گفت و گوهای خودمانی بچه های IT

Drago

پیشکسوت فعال فناوری اطلاعات
کاربر ممتاز
من معتقدم هزاران نیاز که مشکلات «واقعی» رو حل میکنه وجود داره که اولویت بالاتری از حل کرد y=x داره!

در ضمن من با حل مساله هیچ مشکلی ندارم. فقط میگم کار بیهوده ای هست مساله ای که قبلا حل شده رو دوباره حل کنیم. یا بعبارتی «آتش رو دوباره کشف کنیم، چرخ رو دوباره اختراع کنیم و یا آبراهام لینکلن رو دوباره ترور کنیم» !
فکر میکنی مشکلات واقعی چطور حل میشن؟ مشکلات واقعی در قالب همون y=x مدل میشن پسرجان!

با حل مسئله مشکل نداری،اما حاضر نیستی یاد بگیری چطور باید مسئله رو حل کرد! منطقی به نظر میرسه :)
اثبات یه قضیه و حل مسائل کلاسیک به شما روش حل مسئله رو یاد میده،بهتون "دید" میده.بله نیازی نیست چرخ رو دوباره اختراع کنید،اما اگر ندانید چرا چرخ گرده (اثبات) نمیتونید در مورد سرعت بهینه گردش چرخ (مشکل واقعی) هم صحبت کنید.اگر ندانید آتش چطور گرما تولید میکنه(اثبات) نمیتونید حرارت بیشتر(مشکل واقعی) ازش بگیرید.اگر ندانید لینکلن چرا با برده داری مخالف بود نمیتونید بفهمید چطور کشته شد.
امروز بدترین امتحان در طول این چند ترم رو دادم
توی پیام نور این جمله جک حساب میشه البته! هر ترم میفهمی یه چیز بدتر هم امکان پذیره.
توکل کن بخدا صنم جان..خوشحالم که هستی
با توکل خشک و خالی درست میشه؟
نه خانم اعتراض کنید.چند نفر بودید سر جلسه؟ ۶۰ درصدتون هم جمع بشید برید دم دفتر رئیس دانشگاه کافیه.
فقط اگه اعتراض میکنید هم درست حسابی.شلوغ بازی در نیارید،اعتراض و خواسته اتون رو صریح و درست روی کاغذ بنویسید و همه امضا کنید،یک یا چند نفر (حداکثر ۳ نفر) به عنوان نماینده همه برن تحویل رئیس بدن.بقیه هم به عنوان پشتیبان دم دفتر در سکوت منتظر باشن.
نتیجه اش هم در بهترین حالت میشه اینکه رئیس نامه شما رو قبول میکنه،با مرکز هماهنگی میکنه و بعد از چند روز پیگیری آخرش میگن امتحان سراسریه و کاری از دستشون بر نمیاد،ریزشی هم نخواهد شد.شما هم دیگه از شر و شور افتادید کار دیگه ای نمیکنید (اگر بخواید بکنید هم جمع کردن دوباره بچه ها تقریبا غیرممکنه) و اون موقع میتونید با خیالی آسوده به "توکل کردن" ادامه بدید!

اما جدی برید دنبالش.اگه انجمن علمی دارید سعی کنید مستقیما با مرکز (تهران) مکاتبه کنید و اعتراضتون رو مستدل و منطقی بهشون برسونید.البته اینم بگم که "سخت یا پیچیده بودن" دلیل مناسبی برای اعتراض نیست.مسلما یه عده در همین امتحان هم نمره بالایی خواهند گرفت.اگه سوالها مشکل علمی داره،از خارج از منابع سوال اومده،از حذفیات سوال دادن و ... رو میتونید مطرح کنید.مسائلی مثل غلط تایپی،گزینه ‌ی درست وجود نداشته یا چندین گزینه درست بوده و مسائلی از این قبیل رو هم که سیستم گلستان فقط!!
 
آخرین ویرایش:

prp-e

متخصص سیستم های Apple
کاربر ممتاز
فکر میکنی مشکلات واقعی چطور حل میشن؟ مشکلات واقعی در قالب همون y=x مدل میشن پسرجان!

با حل مسئله مشکل نداری،اما حاضر نیستی یاد بگیری چطور باید مسئله رو حل کرد! منطقی به نظر میرسه :)
اثبات یه قضیه و حل مسائل کلاسیک به شما روش حل مسئله رو یاد میده،بهتون "دید" میده.بله نیازی نیست چرخ رو دوباره اختراع کنید،اما اگر ندانید چرا چرخ گرده (اثبات) نمیتونید در مورد سرعت بهینه گردش چرخ (مشکل واقعی) هم صحبت کنید.اگر ندانید آتش چطور گرما تولید میکنه(اثبات) نمیتونید حرارت بیشتر(مشکل واقعی) ازش بگیرید.اگر ندانید لینکلن چرا با برده داری مخالف بود نمیتونید بفهمید چطور کشته شد.

خیلی از ما از کلمات زیادی در روز استفاده میکنیم ، آیا لازمه بدونیم چرا همش اینطور نوشته میشه؟ مثلا اسم خودم. چرا در در محمد از حـ استفاده میشه و از هـ استفاده نمیشه؟ آیا باید این اثبات بشه؟

در ضمن چیزی که باعث کشته شدن لینکلن شد ، بیشتر به «تاریخ» مربوط میشه و نه ریاضیات. من با یادگیری حل مساله هم مشکلی ندارم. ولی به نظر شما کتب درسی :)hate:) راه درستی رو برای «آموزش» پیش گرفتن؟ خیلی از دوستای من فقط برای نمره درس میخونند. فکر کن یه لحظه (بطور عمیق) پس فردا راهسازی ، IT و مخابرات و ... رو میدن دست امثال اینا! خب نتیجش چی میشه؟ راههایی که یه ژیان روش ویراژ بده ترک میخوره ، ساختمونایی که با عطسه کردن از سرکوچه نشست میکنه و خطوط مخابراتی که با لنگر کشتی له و لورده میشه!

من عمده مشکلاتم با سیستم آموزشی خودمونه. سیستم آموزشی خودمون میگه که شما فقط نمره بگیر بقیش حله! در صورتی که به نظرم نمره بی ارزش ترین چیز برای افراد (بخصوص رشته های ریاضی و بیشتر تجربی که وارد کارهای حساس تری در جامعه میشن) هست. مثلا شخصی شب امتحان نهایی ، شب کنکور (اینا استعاره از ناپلئونی درس خوندن و الکی نمره زیاد هست و اشاره ندارم به شخص یا زمان خاص) و طبعا این شخص میتونه درسهایی مثل حسابان یا زیست۳ رو ۲۰ بگیره و کنکور هم قبول بشه. اما توی دانشگاه مشکل میخوره و طبعا یه پزشک بیسواد بار میاد. همچنین یه مهندس بیسواد (اونطور که در بالا اشاره کردم).

اگر «فنی حرفه ای» هم واقعا فنی حرفه ای بود و نه «هرکس نظری نکشید در روش بازه» باز هم میتونستیم افراد با سواد تری رو در این محیط ها داشته باشیم.

حالا به جملاتی که گفتم هم میرسیم.
 

sanamsayna

کاربر فعال مهندسی IT ,
کاربر ممتاز
توی پیام نور این جمله جک حساب میشه البته! هر ترم میفهمی یه چیز بدتر هم امکان پذیره.

با توکل خشک و خالی درست میشه؟
نه خانم اعتراض کنید.چند نفر بودید سر جلسه؟ ۶۰ درصدتون هم جمع بشید برید دم دفتر رئیس دانشگاه کافیه.
فقط اگه اعتراض میکنید هم درست حسابی.شلوغ بازی در نیارید،اعتراض و خواسته اتون رو صریح و درست روی کاغذ بنویسید و همه امضا کنید،یک یا چند نفر (حداکثر ۳ نفر) به عنوان نماینده همه برن تحویل رئیس بدن.بقیه هم به عنوان پشتیبان دم دفتر در سکوت منتظر باشن.
نتیجه اش هم در بهترین حالت میشه اینکه رئیس نامه شما رو قبول میکنه،با مرکز هماهنگی میکنه و بعد از چند روز پیگیری آخرش میگن امتحان سراسریه و کاری از دستشون بر نمیاد،ریزشی هم نخواهد شد.شما هم دیگه از شر و شور افتادید کار دیگه ای نمیکنید (اگر بخواید بکنید هم جمع کردن دوباره بچه ها تقریبا غیرممکنه) و اون موقع میتونید با خیالی آسوده به "توکل کردن" ادامه بدید!

اما جدی برید دنبالش.اگه انجمن علمی دارید سعی کنید مستقیما با مرکز (تهران) مکاتبه کنید و اعتراضتون رو مستدل و منطقی بهشون برسونید.البته اینم بگم که "سخت یا پیچیده بودن" دلیل مناسبی برای اعتراض نیست.مسلما یه عده در همین امتحان هم نمره بالایی خواهند گرفت.اگه سوالها مشکل علمی داره،از خارج از منابع سوال اومده،از حذفیات سوال دادن و ... رو میتونید مطرح کنید.مسائلی مثل غلط تایپی،گزینه ‌ی درست وجود نداشته یا چندین گزینه درست بوده و مسائلی از این قبیل رو هم که سیستم گلستان فقط!!
موضوع اینه که سوالا بیش از اندازه مفهومی بود یعنی یه جمله ی ساده رو اون قدر پیچونده بود که باید تک تک کلمه ها رو هضم می کردی تا می تونستی جواب بدی نمی تونم توضیح بدم ولی انصافا خیلی بد بود .
بچه های ما اون قدر هماهنگ نیستن که بخوایم اعتراض بدیم همه ناراضی هستن ولی بگی بیا یه کاغذ امضا کن صد تا بهونه میارن. ما سال قبل به زور با بچه ها رو راضی کردیم واسه یه استاد اعتراض بدیم اکثرا امضا کردن بعد آخر پسرا با اجازه خودشون تشخیص دادن نتیجه ای نداره پاره کردن ( سو تفاهم نشه مشکلی با پسرا ندارم ولی کلاسمون چند نفر این جوری هستن که فاز مخالف میزنن و همه چی رو به هم میزنن واسه همین نتیجه ای نداره.)
 

IRANI91

عضو جدید
توصیه میکنم هرچه سریعتر این اثر ماندگار تاریخ سینما رو ببینید.رابطه ای که بین میا والاس و وینسنت وگا شکل میگیره،اون محدودیت ها و نگرانی ها و معذب شدن ها فوق العاده است.

نچسب بودن دلیل بزرگ شدن نیست،اما بزرگ شدن میتونه دلیل نچسب بودن باشه :)

:w20:
 

arash 4

عضو جدید
کاربر ممتاز
توصیه میکنم هرچه سریعتر این اثر ماندگار تاریخ سینما رو ببینید.رابطه ای که بین میا والاس و وینسنت وگا شکل میگیره،اون محدودیت ها و نگرانی ها و معذب شدن ها فوق العاده است.

نچسب بودن دلیل بزرگ شدن نیست،اما بزرگ شدن میتونه دلیل نچسب بودن باشه :)

:w20:


لطفاً منم بازی بدین
درمورد چی بح میکنین؟
 

NAZIY0

عضو جدید
فکر میکنی مشکلات واقعی چطور حل میشن؟ مشکلات واقعی در قالب همون y=x مدل میشن پسرجان!

با حل مسئله مشکل نداری،اما حاضر نیستی یاد بگیری چطور باید مسئله رو حل کرد! منطقی به نظر میرسه :)
اثبات یه قضیه و حل مسائل کلاسیک به شما روش حل مسئله رو یاد میده،بهتون "دید" میده.بله نیازی نیست چرخ رو دوباره اختراع کنید،اما اگر ندانید چرا چرخ گرده (اثبات) نمیتونید در مورد سرعت بهینه گردش چرخ (مشکل واقعی) هم صحبت کنید.اگر ندانید آتش چطور گرما تولید میکنه(اثبات) نمیتونید حرارت بیشتر(مشکل واقعی) ازش بگیرید.اگر ندانید لینکلن چرا با برده داری مخالف بود نمیتونید بفهمید چطور کشته شد!!
حرفتون كاملا درستو منطقيه ولي شما كتاباي جديد حسابانو ديفرنسيلو ديديد؟؟من خودم جزو گروهي بودم كه اولين سالي بود كه كتاب رياضي جديد تاليف شروع به تدريس شد.واقعا مسخره بود كتابش!!!من حاضر بودم حسابان قديمي رو بخونم ولي چشمم به اين حسابان جديد نيوفته چون واقعا مزخرف بود!!!!!!شماها واقعا رياضي خونديد ولي ما چي؟؟؟!!!يك سري سوال مزخرف گذاشتن داخلش كه دانش اموز تمام اينو انجام بده اخر سرم خودش بايد بفهمه كه اثبات اين چطوريه..روشش بد نبود ولي به شرط سوالاي درست نه هزار تا غلط!!!شانس ما هم چون سال اول تاليفو تدريس كتاب بود تا دلت بخواد غلط داشت داخلش!!!!اخر ترم دوم هم يك سي دي از اموزش و پروش اومد كه گفتن غلطاشو گرفتن ولي فقط زحمت 2فصلو كشيده بودن!!!!
 
آخرین ویرایش:

asirebaran

عضو جدید
بچه ها سلام به همگی امروز بدترین امتحان در طول این چند ترم رو دادم واقعا افتضاح بود یعنی بدون استثنا هرکی از جلسه اومد بیرون گفت قبول نمی شم .واقعا نمی دونم چرا این ترم پیام نور شورشو در آورده نمی دونم احساس می کنه واسه المپیاد سوال طرح می کنه یا هم چین چیزی ؟؟؟؟یعنی تستی ها حتی یه سوالم یه تعریف معمولی نبود اون قدر سوالارو پیچونده بودن که نمی تونین حتی تصور کنین :(:mad: اون از امتحان شبکه که شکل کتاب رو کپی کرده بود واسه مساله ی مسیریابی ولی طول مسیرها عددهاش خونده نمی شد باید عدد ها رو حفظ می کردی که می تونستی بزنی و چند تا مسئله ی سخت دیگه که در 5 سری قبل اثری ازشون نبود اینم از پایگاه داده خدا آخر و عاقبتمون رو این ترم خیر کنه

خیلی سوالات مزخرفی بود.خودشون هم مفهوم سوالا و گزینه هاشو نفهمیدن.کتابو باز کردن از هر خط یه کلمه گرفتن یه گزینه ساختن.
سوال سخت باشه ولی قشنگ هم باشه کیف کنی جواب بدی.ولی ازاینکه چون مزخرفه سخته خودش کلی مزخرفه!!!

موضوع اینه که سوالا بیش از اندازه مفهومی بود یعنی یه جمله ی ساده رو اون قدر پیچونده بود که باید تک تک کلمه ها رو هضم می کردی تا می تونستی جواب بدی نمی تونم توضیح بدم ولی انصافا خیلی بد بود .
بچه های ما اون قدر هماهنگ نیستن که بخوایم اعتراض بدیم همه ناراضی هستن ولی بگی بیا یه کاغذ امضا کن صد تا بهونه میارن. ما سال قبل به زور با بچه ها رو راضی کردیم واسه یه استاد اعتراض بدیم اکثرا امضا کردن بعد آخر پسرا با اجازه خودشون تشخیص دادن نتیجه ای نداره پاره کردن ( سو تفاهم نشه مشکلی با پسرا ندارم ولی کلاسمون چند نفر این جوری هستن که فاز مخالف میزنن و همه چی رو به هم میزنن واسه همین نتیجه ای نداره.)

همه جا از این آدما هست.استاد نرم1 که گفته بودم بهت، گفتم اعتراض کنیم هیچکی قبول نکرد.
حالا که موقع امتحان شد همه مینالن.
بعضیا هم امتحان میانترم برگه سفید دادن ولی نمرشون نسبت به بقیه بالاتر بود. چطوریشو دیگه نمیدونم...!!!

salam man ozve jadidam,IT mikhunam,omidvaram fazaye khubi bashe;)

سلام.
تبریک...
موفق باشید...
 

sanamsayna

کاربر فعال مهندسی IT ,
کاربر ممتاز
دیگه در مورد امتحانا چیزی نمیگم چون واقعا هر امتحان سنجش معلومات نیست بلکه مسابقه تضعیف روحیه است انگار طراح های سوال مسابقه گذاشتن تا بدترین سوالا رو طراحی کنن .بی خیال هر چه پیش آید خوش آید دو تا امتحانم مونده اونا رو هم تمام سعی ام رو می کنم ولی دیگه به نتیجه اش فکر نمی کنم .
یه متنی تو یه وبلاگ خوندم برام جالب بود براتون می نویسم شاید خوشتون اومد :
جریان مثل یه رود...
آدما دنبال جریانن
جریاناتی که غرقشون می کنه و خسته ،تا دیگه بدونیم ما هم مشغولیم و خیلی هم خوشبختیم
وقتی می زنی بیرون از جریان ،یه مدت کوتا،یه مدت بلند ; خسته می شی از اینکه تو جریان نیستی،تو جریان یه بحران که باید برگردونیش به وضع عادیش،تو جریان یه کار که دل نگرونشی،تو جریان یه زندگی که حس مسئولیت می کنی،تو جریان یه دوست داشتن که می دونی یا نمی دونی کجای کاری،یا کجای کار باید باشی ،و...
اونوقته که می فهمی بی جریان نمی شه،هرچند از جریانات هم دوست داری ببری و فرار کنی ولی بی جریان دچار رکود می شی و رخوت و ممکن تو جریان بی جریانی غرق بشی و بری تو باتلاق رکود.
جریانات باید خوب باه،مسیر هایی که انتخاب می کنی نه منتظر برای انتخاب کردنت،باید کمی جسور باشی برای انتخاب جریانت،یاد رود می کنم و جریانش که همیشه سنگ ها و مسیر ها جریان رو براش مشخص می کنن اما اون وقتی می تونه غالب بشه به سنگها و مسیر که عمیق تر بشه و شدید تر و با قدرت تر ،این یعنی تصمیمشو برای بزرگ شدن مسر و پیشروی کردن گرفته ،یکهو اینجوری شده و حالی به حالی ،انگار که کلش خورده باشه به یک سنگ بزرگ و بعد به خودش اومده باشه ،این همون رودی بوده که ممکنه مدتها ساکت و سربه زیر به مسیر تکراری و عادت وارش ادامه می داده بی هیچ ایده ای یا تغییری تو زندگیش...
البته از ابعاد دیگه خرابی های شدت رودخونه رو هم برای کنار دستی هاشو غیره و غیره به مغز... میاد.

 

NAZIY0

عضو جدید
دیگه در مورد امتحانا چیزی نمیگم چون واقعا هر امتحان سنجش معلومات نیست بلکه مسابقه تضعیف روحیه است انگار طراح های سوال مسابقه گذاشتن تا بدترین سوالا رو طراحی کنن .بی خیال هر چه پیش آید خوش آید دو تا امتحانم مونده اونا رو هم تمام سعی ام رو می کنم ولی دیگه به نتیجه اش فکر نمی کنم .
یه متنی تو یه وبلاگ خوندم برام جالب بود براتون می نویسم شاید خوشتون اومد :
جریان مثل یه رود...
آدما دنبال جریانن
جریاناتی که غرقشون می کنه و خسته ،تا دیگه بدونیم ما هم مشغولیم و خیلی هم خوشبختیم
وقتی می زنی بیرون از جریان ،یه مدت کوتا،یه مدت بلند ; خسته می شی از اینکه تو جریان نیستی،تو جریان یه بحران که باید برگردونیش به وضع عادیش،تو جریان یه کار که دل نگرونشی،تو جریان یه زندگی که حس مسئولیت می کنی،تو جریان یه دوست داشتن که می دونی یا نمی دونی کجای کاری،یا کجای کار باید باشی ،و...
اونوقته که می فهمی بی جریان نمی شه،هرچند از جریانات هم دوست داری ببری و فرار کنی ولی بی جریان دچار رکود می شی و رخوت و ممکن تو جریان بی جریانی غرق بشی و بری تو باتلاق رکود.
جریانات باید خوب باه،مسیر هایی که انتخاب می کنی نه منتظر برای انتخاب کردنت،باید کمی جسور باشی برای انتخاب جریانت،یاد رود می کنم و جریانش که همیشه سنگ ها و مسیر ها جریان رو براش مشخص می کنن اما اون وقتی می تونه غالب بشه به سنگها و مسیر که عمیق تر بشه و شدید تر و با قدرت تر ،این یعنی تصمیمشو برای بزرگ شدن مسر و پیشروی کردن گرفته ،یکهو اینجوری شده و حالی به حالی ،انگار که کلش خورده باشه به یک سنگ بزرگ و بعد به خودش اومده باشه ،این همون رودی بوده که ممکنه مدتها ساکت و سربه زیر به مسیر تکراری و عادت وارش ادامه می داده بی هیچ ایده ای یا تغییری تو زندگیش...
البته از ابعاد دیگه خرابی های شدت رودخونه رو هم برای کنار دستی هاشو غیره و غیره به مغز... میاد.

دوست داشتم متني رو كه گذاشتي..قشنگ بود..مقسيي...
 

Drago

پیشکسوت فعال فناوری اطلاعات
کاربر ممتاز
به رسم قدیم (کدوم قدیم؟!) اول تازه واردا :

salam man ozve jadidam,IT mikhunam,omidvaram fazaye khubi bashe;)
سلام.
خوش اومدید.
امیدوارم توی بحث ها مشارکت داشته باشید و بتونیم از حضورتون استفاده کنیم.
البته فارسی تایپ کردن (حروف فارسی) جزو قوانین تالاره و همچنین باعث بهتر خونده شدن نوشته هاتون میشه.
۱.خیلی از ما از کلمات زیادی در روز استفاده میکنیم ، آیا لازمه بدونیم چرا همش اینطور نوشته میشه؟ مثلا اسم خودم. چرا در در محمد از حـ استفاده میشه و از هـ استفاده نمیشه؟ آیا باید این اثبات بشه؟

۲. من با یادگیری حل مساله هم مشکلی ندارم.
خیلی از دوستای من فقط برای نمره درس میخونند.

۳.من عمده مشکلاتم با سیستم آموزشی خودمونه.

۴.اگر «فنی حرفه ای» هم واقعا فنی حرفه ای بود و نه «هرکس نظری نکشید در روش بازه» باز هم میتونستیم افراد با سواد تری رو در این محیط ها داشته باشیم.
۱.لازم...بستگی داره! مسلما اگه یه زبانشناس که در حوزه ادبیات عربی مطالعه میکنه ندونه که محمّد بر وزن مفعل از ریشه‌ی حمد آمده (دلیل استفاده از ح به جای ه) و به معنی کسی است که مداوم و پیاپی از او ستایش و تعریف میشه،یه جای کارش لنگ میزنه! این کار باید هربار توی ذهنش انجام بشه،یعنی : یه کلمه یا عبارت رو که میشنوه اجزاش توی ذهنش از هم جدا بشه،هر قسمت معنی داشته باشه،هر قسمت دلیل برای استفاده داشته باشه و نحوه‌ی ترکیبشون رو هم تشخیص بده.حالا اون تخصصش توی زبانه،من توی "مهندسی".

۲.نه مسئله اینجاس که اول اینو نمیگفتی! اول عقیده ات این بود :
اگر اینطور بود سر حسابان به کمک Scilab بیست میشدم
:)
مساله واس حل شدنه دیگه! حالا چه من چه Scilab
:)
که هیچ علاقه ای به درک و حل مسئله توش به چشم نمیخوره!
نقل قول بالا میگه تو هم برات بیست شدنه مهم بوده نه فهمیدن روش حل.نه اینکه بگم این موضوع مختص تو و دوستاته ها،منم همینطوری بودم،بقیه هم مثل من.توی تمام خروجی های دبیرستان از سال ۱۳۴۰ تا حالا فکر نمیکنم ۱۰ درصدشون رو بشه گفت واقعا برای فهمیدن مطالب رو خونده باشن.

۳.سیستم آموزشی ایراد داره،شک ندارم.اما الان در قدرت ،توانایی و تخصص ما نیست که سیستم رو عوض کنیم ( و وزیر آموزش پرورش هم یه عوضی‌ه و از کارشناس بخش تدوین کتب گرفته تا معلمین ما هم که ترجیح میدن حاشیه امنشونو ترک نکنن).اما یه چیزی رو قبلا زیاد توی این باشگاه تکرار کردم،بخصوص سالهای اولی که پیام نور بودم : "هیچکس به فکر ما نیست،اگر خودمون به فکر خودمون نباشیم کارمون زار میشه.".حالا میخوای تا سال دیگه همین موقع در مورد مشکلات و معضلات سیستم آموزشی و راهکاری بهبودش با هم حرف بزنیم،اما مطمئنا کتاب عوض نخواهد شد.کاری که میتونیم بکنیم استفاده از منابع بهتر و روش های بهتر هست...اما راستشو بخوای،کی حوصله اشو داره؟! نمره رو میگیرم بره دیگه...(فوقش میریم پیام نور کارشناسی،بعد هم فوق رو مجازی میخونیم و یه کاری پیدا میکنیم و .... کسی گشنه نمیمونه!)

۴.تصحیح کنم : اگر «فنی حرفه ای» هم واقعا فنی حرفه ای بود و نه «هرکس نظری نکشید در روش بازه» آدم های "توانا"تری داشتیم.افرادی که به علم (تئوری) علاقه دارن میرفتن دنبالش و به علاقه اشون میرسیدن،افرادی هم که به عمل علاقه داشتن یاد میگرفتن و عمل میکردن و "تولید ارزش" میکردن.

بچه های ما اون قدر هماهنگ نیستن که بخوایم اعتراض بدیم همه ناراضی هستن ولی بگی بیا یه کاغذ امضا کن صد تا بهونه میارن. ما سال قبل به زور با بچه ها رو راضی کردیم واسه یه استاد اعتراض بدیم اکثرا امضا کردن بعد آخر پسرا با اجازه خودشون تشخیص دادن نتیجه ای نداره پاره کردن ( سو تفاهم نشه مشکلی با پسرا ندارم ولی کلاسمون چند نفر این جوری هستن که فاز مخالف میزنن و همه چی رو به هم میزنن واسه همین نتیجه ای نداره.)
اتفاقا میخواستم همینو بگم که واسه "غر زدن" مسلما افراد زیادی باهاتون همکاری میکنن،اما پای عمل کردن که برسه هیچکس حاضر نیست بیاد پای کار!

همین روحیه‌ی همدلی،همفکری و کار گروهیه که انقدر باعث موفقیت شده!

لطفاً منم بازی بدین
درمورد چی بح میکنین؟
در مورد پالپ فیکشن،تارانتینو،مارسلوس والاس،وینسنت وگا،میا والاس،لیدی،تام جونز،عشق(!)،خشونت،سیستم آموزشی مدارس،سیستم آموزش عالی،اعتراض،توکل،پیام نور و سایر موارد!

تو هم بازی.نظرتو در مورد هرچی که دوست داری بگو.هرکدوم از این موارد بالا،یا چیزی غیر از اینا که ممکنه ذهنتو مشغول کرده باشه یا نظری در موردش داشته باشی.

یه متنی تو یه وبلاگ خوندم برام جالب بود براتون می نویسم
لینک خانم لینک!
دوزار به حق مالکیت معنوی مردم احترام بگذارید! (حتی اگه خودش از جای دیگه کپی زده باشه :d)
امضای جالبی دارین
کجای امضاش دقیقا نظرتو گرفته؟
شما هم فکر میکنی اگه کسی به چیز "محال" یا غیرممکن اعتقاد داشته باشه "دیوانه" است؟
 

NAZIY0

عضو جدید
کجای امضاش دقیقا نظرتو گرفته؟
شما هم فکر میکنی اگه کسی به چیز "محال" یا غیرممکن اعتقاد داشته باشه "دیوانه" است؟
شما به اين اعتقاد نداريد كه ادم به هر چيزي كه ميخواد ميتونه دست پيدا كنه ؟؟؟
 

R-Quantum

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه ترم از ارشد گذشت ، بهمین اسونی . خدایی زمان چقدر زود میگذره!!!!! کسی ساعت آرنولد رو نداره؟؟؟
امتحانام تموم شد و فقط پروژه هام مونده که اونا رو هم حتما تموم میکنم یعنی باید تموم کنم . امتحانا هم بطور میانگین بالای خط خوب بود.
شاد و پیروز باشید
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
salam man ozve jadidam,IT mikhunam,omidvaram fazaye khubi bashe;)

سلام
خوش اومدین :gol:
امیدوارم پررنگتر ببینیمتون

ممنون میشم فارسی تایپ کنید (جز قوانین هست:smile:)

شما به اين اعتقاد نداريد كه ادم به هر چيزي كه ميخواد ميتونه دست پيدا كنه ؟؟؟

اول اون چیز دست یافتنی باشه چون انسان محدود هست
درسته میشه اینطور گفت هر چه بخواد دست پیدا میکنه .. چون درسته انسان محدود هست ولی آیا کسی تاحالا به اون سرحد کمال رسیده ؟!!

یه ترم از ارشد گذشت ، بهمین اسونی . خدایی زمان چقدر زود میگذره!!!!! کسی ساعت آرنولد رو نداره؟؟؟
امتحانام تموم شد و فقط پروژه هام مونده که اونا رو هم حتما تموم میکنم یعنی باید تموم کنم . امتحانا هم بطور میانگین بالای خط خوب بود.
شاد و پیروز باشید

خسته نباشین :smile:
فکر کنم ساعت برنالد بود !! :D .. گیرش آوردی به من هم قرض بده !!


امروز با جمونگ دوساعتی توی خیابونها قدم میزدیم .. اون هم تقریبا تموم کرده ..
اون هم میگفت تا اومدیم عادت کنیم تموم شد ..
واقعا هر چه بزرگتر میشیم زمان زودتر میگذره
 

NAZIY0

عضو جدید
اعتقاد ندارم.
من از فردا میخام خدا بشم:) اصلا" هم محال نیست:surprised::eek:

اون كه ادميزاد محدوده به قول dzzv_13 و اين جمله رو بايد واسه كارهاي كه در حد ما هست به كار برد.البته به اينم بستگي داره كه تعريف خدا بودنو چي بكني.مگه منصور حلاج نگفت من خدام ولي دركش از خدا بودن با بقيه ادماي اطرافش فرق داشت.
1-اول اون چیز دست یافتنی باشه چون انسان محدود هست
درسته میشه اینطور گفت هر چه بخواد دست پیدا میکنه .. چون درسته انسان محدود هست ولی آیا کسی تاحالا به اون سرحد کمال رسیده ؟!!
2-فکر کنم ساعت برنالد بود !! :D
1-نيدونم والا.شايد رسيده باشند و ما خبر نداريم...ولي به نظر من هر كس تو زمينه خودش بايد اين جمله رو به كار ببره.مثلا من نوعي كه اي تي ميخونم نپرم وسط به خودم بگم بايد فلان ماده شيميايي رو توليد كنم.هر كس بايد به اندازه استعدادش و اطلاعاتش از اين جمله استفاده كنه...
2- ساعت برنالد چيه ديگه؟؟
 
آخرین ویرایش:

mohandeseit

دستیار مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
کاربر ممتاز
یه ترم از ارشد گذشت ، بهمین اسونی . خدایی زمان چقدر زود میگذره!!!!! کسی ساعت آرنولد رو نداره؟؟؟
امتحانام تموم شد و فقط پروژه هام مونده که اونا رو هم حتما تموم میکنم یعنی باید تموم کنم . امتحانا هم بطور میانگین بالای خط خوب بود.
شاد و پیروز باشید
خداییش زود گذشت..خیلی زود و عمرمون همینطوری با سرعت داره میره.
ساعت برنارد!!
 

R-Quantum

عضو جدید
کاربر ممتاز
2- ساعت برنالد چيه ديگه؟؟
چقدر این ساعته سوال برانگیز شد. یه کارتون بود که یه پسری بنام برنالد ( همون ارنولد من !!! ) ساعتی داشت که زمان رو نگه میداشت.

خسته نباشین :smile:
فکر کنم ساعت برنالد بود !! :D .. گیرش آوردی به من هم قرض بده !!


امروز با جمونگ دوساعتی توی خیابونها قدم میزدیم .. اون هم تقریبا تموم کرده ..
اون هم میگفت تا اومدیم عادت کنیم تموم شد ..
واقعا هر چه بزرگتر میشیم زمان زودتر میگذره
عجب سوتی دادم !!!!!!! اولین سوتی من در سال 2013:biggrin:
ممنون امیرحسین جان بابت تصحیح حرفم .
اگه جومونگ رو دیدی اول سلام ما رو بهش برسون و تاکید کن که خیلی بی معرفت شده !!!
 

NAZIY0

عضو جدید
اگر ميتونستيد زمان رو نگه داريد يا به زمان گذشته برگرديد اولين كاري كه دوست داشتين انجام بدين چي بود؟؟
 

prp-e

متخصص سیستم های Apple
کاربر ممتاز
اگر ميتونستيد زمان رو نگه داريد يا به زمان گذشته برگرديد اولين كاري كه دوست داشتين انجام بدين چي بود؟؟

اگر زمانو نگه میداشتم :
میرفتم خونه ، کلیه جزوات و کتب درسیمو بر میداشتم میومدم امتحان رو از روشون کپی پیست میکردم.

اگر میکشیدم عقب:
شاید میرفتم سروقت آبراهام لینکلن :biggrin:
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
2- ساعت برنالد چيه ديگه؟؟
ساعت برنارد
یه برنامه ایی بود بچه بودیم نشون میداد
پسره یه ساعت داشت وقتی ساعت رو نگه میداشت .. همه اطرافیانش می ایستدن .. انگار با اون ساعته همه دنیا در حرکت بود
بعد پسر وقتی ساعت رو استپ میکرد .. و همه می ایستادن .. برمیگشت کارش رو اصلاح میکرد

چقدر این ساعته سوال برانگیز شد. یه کارتون بود که یه پسری بنام برنالد ( همون ارنولد من !!! ) ساعتی داشت که زمان رو نگه میداشت.
عجب سوتی دادم !!!!!!! اولین سوتی من در سال 2013:biggrin:
ممنون امیرحسین جان بابت تصحیح حرفم .
اگه جومونگ رو دیدی اول سلام ما رو بهش برسون و تاکید کن که خیلی بی معرفت شده !!!

من اشتباه گفتم
برنارد درست بود :D

چشم .. سلام میرسونیم
اگر ميتونستيد زمان رو نگه داريد يا به زمان گذشته برگرديد اولين كاري كه دوست داشتين انجام بدين چي بود؟؟

دیشب مسواکم رو میزدم (این اولین چیزی بود که الان به ذهنم رسید:D)
 

عشق کامپیوتر

اخراجی موقت
اگر زمانو نگه میداشتم :
میرفتم خونه ، کلیه جزوات و کتب درسیمو بر میداشتم میومدم امتحان رو از روشون کپی پیست میکردم.

اگر میکشیدم عقب:
شاید میرفتم سروقت آبراهام لینکلن :biggrin:
اگه ساعته گم شده نمیدونید مال کیه **مال آرنولده یا برنالد یا برنالد** دنبال صاحبش میگردید
صاحبش منم:biggrin:
 

Drago

پیشکسوت فعال فناوری اطلاعات
کاربر ممتاز
شما به اين اعتقاد نداريد كه ادم به هر چيزي كه ميخواد ميتونه دست پيدا كنه ؟؟؟
خیر.
البته جمله‌ی شما در مورد "خواسته های انسان" نیست در مورد کلمه ی محاله.یعنی ما بگیم محاله که مجموع زوایای داخلی یک مثلث بیشتر از ۱۸۰ درجه باشه آدم دیوانه ای هستیم!

اما اگه در مورد خواسته های ما و توانایی ذهن انسان باشه،از نظر تئوریک بله.اما در عمل؟

واقعا هر چه بزرگتر میشیم زمان زودتر میگذره
هرچه بزرگتر میشیم زمان کمتری برای جبران فرصت های از دست رفته وجود داره.

اگر ميتونستيد زمان رو نگه داريد يا به زمان گذشته برگرديد اولين كاري كه دوست داشتين انجام بدين چي بود؟؟
تقریبا میتونم بگم کار خاصی نمیکردم.
عموم اتفاقاتی که توی زندگیم افتاده و انتخاب هایی که کردم تحت تاثیر عوامل مختلفی بوده و با برگشتن به اون زمان،الزاما اون عوامل تغییر نخواهند کرد و منم دوباره همون کارو میکنم.
به گذشته رفتن یه آدمی مثل من هم فایده زیادی نمیتونه داشته باشه.یه دانشمند هم حتی کافی نیست.اگر گروهی (۲۰۰-۳۰۰ نفر) از دانشمندان امروزی رو میفرستادیم،شاید میتونستن یه کم سرعت پیشرفت علم رو جلو بندازن.
اگر زمانو نگه میداشتم :
میرفتم خونه ، کلیه جزوات و کتب درسیمو بر میداشتم میومدم امتحان رو از روشون کپی پیست میکردم.

اگر میکشیدم عقب:
شاید میرفتم سروقت آبراهام لینکلن :biggrin:
اتفاقا توی یکی دو قسمتی که از اون برنامه دیدم اون هم تقریبا همین کارهارو میکرد،توی بازی برنده میشد،سر امتحان تقلب می‌کرد و این کارا...

میرفتی سروقت آبراهام لینکلن چیکار کنی؟!

===========
بالاخره یکی پیدا شد اسم برنامه رو درست بگه :
ساعت برنارد!!

http://en.wikipedia.org/wiki/Bernard's_Watch

http://fa.wikipedia.org/wiki/ساعت_برنارد
 

NAZIY0

عضو جدید
دیشب مسواکم رو میزدم (این اولین چیزی بود که الان به ذهنم رسید:D)
خيلييي پاكيزه ايد!!!!:biggrin:

اگر زمانو نگه میداشتم :
میرفتم خونه ، کلیه جزوات و کتب درسیمو بر میداشتم میومدم امتحان رو از روشون کپی پیست میکردم
توام فقط مخت واسه تقلب كار ميكنه!!!!!!يعني كار بهتر از اين وجود نداشت كه بخواي انجام بدي ؟؟؟؟؟

1-البته جمله‌ی شما در مورد "خواسته های انسان" نیست در مورد کلمه ی محاله.یعنی ما بگیم محاله که مجموع زوایای داخلی یک مثلث بیشتر از ۱۸۰ درجه باشه آدم دیوانه ای هستیم!

2-اما اگه در مورد خواسته های ما و توانایی ذهن انسان باشه،از نظر تئوریک بله.اما در عمل؟
3-تقریبا میتونم بگم کار خاصی نمیکردم.
عموم اتفاقاتی که توی زندگیم افتاده و انتخاب هایی که کردم تحت تاثیر عوامل مختلفی بوده و با برگشتن به اون زمان،الزاما اون عوامل تغییر نخواهند کرد و منم دوباره همون کارو میکنم.
به گذشته رفتن یه آدمی
1-وقتي من اين جمله رو خوندم بيشتر به جنبه خواسته هاي انسانيش نگاه كردم و راستش اصلا به اين قسمتش فكر نكردم.مخصوصا اين كه جمله از ناپلئون بناپارت هستش و بر ميگرده به خواسته هاي انسان..من ديگه توجه به بقيه جنبه هاش نكردم.
2-اين بستگي به فكر خود ادم داره .ادم نبايد انتظار پيش از اندازه از خودش داشته باشه.هر كس بايد بدونه تواناييش چه قدره و توانايي انجام چه كارهايي رو داره. انتظار بيش از اندازه فقط ادمو ميبره تو رويا.مثلا من اگه بگم محال اين درسو با نمره 17 بتونم پاس كنم ببخشيد ها ولي بي عرضگي خودم چون اگه با برنامه ريزي درست جلو برم حتي سخترين درسا رو هم ميتونم بفهمم فقط بايد وقت بيشتري بزارم.ولي كسي كه كلا با درس مشكل داره و با زور خانواده ديپلم گرفته انتظار زيادي از خودش داره كه بخواد تو يك رشته ي كه درسش زيادو سنگينه موفق بشه بايد بره دنبال چيزي كه استعداد داره و ازش بر مياد.

3-يعني تو زندگي هيچ وقت اشتباه نكرديد كه بخواين برگردين عفب و اون كارو انجام ندين يا اين كه تو يك تصميم سر دو راهي باشين يك راهو انتخاب كنيد ونتيجشو ببينيد بعد بخواين برگردين اون راه ديگه رو برين و نتيجشو ببينيد؟؟؟؟
 
آخرین ویرایش:

prp-e

متخصص سیستم های Apple
کاربر ممتاز
اتفاقا توی یکی دو قسمتی که از اون برنامه دیدم اون هم تقریبا همین کارهارو میکرد،توی بازی برنده میشد،سر امتحان تقلب می‌کرد و این کارا...

میرفتی سروقت آبراهام لینکلن چیکار کنی؟!

درسته. کارت بازی ها رو قشنگ میبرد :) .

چیکار میکردم؟ اول میرفتم زمانش ، بعد زمانش رو نگه میداشتم میبردم میزاشتمش تو بولیوی بر میگشتم به این زمان میخندیدم (اینجوری :biggrin:)

توام فقط مخت واسه تقلب كار ميكنه!!!!!!يعني كار بهتر از اين وجود نداشت كه بخواي انجام بدي ؟؟؟؟؟

شاید کل دلارای بانک مرکزی رو میپیچوندم ، میرفتم یه کشور خارجی ، هویت جعل میکردم و به زندگیم میرسیدم....
 

prp-e

متخصص سیستم های Apple
کاربر ممتاز
اين فكرت نسبتا بهتر بود ولي كلا دور كاراي خلافي!!!!

:|

خداییش تو این داستانای سفر زمانی دیدی کسی کار غیرخلافی انجام بده؟

راستی اگر میرفتم زمانهای قدیم، میرفتم پشت سر سعدی شکلک در می آوردم نمیزاشتم شعر بگه :w21:
 

NAZIY0

عضو جدید
:|

1-خداییش تو این داستانای سفر زمانی دیدی کسی کار غیرخلافی انجام بده؟

2-راستی اگر میرفتم زمانهای قدیم، میرفتم پشت سر سعدی شکلک در می آوردم نمیزاشتم شعر بگه
1-اره هم خودم كلي كار واسه جبران داشتم كه انجام بدم!!!!!
2-جرا بنده خدا سعدي؟؟؟؟مگه چه هيزم تري به تو فروخته بنده خدا كه ميخواي اين كارو بكني؟؟؟
 
آخرین ویرایش:
بالا