"" یک اسپری رنگ داری با یک دیوار خالی...چی برای نفر قبلیت مینویسی ؟؟؟؟

دختر شرقی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هیچگاه امید کسی را نا امید نکن ... شاید این تنها دارایی او باشد .. :w16:
 

Mahdi JooN

عضو جدید
دوست داشتنی هایمان را دوست بداریم بدون آنکه منتظر باشیم آنها مارا دوست داشته باشند !!
 

chelsea2011

عضو جدید
لطفا آواتار شبیه خود را بگزارید
 

Goonay

عضو جدید
اينجا ايرانه يه گربه ي هفت هزار ساله
كه زنده ست تا وقتي نفت خام داره
اينجا چهار فصل ولي تو دل مردمش
فقط برف زمستون و سرماي فصله
اينجا آينه ها تو رو به تو نشون نميدن
ببين گربه منو به كجا كشونده ميگم!
مردم همه توي رويا هاشون قدم مي زنن!
تقدير و واسه همديگه رقم مي زنن!
اينجا چوبه ي داره تنبيه انحراف
خوشي تظاهر معني احترام
اينجا آبرو سيلي تو دست بچه ته
چيزي كه دستتو بگيره دست حسرته
اينجا دين من توجيه كثافت كاري منه
اينجا يه مجرمي و حكم اسارت دادي به تنت
چي دوست داري بشنوي از اين بشر
خواهر روسري سرت كن كه من(مرد) تحريك نشم!
اينجا صف اول نماز پست و مقامه!
علم و تجربه رو از بين برده روابط
اينجا ريش بزار يقه ببند كارت رو غلتكه
خنجرو غلاف كن بشو وارد تو مهلكه!
 

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خب معملومه دیگه...فقط بحث یادگاریه...چیزی بنویسین که در خاطر نفر قبلیت بمونه....
چون نفر قبلی ندارم اولین جمله رو خودم مینویسم....

آرزوهایت را یکجا یادداشت کن چون خدا فراموش نمیکنه ولی تو فراموش میکنی چیزی که الان داری آرزوی گذشتت بود.....


نفر بعدی شروع کنه.......
می گم این دیوار خانه ماست. اگه چیزی دوباره بنویسی زنگ می زنم شهرداری
 

t#h

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عمرت رو تلف نکن.سعی کن به خوبی ازش استفاده کنی................
 

sunset_69

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی باور میخواهد آن هم از جنس امید که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد
یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست هنوز...
 

M@HYA-J00N

عضو جدید
کاربر ممتاز
نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس‏
دیدم به خواب حافظ، توى صف اتوبوس
گفتم: سلام خواجه، گفتا: علیک جانم
گفتم: کجا روانى ؟ گفتا: خودم ندانم
گفتم: بگیر فالى، گفتا: نمانده حالى
گفتم: چگونه‏اى؟ گفت: در بند بى‏خیالى
گفتم که: تازه تازه شعر و غزل چه دارى
گفتا که: مى‏سرایم شعر سپید بارى‏
گفتم: ز دولت عشق ؟ گفتا که: کودتا شد
گفتم: رقیب ؟ گفتا: بدبخت کله پا شد
گفتم: کجاست لیلى ، مشغول دلربایى ؟
گفتا: شده ستاره در فیلم سینمایى
گفتم: بگو ز خالش، آن خال آتش افروز
گفتا: عمل نموده، دیروز یا پریروز
گفتم: بگو زمویش، گفتا: که مِش نموده
گفتم: بگو ز یارش، گفتا: ولش نموده
گفتم: چرا، چگونه؟ عاقل شدست مجنون؟
گفتا: شدید گشته معتاد گرد و افیون
گفتم: کجاست جمشید؟ جام جهان نمایش؟
گفتا: خریده قسطى تلویزّیون به جایش‏
گفتم: بگو ز ساقى حالا شده چه کاره‏
گفتا: شده پرستار یا منشى اداره
گفتم: بگو ز زاهد، آن رهنماى منزل
گفتا: که دست خود را بردار از سر دل
گفتم: ز ساربان گو با کاروان غم‏ها
گفتا: آژانس دارد با تور دور دنیا
گفتم: بکن ز محمل یا از کجاوه یادى
گفتا: پژو دوو بنز یا گلف تُک مدادى
گفتم که: قاصدت کو؟ آن باد صبح شرقى
گفتا که: جاى خود را داده به فکس برقى
گفتم: بیا ز هدهد جوییم راه چاره
گفتا: به جاى هدهد دیش است و ماهواره‏
گفتم: سلام ما را باد صبا کجا برد
گفتا: به پست داده ، آوُرد یا نیاوُرد ؟
گفتم: بگو ز مشکِ آهوى دشت زنگى
گفتا که: ادکلن شد در شیشه‏هاى رنگى‏
گفتم: سراغ دارى میخانه‏اى حسابى
گفت: آن چه بود از دم گشته چلوکبابى
گفتم: بیا دو تایى لب تر کنیم پنهان
گفتا: نمى‏هراسى از چوب پاسبانان
گفتم: شراب نابى تو دست و پات دارى
گفتا: به جاش دارم وافور با نگارى‏
گفتم: بلند بوده موى تو آن زمان ها
گفتا: به حبس بودم از ته زدند آن ها
گفتم به لحن لاتی: ‌«حافظ ما رو گرفتى ؟»
گفتا: ندیده بودم هالو به این خرفتى


البته ديوار به اين بزرگي پيدا نكردم كه اينا رو روش بنويسم
:biggrin:

 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عکس آواتار و امضای شوما خعلییییییی عالی شدش الانی :gol:
 

Similar threads

بالا