1-ره هم خودم كلي كار واسه جبران داشتم كه انجام بدم!!!!!
2-جرا بنده خدا سعدي؟؟؟؟مگه چه هيزم تري به تو فروخته بنده خدا كه ميخواي اين كارو بكني؟؟؟


1-ره هم خودم كلي كار واسه جبران داشتم كه انجام بدم!!!!!
2-جرا بنده خدا سعدي؟؟؟؟مگه چه هيزم تري به تو فروخته بنده خدا كه ميخواي اين كارو بكني؟؟؟
اصلا متوجه پستت نشدم . ممنون بابت تصحیحت مهندس ای تی عزیزخداییش زود گذشت..خیلی زود و عمرمون همینطوری با سرعت داره میره.
ساعت برنارد!!
:|
راستی اگر میرفتم زمانهای قدیم، میرفتم پشت سر سعدی شکلک در می آوردم نمیزاشتم شعر بگه![]()
۲.سیستم عامل هنوز پاس نکردی نه؟ اون فصل چندبرنامگی به آدم دید خوبی توی زندگی میده.2-اين بستگي به فكر خود ادم داره .ادم نبايد انتظار پيش از اندازه از خودش داشته باشه.هر كس بايد بدونه تواناييش چه قدره و توانايي انجام چه كارهايي رو داره. انتظار بيش از اندازه فقط ادمو ميبره تو رويا.مثلا من اگه بگم محال اين درسو با نمره 17 بتونم پاس كنم ببخشيد ها ولي بي عرضگي خودم چون اگه با برنامه ريزي درست جلو برم حتي سخترين درسا رو هم ميتونم بفهمم فقط بايد وقت بيشتري بزارم.
3-يعني تو زندگي هيچ وقت اشتباه نكرديد كه بخواين برگردين عفب و تون كارو انجام ندين يا اين كه تو يك تصميم سر دو راهي باشين يك راهو انتخاب كنيد ونتيجشو ببينيد بعد بخواين برگردين اون راه ديگه رو برين و نتيجشو ببينيد؟؟؟؟
۱.فقط واسه خنده؟ یعنی یک رهبر بزرگ رو از جامعه آمریکا بگیری که فقط بخندی؟ منو بگو فکر کردم میخوای به روز ترورش بری و جریان رو بگی و مانع از کشته شدنش بشی...۱.چیکار میکردم؟ اول میرفتم زمانش ، بعد زمانش رو نگه میداشتم میبردم میزاشتمش تو بولیوی بر میگشتم به این زمان میخندیدم (اینجوری)
۲.شاید کل دلارای بانک مرکزی رو میپیچوندم ، میرفتم یه کشور خارجی ، هویت جعل میکردم و به زندگیم میرسیدم....
توصیه میکنم اگه وقت داشتی و اگه دلت خواست کتاب "مسافر بی احتیاط" اثر رنه بارژاول رو بخونی.اگه خواستی خلاصه یه خطی داستانش رو برات بگم.خداییش تو این داستانای سفر زمانی دیدی کسی کار غیرخلافی انجام بده؟
با سعدی هم شعری بر سردری وجود نداره که بخواد نبود سعدی توی این موضوع تغییری ایجاد کنه!میخوام ببینم بدون سعدی از کجا میخوان سر در سازمان ملل شعر بیارن
که چی بشه؟ توی آینده چی رو میخوای به دست بیاری که الان نمیتونی؟من ترجیح می دم به اینده سفر کنم نه گذشته!
نوچ هنوز نخوندم.درسته واسه خيلي ها كه فقط رو يك جنبه يا درس فقط كار ميكنند اين اتفاق ميوفته ولي از اين بچه درس خونايي كه هم درس ميخونند هم به بقيه كاراشون ميرسنند نديدين؟؟؟اين بستگي به خود ادم داره.نبايد ادم خودشو اينقدر غرق كنه كه به بقيه جنبه ها نرسه واي خيلي از دانشمندا هستن كه بقيه جنبه هاشون عاليه همونطور كه در استعدادشون عاليند.سیستم عامل هنوز پاس نکردی نه؟ اون فصل چندبرنامگی به آدم دید خوبی توی زندگی میده.
بله من میتونم همه نمره هام رو ۲۰ بگیرم.اما در عوض هیچوقت نشینم یه برنامهی تلویزیونی که میخوام رو ببینم،از اخبار بی اطلاع باشم،با دوستام بیرون نرفته باشم،اون بازی کامپیوتری که دوست دارم رو انجام نداده باشم،برای خودم درآمد نداشته باشم و .... یک دانشجوی ممتاز که فقط یه دانشجوی ممتازه،نه چیز دیگه. هرکدوم از موارد دیگه رو که بخوام درصدی از نمره ۲۰ پایین تر میام.بقیه مسائل هم همینطوره،اگر بخواید فقط به یک جنبه از زندگی(یا توانایی هاتون) تمرکز کنید میتونید به بالاترین درجه ممکن برسید و حتی از اون هم بالاتر برید،اما از سایر جنبه ها کاملا باز خواهید ماند.واسه اینه که میگم از نظر تئوریک عملیه.
نمونه های نه چندان کاملش رو هم داریم : دانشمندی که از روابط اجتماعی بی بهره است یا در تضاد با اون یک آدم اجتماعی و خوش مشرب که از نظر علمی چیزی بارش نیست.کسی که قهرمان پرورش اندامه اما نمیدونه چرا باید مالیات بده،در برابر کسی که دقیقا میدونه در اقتصاد بین الملل داره چه اتفاقی میفته اما تا حالا یه سالن ورزشی رو ندیده.
Drago;5925679 لینک خانم لینک! دوزار به حق مالکیت معنوی مردم احترام بگذارید! (حتی اگه خودش از جای دیگه کپی زده باشه :d) [/QUOTE گفت:اتفاقا می خواستم بزارم بعد فکر کردم خلاف قوانین نذاشتم .بفرمایید :
http://139000000.blogfa.com/post-301.aspx
می تونه به هر چیزی که در حد توانایی انسان باشه برسه یعنی چیزی که بتونه بکنه : خواستن توانستن است مهم اینه که واقعا اراده بکنهشما به اين اعتقاد نداريد كه ادم به هر چيزي كه ميخواد ميتونه دست پيدا كنه ؟؟؟
چیزهایی که در حد توان آدمی هست رو می تونه نه اینکه چیزهای محال ( که دوستان همه اشاره کردن)اعتقاد ندارم.
من از فردا میخام خدا بشماصلا" هم محال نیست
![]()
چه طوری درس می خونی؟ دیگه واقعا برام سوال شده .دیگه به همه چی شک می کنم از نوع درس خوندن ام تا نوع برنامه ریزیم چون هرچه بیشتر می خونم کم تر نتیجه می گیرمیه ترم از ارشد گذشت ، بهمین اسونی . خدایی زمان چقدر زود میگذره!!!!! کسی ساعت آرنولد رو نداره؟؟؟
امتحانام تموم شد و فقط پروژه هام مونده که اونا رو هم حتما تموم میکنم یعنی باید تموم کنم . امتحانا هم بطور میانگین بالای خط خوب بود.
شاد و پیروز باشید
دقیقا منم جمله رو دیدم اون یادم افتاداون كه ادميزاد محدوده به قول dzzv_13 و اين جمله رو بايد واسه كارهاي كه در حد ما هست به كار برد.البته به اينم بستگي داره كه تعريف خدا بودنو چي بكني.مگه منصور حلاج نگفت من خدام ولي دركش از خدا بودن با بقيه ادماي اطرافش فرق داشت.
نظر دوستان رو خوندم منم موافقم منم دوست ندارم به گذشته برگردم چون تصمیم هایی که گرفتم درست یا غلط تو اون شرایط اونو انتخاب کردم برگردم شاید دوباره اون اشتباه رو بکنماگر ميتونستيد زمان رو نگه داريد يا به زمان گذشته برگرديد اولين كاري كه دوست داشتين انجام بدين چي بود؟؟
دوما اتفاقات تلخ که گذشته تجربه کردم اونوقت مجبورم دوباره اونا رو تجربه کنم و ناراحت بشم و.... پس با فکر کردن به گذشته حال رو از دست نده هر چند خودم هم گاها این کارو می کنم
منم دوست دارم آینده رو ببینم
کاملا موافقمتقریبا میتونم بگم کار خاصی نمیکردم.
عموم اتفاقاتی که توی زندگیم افتاده و انتخاب هایی که کردم تحت تاثیر عوامل مختلفی بوده و با برگشتن به اون زمان،الزاما اون عوامل تغییر نخواهند کرد و منم دوباره همون کارو میکنم.
1.خوش به حالت که این قدر به تصمیمات اعتماد داری و مطمئنی۲
1.کیه که توی زندگی اشتباه نکرده باشه؟ اما اون انتخاب اشتباه،همونطور که گفتم نتیجهی یک سری عوامل درونی و بیرونی بوده.مسلما تا اون عوامل مرتفع نشه من دوباره همون اشتباه رو خواهم کرد.مثال میزنم : اگر تصمیم گرفتم به جای درس خوندن بازی کنم،همه اش راحت طلبی نبوده،فشار روانی و درگیری ذهنی که اون موقع داشتم تمرکزم رو برای درس خوندن از بین میبرده و به جاش بازی کردن منو به دنیایی میبرده که اون مشکلات رو برای مدتی فراموش کنم.
اگر توی زندگی تصمیمی گرفتم،تا اونجا که برام ممکن بوده به عواقبش فکر کردم و عاقلانه تصمیم گرفتم،از روی هوا همینجوری تصمیم نگرفتم، پس نتیجه اش هرچی بوده دیگه براش تاسف نخوردم (چون میدونستم که اون راهی که نتیجه بهتر داشته برام ممکن نیست).شاید بتونم بگم آدمی هستم که خیلی بعیده پشیمون بشم.
2.که چی بشه؟ توی آینده چی رو میخوای به دست بیاری که الان نمیتونی؟
2.در مورد اون سوالم که پرسیدی منم جواب میدم
منم دوست دارم برم آینده چون دوست دارم ببینم مثلا 10 سال دیگه کجام ؟چی کار می کنم ؟یعنی کلا چه جور آدمی شدم ؟به هدفام رسیدم یا نه ؟؟
۱.فقط واسه خنده؟ یعنی یک رهبر بزرگ رو از جامعه آمریکا بگیری که فقط بخندی؟ منو بگو فکر کردم میخوای به روز ترورش بری و جریان رو بگی و مانع از کشته شدنش بشی...
۲.سوال اول اینه که کل دلارای بانک مرکزی رو میخواستی توی جیب جلوی شلوارت بزاری یا جیب عقب؟!!
سوال دوم اینه که یعنی اصولا بقیه کشور،مردم،اقتصاد و ... برات مهم نیست دیگه؟پولا رو بزنی به جیب و حالشو ببری...یعنی الان اگه به فرض رئیس جمهور بودی و برات امکان داشت بدون سر و صدا یه مقدار زیادی از پولها رو ببری،میبردی؟
سوال سوم میگه که به زندگیت میرسیدی،یعنی چیکار میکردی؟ خونه و ماشین و سهام و ... به کنار،چه کار مفیدی میخواستی با مثلا ۱۰۰ میلیارد دلار بکنی؟
توصیه میکنم اگه وقت داشتی و اگه دلت خواست کتاب "مسافر بی احتیاط" اثر رنه بارژاول رو بخونی.اگه خواستی خلاصه یه خطی داستانش رو برات بگم.
با سعدی هم شعری بر سردری وجود نداره که بخواد نبود سعدی توی این موضوع تغییری ایجاد کنه!
این مسئله سردر سازمان ملل و شعر سعدی هم از اون شایعه های قدیمی و بی اساسه.نکته اساسی هم اینه که سازمان ملل چندین در متعدد داره!! سردر هیچکدومش هم همچین شعری نیست.
مطلب کامل رو میتونید اینجا بخونید.
1.خیلی راحت ، با یه برنامه ریزی کوتاه مدت و مفید. به چی شک داری صنم خانوم ؟؟ منظورت برنامه ریزی برای امتحانات پیام نور هستش !!! تو امتحانات کمتر نتیجه میگیری؟؟؟ خب روش برنامه ریزیت رو برای یه هفته عوض کن و نتیجش رو با برنامه ریزی قبلیت مقایسه کن.1.چه طوری درس می خونی؟ دیگه واقعا برام سوال شده .دیگه به همه چی شک می کنم از نوع درس خوندن ام تا نوع برنامه ریزیم چون هرچه بیشتر می خونم کم تر نتیجه می گیرم
2.منم دوست دارم برم آینده چون دوست دارم ببینم مثلا 10 سال دیگه کجام ؟چی کار می کنم ؟یعنی کلا چه جور آدمی شدم ؟به هدفام رسیدم یا نه ؟؟
مسئله اینجاست که حد توانایی انسان چقدر است؟ و توانایی انسان ها با همدیگه متفاوته یا نه؟ و اگه متفاوته چجوری میشه حد توانایی هر کسی رو تشخیص داد؟می تونه به هر چیزی که در حد توانایی انسان باشه برسه یعنی چیزی که بتونه بکنه : خواستن توانستن است مهم اینه که واقعا اراده بکنه
مسئله اینجاست که حد توانایی انسان چقدر است؟ و توانایی انسان ها با همدیگه متفاوته یا نه؟ و اگه متفاوته چجوری میشه حد توانایی هر کسی رو تشخیص داد؟
تشخیصش به چه صورته؟توانایی جنبه های مختلفی داره.
مثلا جسمی ، که خب برای کارهایی مثل برنامه نویسی (و کلا در حوزه IT و کامپیوتر) توانایی جسمی بالایی جز بینایی و داشتن دستان سالم (برای تایپ :دی) نیاز نداره. در کل منظورم اینه که معلولیت و تصادف و .. همه میتونن توانایی جسمی رو تحت الشعاع قرار بدن. توانایی فکری و ذهنی هم هست که طبعا ذهن باز و به قول خودم ذهن زیبا نیاز داره. ذهن زیبا داشتن هم سخت نیست. توانایی فکری هم یعنی از آکبندی در اومدن (بد برداشت نکنید، منظور و مقصود اینه که افراد همه ازش ب یک اندازه برخوردارند).
۱.اون افرادی که شما میگید در جنبه هایی که براشون مهم تره متمرکز شده اند.مثلا درس و کار (و چند موضوع دیگه).اما مثلا من از درسم کمتر کردم به بازی رسیدم یا یه کسی به ورزش رسیده.مسلما اون بچه درسخون و من به اندازه اون آدم بدنمون ورزیده نیست،یا اون بچه درسخون و ورزشکار به اندازه من توی بازی مهارت ندارن.۱.از اين بچه درس خونايي كه هم درس ميخونند هم به بقيه كاراشون ميرسنند نديدين؟
۲.خيلي از دانشمندا هستن كه بقيه جنبه هاشون عاليه همونطور كه در استعدادشون عاليند.
خب بعدش؟ مثلا رفتی دیدی شدی یه زن خانه دار با ۳ تا بچه که روزهاش همه تکراریه.یا شدی مدیر پروژه در یک شرکت IT که سرش خیلی شلوغه.بعدش چی؟ چی نصیبت میشه؟منم دوست دارم برم آینده چون دوست دارم ببینم مثلا 10 سال دیگه کجام ؟چی کار می کنم ؟یعنی کلا چه جور آدمی شدم ؟به هدفام رسیدم یا نه ؟؟
۱.یعنی ملت آمریکا (و به خاطر تاثیر مهم آمریکا در جهان میتونم بگم جهان) رسما موش آزمایشگاهی شما تشریف دارن دیگه!۱- آره میخواستم بدونم تاریخ امریکا چه تغییراتی میکنه.
۲- میتونستم یک ششم از اپل رو با این پول بخرم (بیشتر از سهم تیم کوک و یا حتی خود استیو جابز!)
۳.اگر رییس جمهور و غیره و ذلک هم بودم شاید! تا تو محیط نباشم نمیتونم نظر بدم
۴.اسم لاتینش رو بگو تا در Warez ها جست و جو کنم![]()
متوجه منظورت از ارسال این پست نمیشم.یعنی متوجه نمیشم چه نکته ای رو خواستی بگی.به قول خودم «مالتی تسکینگ برای سیستم عامل ضروری نیست برای ما ضرورت داره ».
...
...
...
ولی هنوزم سیستم عامل سینگل تسک تولید میشه، میدونید چرا؟
.یعنی ملت آمریکا (و به خاطر تاثیر مهم آمریکا در جهان میتونم بگم جهان) رسما موش آزمایشگاهی شما تشریف دارن دیگه!
۲.این کار مفید بود؟ گفتم غیر از چیزهایی که برای خودت میخری،سرمایه گذاری هایی که میکنی و ... غیر از اونا چه کار مفیدی برای جامعه،اون کشوری که ازش دلارها رو "دزدیدی" و برای بشریت میکنی؟
۳.یعنی تلویحا اعلام میکنی که بدت نمیاد از پول ملت دزدی کنی.تاسف برانگیزه.
۴.کتاب فرانسویه به اسم Le Voyageur imprudent (همون مسافر بی احتیاط) که وقتی به انگلیسی ترجمه شده عنوانش به Future Times Three (آینده به توان سه) تغییر کرده.
متوجه منظورت از ارسال این پست نمیشم.یعنی متوجه نمیشم چه نکته ای رو خواستی بگی.
مسلمه که چندبرنامگی نیاز سیستم عامل نیست و نیاز کاربره.کامپیوتر اگه اشتراک زمانی باشه هم کار میکنه،اگه تک برنامه هم باشه کار میکنه،الکترونیکی هم نباشه حتی کار میکنه،چرتکه هم حتی به خوبی کار خودشو میکنه.اما محدودیت های کاربر و خواسته های بیشترش باعث این تغییرات شده.بدیهیه.
مثل اینه ما بگیم فرکانس پردازنده اگه یه هرتز هم باشه کارشو انجام میده.
سیستم عاملهای سینگل تسک همونطور که خودت گفتی مقاصد آموزشی دارن.دقیقا همون چیزی که شما ازش فراری هستی! همونطور که حاضر نیستی اثبات های حسابان رو بخونی،طراحی یه سیستم عامل سینگل تسک هم حتما به نظرت چیز بدیه!
-----------------------
حالا دوتا سوال :
۱.چرا axel؟ چرا از prozilla استفاده نمیکنی؟
۲.فدورا ۱۸ رو دانلود کردی؟ چطور بود؟ همونطور که توی امضام بود از فدورا ۱۶ استفاده میکنم میخوام ۱۸ رو نصب کنم.چی داره که انگیزه کار رو بهم بده؟ گنوم شل رو درست کردن یا همونجوریه؟
1-اون جوري كه شما ميگيد نه نيست.بازم به قول شما تو چند جنبه خاص رشد كردند.1.اون افرادی که شما میگید در جنبه هایی که براشون مهم تره متمرکز شده اند.مثلا درس و کار (و چند موضوع دیگه).اما مثلا من از درسم کمتر کردم به بازی رسیدم یا یه کسی به ورزش رسیده.مسلما اون بچه درسخون و من به اندازه اون آدم بدنمون ورزیده نیست،یا اون بچه درسخون و ورزشکار به اندازه من توی بازی مهارت ندارن.
هیچکدومش هم "بد" یا "غلط" نیست.افراد روش های مختلف رو برای زندگی انتخاب میکنن.
2-خب بعدش؟ مثلا رفتی دیدی شدی یه زن خانه دار با ۳ تا بچه که روزهاش همه تکراریه.یا شدی مدیر پروژه در یک شرکت IT که سرش خیلی شلوغه.بعدش چی؟ چی نصیبت میشه؟
1. به قول خودم «مالتی تسکینگ برای سیستم عامل ضروری نیست برای ما ضرورت داره ».
خب میتونم توجیه درستی هم براش ارائه بدم.
2. طبعا اگر این سیستم عامل متن باز ، سینگل تسک بود، تنها یکی از این کارها در آن واحد انجام میشد.
3. ولی هنوزم سیستم عامل سینگل تسک تولید میشه، میدونید چرا؟ چون سادست و دانشجو ها و دانش آموزای علاقه مند راحت میتونن یکیش رو برای خودشون درست کنند (با اسمبلی میشه) مثل http://mikeos.berlios.de که با اسمبلی نوشته شده، ۳۲ بیت و سینگل تسک هست. البته مشکلاتی هم داره مثلا در مود حفاظت شده نیست و نمیشه بوت لودرش رو گراب قرار داد (برای دوال بوت با لینوکس مشکلات فراوانی خواهید داشت!).
اینو نمی تونم بگم که آدم ها متفاوت نیستن و یکی هستن و .. چون دروغ محض هست آدم ها متفاوت هستن هر کدوم تو یه زمینه ای مهارت دارن و درسته از لحاظ هوشی هم فرق دارن ولی اینا مهم نیستن مهم تر از اونا اراده و تلاشه حتی معلولیت هم دلیل نمیشه نمونه ی بارز این : فیزیکدان معروف استیون هاوکینگ مهم خواستن و اراده کردن (تلاش )است .مسئله اینجاست که حد توانایی انسان چقدر است؟ و توانایی انسان ها با همدیگه متفاوته یا نه؟ و اگه متفاوته چجوری میشه حد توانایی هر کسی رو تشخیص داد؟
1.نتیجه فرق نکرد مثلا امتحان معادلات واقعا خودم رو کشتم تا خوب بشه یه جورایی حداقل جبران بشه ولی بازم نتیجه مثل قبلی ها بود1.خیلی راحت ، با یه برنامه ریزی کوتاه مدت و مفید. به چی شک داری صنم خانوم ؟؟ منظورت برنامه ریزی برای امتحانات پیام نور هستش !!! تو امتحانات کمتر نتیجه میگیری؟؟؟ خب روش برنامه ریزیت رو برای یه هفته عوض کن و نتیجش رو با برنامه ریزی قبلیت مقایسه کن.
2. میخوای بری اینده ، بالاخره برمیگردی به زمان حال دیگه . نمیخوای که تو اینده بمونی!!!! موقع برگشت دوباره این شور و هیجان و نگرانی و گاه استرس رو تو انجام کارات خواهی داشت؟؟؟ شاید بگی بستگی به اتفاقات مشاهده شده در ایندت داره . با دیدن اینده همه هیجاناتت تخلیه میشه . یه چیزی بگم ، بعنوان یه دوست یا هرچیزی که خودت میگی بعنوان یادگاری داشته باش:
" همیشه سعی کن تو زندگیت یه قدم جلوتر باشی "
این یعنی اینده رو هم داری اباد میکنی .مثال میزنم : تو یه سمیناری ، شما میخوای سخنرانی کنی . قبل شروع سمینار ، با خودت کل سخنانت رو تمرین کن ، ببین چه سوالایی قراره پرسیده بشه ، براشون جواب داشته باش ( اینجا بحث احتمال میاد) و ... . تداعی صحنه سمینار قبل شروعش یعنی اینکه شما یه قدم جلو هستی .
باز اگه متوجه نشدی بگو واضح تر توضیح بدم.
گذشته گذشته ، اینده هم فعلا نیومده ، چرا پس حالتون رو با فکرای ناجور ( اگه میشد .... چی میشد) خراب میکنید. بشینید با یه برنامه ریزی خوب از حالتون لذت ببرید.
شاد و پیروز باشید
خوب اگه خانه دار بودم نشون می ده پس خوب کار نکردم یا خوب برنامه ریزی نکردم و چون تو کارم اون معلومات و تخصصی که می خواستم نداشتم پس ناموفق شدم پس بیشتر بیشتر تلاش می کنم و تو تصمیمام دوبار فکر می کنم و اگه اون مدیر بودم شارژ میشم یعنی می بینم اونی که هدفم بوده رسیدم و در نتیجه با روحیه ی بهتر و پر انرژی تر ادامه می دم و هر دفعه که اون یادم می افته انرژی مضاعف پیدا می کنم .۱.
1.خب بعدش؟ مثلا رفتی دیدی شدی یه زن خانه دار با ۳ تا بچه که روزهاش همه تکراریه.یا شدی مدیر پروژه در یک شرکت IT که سرش خیلی شلوغه.بعدش چی؟ چی نصیبت میشه؟
1. ولی من چنین فکر نمیکنم .. یعنی صورت سوالت اشتباه هست .. چون همه چی برای نیاز ما هست و چون ما سرعت رو میخوایم به چندکاره بوده نیاز پیدا میکنیم .. درواقع سیستم عامل هیچی نمیخواد و فقط نیاز ما رو میخواد برآورده کنه .. پس سیستم عامل از خودش طلب نیاز نمیکنه و در راستای نیاز ما هست ..
2.به سرعت سوئیچ کردن هم فکر کردی ؟!! (برش زمانی هایی که گاه به یک میلیون بر ثانیه میشه)
ما با سی پی یو کار میکنیم .. سی پی یو سرعت پردازش فجیحی داره (خیلی زیاد)
یکم هم بیا بالاتر و سی پی یو رو ببین .. چون سی پی یو هست که کار رو انجام میده و سیستم عامل فقط واسطی هست که کارها رو زمان بندی کنه و میفرسته که سی پی یو کار رو انجام بده
بنظرم یکم معماری کامپیوتر بخونی خیلی خوب میشه ..
3. شاید این خودش باعث بالا رفتن امنیت بشه (اون قسمتی که با قرمز مشخص کردم)
در سیستم های تعبیه شده و جاهایی که امنیت زیاد لازم باشه سعی میکنن تک پردازنده ایی باشه و درعین واحد فقط یک کار انجام بشه که اینکار اون یک هزارم خطای که توسط چندکاره بودن رو کاهش بده (البته اینو من خودم بهش رسیدم .. شاید اشتباه میگم)
۱- سیستم عامل با نیاز ما ساخته شده. طبیعیه همه چیزش رو نیاز ما تعیین کنه.
۲- اولا «فجیح» نه «فجیع» که با «فاجعه» هم خانواده است. ثانیا هر CPUی اینطور نیست. مثلا SPARC (یکی از دلایل علاقه من به اوراکل) سرعت پردازشی بالاتری نسبت به سایر معماریهای موجود در سرورها داره (وقتی کشش ZFS رو داره طبعا پردازش بالایی رو انجام میده).
۳- خود مایک سندرز ادعا میکنه سیستم عاملش برای دسکتاپ بهینه شده ، ولی مود حفاظت شده نیست. در مورد سیستم تعبیه شده ، یک iPod هم که iOS رو ران میکنه تعبیه شده هست. پس نتیجه ای که رسیدی کمی تا قسمتی اشتباه هست. (بزرگترین اشتباه اینه که معمولا Embedded رو در روبوت ها و ... میبینیم. شخصا NetBSD رو به صورت تعبیه شده در میکروهای ARM تجربه کردم و چند وظیفگی و چندکاربریش هم حفظ کرده بود).
پ.ن: معماری کامپیوتر رو هم در برنامه کاری دارم. البته اگر کتب آقایان تننباوم و سیلبرشاتس (سیستم عامل) و جعفرنژاد (طراحی و پیاده سازی زبانهای برنامه سازی) تموم بشه![]()
1. پس حرفت اشتباه بود که میگی نیاز ما هست نه سیستم عامل
2. همون فجیع که شما میگی(فاجعه هم بد معنی نمیده)
من نگفتم سرعت سی پی یو مقایسه کن .. منظورم این بود روی برش زمانی ها دقت کن .. به اون سرعت انجام سه عمل fetch + decode + execute دقت کن
پیشنهاد میکنم کتاب حقیقت رو بخونی .. چکیده دوتا کتاب تتنباوم + سیلبرشاتز (س) هست + استالینگز (هر چند بیشتر از تننباوم گفته و جاهایی که سوتی داده تننباوم رو از کتابای دیگه گفته .. کلا نظم تننباوم بهتره)
۱.یه جمله معروفی هست میگه With great power,comes great responsibilty ( قدرت زیاد،مسئولیت زیاد همراه خودش میاره).اگه امکانش رو داشته باشی که تغییری ایجاد کنی،باید مسئولیت پذیر باشی، عواقبش رو به درستی بدونی و راه درست رو انتخاب کنی.(این نقل قول حواشی جالبی داره )۱. بله.
۲. مگه بشریت برای من کاری میکنه؟ اصلا بشریت رو با کدوم «ب»مینویسند؟![]()
۳. کسی رو میشناسی که این کار رو نکنه؟
۴.ممنون.
۵- axel رو بیشتر دوست دارم. وقتی هم حس گرافیکالم گل کنه میرم سراغ wxWidget دوست داشتنی و طبعا Multiget.
۶- یحتمل در مخازن نسخه ۱۹ Unity هم قرار بدن.
۱.نه نشد.استیون هاوکینگ در زمینه ورزش چی برای گفتن داره؟ در زمینه فعالیت های اجتماعی چطور؟ در بسیاری از زمینه ها ایشون محدود هستن،پس اصولا امکان حضور در اون زمینه ها رو نداره،پی میتونه جای دیگه تمرکز کنه! (البته این رو انکار نمیکنم که اگه من جای اون بودم شاید اصلا عمرم رو به تاسف خوردن میگذروندم،نه فیزیک.)۱.اینو نمی تونم بگم که آدم ها متفاوت نیستن و یکی هستن و .. چون دروغ محض هست آدم ها متفاوت هستن هر کدوم تو یه زمینه ای مهارت دارن و درسته از لحاظ هوشی هم فرق دارن ولی اینا مهم نیستن مهم تر از اونا اراده و تلاشه حتی معلولیت هم دلیل نمیشه
۲.خوب اگه خانه دار بودم نشون می ده پس خوب کار نکردم یا خوب برنامه ریزی نکردم و چون تو کارم اون معلومات و تخصصی که می خواستم نداشتم پس ناموفق شدم پس بیشتر بیشتر تلاش می کنم و تو تصمیمام دوبار فکر می کنم و اگه اون مدیر بودم شارژ میشم یعنی می بینم اونی که هدفم بوده رسیدم و در نتیجه با روحیه ی بهتر و پر انرژی تر ادامه می دم و هر دفعه که اون یادم می افته انرژی مضاعف پیدا می کنم .![]()
معماری کامپیوتر پیش نیاز سیستم عامل هست.نه از نظر سیلابس دانشگاهی بخوام بگم،از نظر منطقی و عقلانی هم داشتن اطلاعات کافی از معماری کامپیوتر پیش از آشنا شدن با طراحی سیستم عامل لازمه.معماری کامپیوتر رو هم در برنامه کاری دارم. البته اگر کتب آقایان تننباوم و سیلبرشاتس (سیستم عامل) و جعفرنژاد (طراحی و پیاده سازی زبانهای برنامه سازی) تموم بشه
درد همینجاس! یعنی انتظار دارید دانشگاه توش یه اتفاق بزرگی براتون بیفته.اما اتفاق بزرگی قرار نیست بیفته (البته اگر به "واقعه" اعتقاد دارید که بحث جداست!).شما فقط وارد یه محیط شدید.دانشگاهی کاری براتون انجام نمیده،اما یه کارهایی هست که توی اون "جو" و اون محیط امکان انجامش هست.دیگه تصمیم با شماست،وقتتون رو توی بوفه با دوستان بگذرونید،توی کلاس در حال پیاده کردن واو به واو حرفهای استاد،یا طور دیگه ای.فكر ميكردم وقتي وارد دانشگاه ميشم قراره چه تغيير بزرگي بشه تو زندگيم.......چه اتفاق بزرگي هستش كه قراره بيفته...... ولي ساده تر از اون چه فكر ميكردم اتفاق افتاد و يك ترمشم گذشتو رفت.....اصلا هيچ شورو هيجاني توش نبود....
اما بعضی از اشعار کژ طبع جانورانی مثل من رو هم به استفاده از شعر سوق میده!
معماری کامپیوتر پیش نیاز سیستم عامل هست.نه از نظر سیلابس دانشگاهی بخوام بگم،از نظر منطقی و عقلانی هم داشتن اطلاعات کافی از معماری کامپیوتر پیش از آشنا شدن با طراحی سیستم عامل لازمه.
۵.یه دانلود accelerator خوب،در قد و قواره proz که gui هم داشته باشه و لازم نباشه واسه آدرسی که پرش & و موارد مشابه هست دردسر بکشم بهم بگو.
۶.دیگه چی؟؟ همینمون مونده بریم یونیتی نصب کنیم...بگو راحت باش،بریم مک او اس هم نصب کنیم دیگه...
۳.شخصا؟ بله میشناسم.اولین نفرش خودم.بعد پدر/مادرم.بعدش بقیه اعضای خانواده.بعدش بسیاری دیگه از افراد در کره زمین که براشون "اخلاق" و "منافع گروهی" بسیار مهم تر از منافع شخصیه.
۱.
امیدواریم یه روز بالاخره "موسیقی" هم همچین تاثیری در شما بتونه ایجاد کنه!!
مهمترین اتفاق اینه که خودت تصمیم میگیری آیندتو چطور رقم بزنی نازی جانبچه ها فكر كنم دارم افسردگي ميگيرم....هي ميگفتن دانشگاه بري اله ميشه دانشگاه ميري بله ميشه...فكر ميكردم وقتي وارد دانشگاه ميشم قراره چه تغيير بزرگي بشه تو زندگيم.......چه اتفاق بزرگي هستش كه قراره بيفته...... ولي ساده تر از اون چه فكر ميكردم اتفاق افتاد و يك ترمشم گذشتو رفت.....اصلا هيچ شورو هيجاني توش نبود....
در رابطه با بحثی که نازی جان استارترش بود به جمله هیتلر اشاره میکنم:
اشکهایی که پس از شکست میریزیم
تاوان عرقهاییست که برای رسیدن به هدف نریختیم
حالا بعضي از اهنگا اينطوري هستن ولي اهنگاي بي كلام خيلي تاثيرات زيادي دارند.وقتي به پيانو يا گيتار يا .... گوش ميديد خيلي احساس ارامش به ادم ميده...با این که موسیقی لذتش زودگذر هست اصلا موافق نیستم! بعضی از آهنگا (مثل اکثر ترک های رپ فارس) جوری هستن که لذت دائم همراه دارند![]()
منظورتونو از اين كه به واقعه اعتقاد داشته باشمو نفهميدم...درد همینجاس! یعنی انتظار دارید دانشگاه توش یه اتفاق بزرگی براتون بیفته.اما اتفاق بزرگی قرار نیست بیفته (البته اگر به "واقعه" اعتقاد دارید که بحث جداست!).شما فقط وارد یه محیط شدید.دانشگاهی کاری براتون انجام نمیده،اما یه کارهایی هست که توی اون "جو" و اون محیط امکان انجامش هست.دیگه تصمیم با شماست،وقتتون رو توی بوفه با دوستان بگذرونید،توی کلاس در حال پیاده کردن واو به واو حرفهای استاد،یا طور دیگه ای.
شما دیگه بزرگ شدید،بالغ شدید،مسئولیت کارهاتون و اعمالتون رو باید بپذیرید.انتظار داشتن اینکه "کسی براتون کاری بکنه" یا "یه اتفاقی براتون بیفته" دیگه یه انتظار بیهوده و حتی بیجا هست.اگه کاری میخوای بکنی خودت میکنی،اگه اتفاقی قراره بیفته تو اون اتفاق رو به وجود میاری.
توی دانشگاه خیلی اتفاقها میتونه بیفته،آدمها هم میتونن تغییر کنن یا ال و بل بشن.اما این اتفاقها خودبه خودی نیست.باید بخواید.
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
تولید محتوا در فضای مجازی - بحث و گفت و گو | مهندسی فناوری اطلاعات | 4 | |
![]() |
جمع آوری بحث های تاپیک گپ و گفت بچه های IT(bot net) | مهندسی فناوری اطلاعات | 7 | |
![]() |
جمع آوری بحث های تاپیک گپ و گفت بچه های IT(بلوتوث) | مهندسی فناوری اطلاعات | 12 |