردن توجیه ... تا خودشون هم بتونن در روابط آزاد باشن
3-درست کردن توجیه ... تا خودشون هم بتونن در روابط آزاد باشن
4- عدم نگاه عمقی به مساله
گذشته فرد ...آینه است تا آینده ی اونو تجسم کنیم ( مگر در موارد اندک که طرف متحول میشه که من با اونا کاری ندارم )
فقط بحث پوست نیست ... حتی مربوط به منحصرا دختر هم نمیشه ..... مساله مربوط به تفکر و تربیت فرد میشه
حتما موضوع مربوط به مرد و زن میشه
این تشویق همون توجیه برای آزاد بودن خود فرده ... خانم ها باید بعد از شنیدن این جمله خیلی مشکوک بشن
آقا حسین منظورم شما نیستیا
این جمله هم خیلی خطرناکه ..... اتفاقا مردها چون آزادی بیشتری در رابطه دارن ... خیلی بیشتر در محل اتهام قرار میگیرن ...
گفتم قبل از ازدواج و بعد از ازدواج نداره ..... اخلاق و تربیت قبل از ازدواج شکل میگیره ... مردی که قبل از ازدواج رابطه داره شاید 2 تا 3 سال بعد از ازدواج آدم بشه ... اما به محض دلزدگی از همسرش دوباره کار خودشو شروع میکنه ..... کاری که خانم ها معمولا نمی کنن
و در آخر در تایید جمله دوستمون ..... هر کس شخصیتی داره مسلما به همون شخصیت روی میاره ....
پس اگر پسر و دختری با موضوع رابطه همسرش قبل از ازدواج کنار اومد ... حتما با رابطه همسرش بعد از ازدواج هم کنار میاد
تو مهرشاد نیستی؟
بيتاب
عضو جدید
دختري كه پرده بكارتش را ازراه نامشروع از دست داده است ، ديگر ارزش ندارد
وبايد با پسري همچون خودش كه ناشايسته است ، ازدواج كند وسلام
حسین-تی
عضو جدید
همه ی اینا درست ولی به نظرت بهتر نیست به نیمه ی پر لیوان نگاه کنیم!؟؟
هزار تا احتمال ممکنه وجود داشته باشه . . !
1- ممکنه یه احساس زود گذر بوده باشه . . !
2- ممکنه اون دختر تحت تاثیر احساسات ، زود به یکی اعتماد کرده باشه . . !
3- ممکنه از روی اجبار بوده باشه . . در شرایطی که راهی براش نمونده باشه . . !
و . . .!
اگه یه دختر با یه پسر رابطه برقرار کنه احتمالش خیلی کمه که پسره رو ول کنه . . .! اگه پسره ولش کرده باشه مطمئنا دختر از کاری که کرده پشیمون میشه و این بهترین فرصت برای جبرانه و به نظرم میشه به اون دختر یه بار دیگه اعتماد کرد . . .! باید شرایطی رو به وجود اورد که دختر هر نیازی داره توسط شوهرش برطرف شه . . .!
به هر حال به نظرم علاقه ی دو طرف مهم ترین شرطه . . !
من حتی دوست دخترم ندارم . . .!این تشویق همون توجیه برای آزاد بودن خود فرده ... خانم ها باید بعد از شنیدن این جمله خیلی مشکوک بشن
آقا حسین منظورم شما نیستیا
حسین-تی
عضو جدید
اینو یادم رفت نقل و قول بگیرم . . !
ولی قبل اینکه آینده رو تصور کنیم باید ببینیم اون دختر تحت چه شرایطی بوده و چه مشکلاتی داشته که تن به این کار داده . . !
بيتاب
عضو جدید
فرق نمي كند خلاف از هركه سر زند ............ای کاش اقایونم باکرگی داشتند
خلاف است وبايد تاوانش را پس بدهد ، پسر باشد يا دختر
آخرین ویرایش:
mina_1367
عضو جدید
اینو یادم رفت نقل و قول بگیرم . . !
ولی قبل اینکه آینده رو تصور کنیم باید ببینیم اون دختر تحت چه شرایطی بوده و چه مشکلاتی داشته که تن به این کار داده . . !
دقیقا موافقم شرایط روی همه چیز تاثیر میزاره ! حتی من با پافشاری کامل روی فکر و عقیده ام و حتی دیگری با پافشاری خیلی بیشتر از من روی عقیده اش !
این شرایط هستش که همه چیز رو تعین می کنه حتی حرف الان رو با نیم ساعت بعد می تونه عوض کنه و خیلی هم بعید و دور از باور نیست !
تمام 23 صفحه رو خوندم ، هزاران بار در این مورد بحث شده ، تقریبا هیچ جا هم نتیجه ای نداده ،
حرفی که سیندی زد و پیش بینی کرد
یه سری حرفهای روشنفکری و یه سری باور های کاملا سفت و محکم و در نهایت جنگ روانی ( حالا نه به این گستردگی ولی به همین مفهوم !
) ببین شاهین قرار نیست کسی چیزی یاد ما بده که براش سطح تعیین کنیم که باید از مدرسه یا غیره یادمون می دادن شقی کاملا درست میگه باور من رو خودم می سازم آیندم رو باورم میسازه ، آینده خانوادم رو باور من میسازه ، آینده شهرم رو باور من و همسایه بغلیم میسازه !
پس چیزی که من الان باورش دارم و بهش عمل می کنم فرهنگ مون میشه ! یعنی باید من از خودم شروع کنم و باورم رو درست تر کنم !
و اما یه مساله دیگه که یه نظر شخصی هست که به شدت هم بهش اعتقاد دارم اینکه گذشته هر کسی مربوط به خودشه !
صداقت خوبه و باید باشه اما گذشته من به کسی ربطی نداره همونطور که گذشته یکی دیگه به من ربطی نداره از حالا به بعد به یه فرد و همسرش ربط داره نه گذشته هر کدوم به طور جداگانه،
اره خدا وکیل
من الان که دوستام واسه شهرهای دیگن میبینم که ما چه ازادیم
ما هم همینو گفتیم
من ساندویچ دهنی میخورم یعنی .................در مثل مناقشه نيست :
چطور آدم دلش ميخواهد از ساندويچي كه ديگران ازآن خورده باشند ..........بخورد ؟؟؟؟؟؟/
اگر احساس زودگذر باشه بعد از ازدواج هم این احساس ممکنه دوباره پیدا بشه ...اونوقت چی
یا بعد از ازدواج هم کسی ممکنه تحت احساسات شدید به کسی اعتماد کرد ....
پس این عدم کنترل روی رفتار.... خودش یه ضعفه که در قالب باکره نبودن فرد ظاهر میشه
اگر از روی اجبار باشه ...آیا اون فرد خودش بستری آماده کرده تا تو اجبار قرار بگیره که این هم مورد نکوهشه ....اما اگر اجبار ربطی به او نداشته باشه .... اصلا شامل مسئله این بحث نیست ...
علاقه اگر پایدار باشه مهمترینه ... اما اگر عمقی به مسئله نگاه نشه ...بعد از چند وقتی علاقه به تنفر هم تبدیل میشه ...... پس باید با دید باز به مسئله نگاه کرد
من حتی دوست دخترم ندارم . . .!
منم گفتم منظورم شما نیستی حسین آقا !
اینو یادم رفت نقل و قول بگیرم . . !
ولی قبل اینکه آینده رو تصور کنیم باید ببینیم اون دختر تحت چه شرایطی بوده و چه مشکلاتی داشته که تن به این کار داده . . !
منم قبول دارم باید با دید باز به مسئله نگاه بشه و منطقی به چرایی همه مسائل رسیدگی بشه ....
در مثل مناقشه نيست :
چطور آدم دلش ميخواهد از ساندويچي كه ديگران ازآن خورده باشند ..........بخورد ؟؟؟؟؟؟/
ولی من دلم میادا
البته من ساندویچ دارم نه شما
راستی با شقی دوست نشدی با من دوست میشی
شما چيزي ميگيد كه مسلما خودتون هم بهش اعتقاد نداري !!
گذشته هر كس مثل چراغيه كه اينده اونو تا حد زيادي مشخص ميكنه .
بله البته گذشته هر كس به كس ديگه ربط نداره ولي اينجا از زاويه ازدواج و زندگي مشترك داره اين مطلب بحث ميشه .
فرض كنيد پسري به خواستگاريتون بياد كه در گذشته خلافكار بوده مثلا مواد مخدر و يا ارتباطات نامشروع جنسي و نظاير اون
الان مياد بهتون ميگه : چون تو رو دوست دارم ديگه از حالا به بعد خلاف نمي كنم
شما چيكار مي كنيد ؟؟ تا چه حد ريسك ميكنيد ؟؟ فراموش نكنيد ازدواج مثل پيراهن پوشيدن نيست كه حالا اگه بعدا رنگشو نپسنديديم راحت عوضش كنيم
تازه اگرهم قبول كنيد باز هم بعد از ازدواج مرتب نگران و دلشوره داريد كه نكنه بعد از مدتي اون دوباره كارهاي سابقش رو تكرار كنه و اين نگراني تا اخر عمر باهاتون خواهد بود .
نمونه اين چيزا فراوان در جامعه هستش .
همين چيزا رو بطور برعكس ميشه در مورد دخترا گفت . اون دختري كه قبل از ازدواج روابط غيرمتعارف با پسرهاي ديگه داشته مثلا بنده چجوري ميتونم اعتماد كنم كه بعد از ازدواج هم اين كارها رو تكرار نكنه .
بهتره بجاي شعار دادن قدري هم به حقايق زندگي توجه كنيم .
دوست من ....هر کس در جایگاه خودش ارزش داره ... ما حق نداریم اگر کسی مرتکب خطایی شد اونو بی ارزش خطاب کنیم .... همونطور که خودمونم خطا می کنیم ....
فقط مجازیم در انتخابمون کسی که مرتکب خطا شده رو قرار ندیم
ولی من دلم میادا
البته من ساندویچ دارم نه شما
راستی با شقی دوست نشدی با من دوست میشی
من حاضرم بات دوس بشم!
شما چيزي ميگيد كه مسلما خودتون هم بهش اعتقاد نداري !!
گذشته هر كس مثل چراغيه كه اينده اونو تا حد زيادي مشخص ميكنه .
بله البته گذشته هر كس به كس ديگه ربط نداره ولي اينجا از زاويه ازدواج و زندگي مشترك داره اين مطلب بحث ميشه .
فرض كنيد پسري به خواستگاريتون بياد كه در گذشته خلافكار بوده مثلا مواد مخدر و يا ارتباطات نامشروع جنسي و نظاير اون
الان مياد بهتون ميگه : چون تو رو دوست دارم ديگه از حالا به بعد خلاف نمي كنم
شما چيكار مي كنيد ؟؟ تا چه حد ريسك ميكنيد ؟؟ فراموش نكنيد ازدواج مثل پيراهن پوشيدن نيست كه حالا اگه بعدا رنگشو نپسنديديم راحت عوضش كنيم
تازه اگرهم قبول كنيد باز هم بعد از ازدواج مرتب نگران و دلشوره داريد كه نكنه بعد از مدتي اون دوباره كارهاي سابقش رو تكرار كنه و اين نگراني تا اخر عمر باهاتون خواهد بود .
نمونه اين چيزا فراوان در جامعه هستش .
همين چيزا رو بطور برعكس ميشه در مورد دخترا گفت . اون دختري كه قبل از ازدواج روابط غيرمتعارف با پسرهاي ديگه داشته مثلا بنده چجوري ميتونم اعتماد كنم كه بعد از ازدواج هم اين كارها رو تكرار نكنه .
بهتره بجاي شعار دادن قدري هم به حقايق زندگي توجه كنيم .
ایول ایول، ولتو ایول!
زندگی شخص مثه پلکانه برای رسیدن به بالاتر باید پایین ترا رو رد کنی اگه پایینی ها رو نابود کنیم خودمون با کله زمین میخوریم!
راستی با شقی دوست نشدی با من دوست میشی
به به ! چشم خانمتون روشن !
در ضمن اگه ميخواي با بيتاب دوست بشي بايد جزو براداران مكتبي باشي !!
دقیقا موافقم شرایط روی همه چیز تاثیر میزاره ! حتی من با پافشاری کامل روی فکر و عقیده ام و حتی دیگری با پافشاری خیلی بیشتر از من روی عقیده اش !
این شرایط هستش که همه چیز رو تعین می کنه حتی حرف الان رو با نیم ساعت بعد می تونه عوض کنه و خیلی هم بعید و دور از باور نیست !
تمام 23 صفحه رو خوندم ، هزاران بار در این مورد بحث شده ، تقریبا هیچ جا هم نتیجه ای نداده ،
حرفی که سیندی زد و پیش بینی کرد
یه سری حرفهای روشنفکری و یه سری باور های کاملا سفت و محکم و در نهایت جنگ روانی ( حالا نه به این گستردگی ولی به همین مفهوم !
ببین شاهین قرار نیست کسی چیزی یاد ما بده که براش سطح تعیین کنیم که باید از مدرسه یا غیره یادمون می دادن شقی کاملا درست میگه باور من رو خودم می سازم آیندم رو باورم میسازه ، آینده خانوادم رو باور من میسازه ، آینده شهرم رو باور من و همسایه بغلیم میسازه !
پس چیزی که من الان باورش دارم و بهش عمل می کنم فرهنگ مون میشه ! یعنی باید من از خودم شروع کنم و باورم رو درست تر کنم !
و اما یه مساله دیگه که یه نظر شخصی هست که به شدت هم بهش اعتقاد دارم اینکه گذشته هر کسی مربوط به خودشه !
صداقت خوبه و باید باشه اما گذشته من به کسی ربطی نداره همونطور که گذشته یکی دیگه به من ربطی نداره از حالا به بعد به یه فرد و همسرش ربط داره نه گذشته هر کدوم به طور جداگانه،
من به شخصا فکر نکنم کسی بتونه روی فکر و عقیده تو تاثیر بزاره
درسته شرایط روی افراد تاثر میزارن اما فکر نمی کنی ادم باید طوری مقاوم باشه که شرایط محیط روی اون به راحتی اثر نزاره
به این ادم ها به نظرت دمدمی مزاج نمی گن
اون حرف های روشن فکرانه هم که زده شده بود به نظر من تا حدود 90% شعاری بیش نبوده
به نظر من باید یاد میدادن از دوارن مدرسه تا اینکه خودمون این مسائل رو از کوچه و بازار یاد بگیریم به روش غیر علمی
یادمه چند وقت پیش لرد کبیر باشگاه یه کتاب زده بود تو باشگاه مربوط به المانی ها بود که بچه ها رو از دوران دبستانی با مسائل....................... (که سر همون هم یه مدت کوچولو رفت هوا خوری)(به مزاق بعضی ها خوش نیومد)
)
اما در مورد باورت به نظر من اینده و شهر و.......... رو همه رو شرایط محیطی هست که می سازه و باور به نظر من نقش کمی داره
الان مثلا تو یونی خودمون بچه هایی که از تهران میان کلی با بقیه بچه ها فرق دارن (باید قبول کنیم متاسفانه)
حالا هر چی ما فکر کنیم(و باور روشنفکرانه داشته باشییییییم) و........... باز هم داریم جاییی زندگی میکنیم که محیط اون با تهران فرق داره و....................
ادم اینده خودش رو خودش میسازه اما باید با ساختن اینده از توی محیط زندگی هم پیشرفت باشه که متاسفانه اینجا ها نیست مثل شهر هاییی مثل نهران و اصفهان 
الان مثلا تو به عنوان یه دختر جرئت داری مثلا ساعت9 شب به بعد تنها بری بیرون کل همایسه ها پشت سرت میگن چه دختر ...........
حالا همون دختر تو یه شهر بزرگ ساعت 9 شب به بعد بره بیرون.............
دیدی باور اینجا هیچ کارس
چون هیچ وقت نمیشه با زندگی سر جنگ داشت و باید با زندگی ساخت وگرنه زندگی نابودت میکنه
اون گذشته هم که گفتی من هم با اون موافققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققم
در مثل مناقشه نيست :
چطور آدم دلش ميخواهد از ساندويچي كه ديگران ازآن خورده باشند ..........بخورد ؟؟؟؟؟؟/
نمی دونم چرا هر چی فکر میکنم رابطه ای بببببین زن و ساندویییییییییچ پیدا نمی کنم
بابا حداقل یه مثل میزدی در حد زیر دیپلم
ها به یاد جمله ای از دکتر انوشه افتادمنمی دونم چرا هر چی فکر میکنم رابطه ای بببببین زن و ساندویییییییییچ پیدا نمی کنم
بابا حداقل یه مثل میزدی در حد زیر دیپلم
میگه که: مردی که تو خونه خوب غذا داده بشه تو کوچه دنبال سانویچ نمیره
ها این بیده جیگر
mina_1367
عضو جدید
شما چيزي ميگيد كه مسلما خودتون هم بهش اعتقاد نداري !!
گذشته هر كس مثل چراغيه كه اينده اونو تا حد زيادي مشخص ميكنه .
بله البته گذشته هر كس به كس ديگه ربط نداره ولي اينجا از زاويه ازدواج و زندگي مشترك داره اين مطلب بحث ميشه .
فرض كنيد پسري به خواستگاريتون بياد كه در گذشته خلافكار بوده مثلا مواد مخدر و يا ارتباطات نامشروع جنسي و نظاير اون
الان مياد بهتون ميگه : چون تو رو دوست دارم ديگه از حالا به بعد خلاف نمي كنم
شما چيكار مي كنيد ؟؟ تا چه حد ريسك ميكنيد ؟؟ فراموش نكنيد ازدواج مثل پيراهن پوشيدن نيست كه حالا اگه بعدا رنگشو نپسنديديم راحت عوضش كنيم
تازه اگرهم قبول كنيد باز هم بعد از ازدواج مرتب نگران و دلشوره داريد كه نكنه بعد از مدتي اون دوباره كارهاي سابقش رو تكرار كنه و اين نگراني تا اخر عمر باهاتون خواهد بود .
نمونه اين چيزا فراوان در جامعه هستش .
همين چيزا رو بطور برعكس ميشه در مورد دخترا گفت . اون دختري كه قبل از ازدواج روابط غيرمتعارف با پسرهاي ديگه داشته مثلا بنده چجوري ميتونم اعتماد كنم كه بعد از ازدواج هم اين كارها رو تكرار نكنه .
بهتره بجاي شعار دادن قدري هم به حقايق زندگي توجه كنيم .
آدما اول از همه خودشونو دوست دارن ، و تقریبا غیر ممکنه که کسی قبل از خودش و بیشتر از خودش یکی دیگه رو دوست داشته باشه ، کسی که به خاطر خودش نتونه چیزی رو ترک کنه به خاطر یکی دیگه هم نمی تونه این کارو انجام بده !
حرف من می تونه یه شعار باشه ولی وقتی اونقدر این شعار تکرار بشه میشه یکی از عقاید و پایه های فکری و زندگی !
من فکر کنم آدما عقل دارن که بتونن ببینن و تصمیم بگیرن که فردی با یه گذشته ای می تونه آینده ی مشابه گذشتش داشته باشه یا نه ،
عقل ما واسه اینه که بدونیم ، آدم معتاد و خلافکاری که به خاطر خودش نتونسته چیزی رو ترک کنه به خاطر یکی دیگه هم نمی تونه بهتره بره اول ترک کنه به خاطر خودش !!! بعد بیاد ، و اینکه بگه به خاطر تو ترک می کنم این خودش یعنی وقتی تو برای خودت ارزش قائل نیستی پس برای من هم نخواهی بود پس .... !
این حرفم ، حرف قبلی رو نقض نمی کنه ! منظور من اینه که به نظرم تجسس توی گذشته دیگران اشتباهه ، گذشته زمان مجردی طرف بوده با شرایط خاص خودش ،
قبلا هم خیلی تاکید کردم روی مساله شرایط !
متاسفانه یا خوشبختانه به این شعارم اعتقاد دارم و تو زندگی کسی تجسس نمی کنم ! اما آدم می تونه با عقلش تصمیم بگیره و فکر و عقیده طرف مقابلش رو بسنجه ! مطمئنن فکر و عقیده آدما می تونه نشون بده که چه جور آدمی هستن ، اگه درست سنجیده بشه ،
پس من اینو می گم که گذشته یکی دیگه به من ربطی نداره مهم الانشه ، اگه آدم با منطق و تیزبینی باشم می تونم ببینم الان چیزی که میگه اونی هست که هستش یا نه یه مشت حرف بیخوده !
مهم اینه که بفهمم الان چیه !!!
Similar threads
Similar threads
-
-
-
ایا تجاوز به چند زن در جلوی چشم افراد خانواده شان به اندازه حمله به یک روحانی اهمیت ندارد ؟؟!- شروع شده توسط زيگفريد
- پاسخ ها: 177
-
-
