یکم پست ها خوندم
به این فکر رفتم که چقدر به حرفهایی که می زنیم واقعا اعتقاد داریم
بعد فکر کردم چقدر خودمون طبق حرفامون عمل میکنیم
یک فکر دیگه هم اینکه چرا منتظریم لقمه آماده هستیم ...یکم این انتظارات نا امیدی ها کنار بذاریم بد نیست..نمیدونم ما از نا امیدی چی گیرمون میاد که با امید داشتن چیزی نصیبمون نمیشه!
اکثرا که پست زدن نوشتن منتظرکار هستیم یک نفر هم نوشته بود خودم ایده دارم ..... افرادی هم هستن خودشون کار آفرینی می کنند خودشون جلو میروند خب چرا از خودمون شروع نمی کنیم
خیلی با کمترین امکانات مال به بهترین جاها رسیدند اگر ایده نظری دارید راه اجراشو پیدا کنید
فکر بعدی آسمان همه جا یک رنگ ...فط یک جا کبوترهاش بیشترن یک جا ابر یک جا باران هرکدوم هم یک خوبی دارن اما آسمانی نیست که باران ابر کبوتر در یک لحظه با هم داشته باشه!:دی
ایرانگر عیبداره جاهای دیگه هم همین طور...اما اگر علمی یاد گرفتی خودت خدمت کردی اون ارزش داره....در جهت پیشرفت کشور.....والا ادیسون دستش نگرفتن یکجا استخدامش کنن بعد بگن حالا اختراع کن .....زنده باد ایران
فکر بعدی هم همیشه درس خوند هم کار کرد هم روابط خانوادگی تفریح غیره داشت ادم 24 ساعت در یک روز وقت داره اگر هرکاری موقع خودش با برنامه ریزی انجام بدیم به همه چی می رسیم
شما درس بخون 2 ساعت مفید درس بخون تمام حواست به درست باشه از وقت های باقی مانده هم نهایت استفاده هم بکن بیشتر وقت داشتی بیشتر بخون..بعد هم تفریح یک نیاز خصوصا برای ما در این سن ....پس همه چی با هم داشته باشیم...اگر مثلا به جای ساعت 10 ساعت 6 یا 7 صبح بلند بشیم چقدر بهتره!
کلا امدم اینجا با این حرفها روحیه ها واقعا برای کنکور اماده شدیم
فکرکنم تالار مشاوره باید اینجا منتقل کنم
من که خانم هستم این همه امید دارم تازه میگن توی صنعت راه نمیدن غیره برای خودشون میگن بخوایم میتونیم اونها بیرون میکنیم خودمون میشینیم اخه مگر چند سال میخوان انجا باشن یک روز باز نشست میشن ...شما که دیگه اکثرا پست زدین آقا بودین ..واقعا اخر امید هستید:دی
...شما که دیگه اکثرا پست زدین آقا بودین ..واقعا اخر امید هستید:دی
بعد هم به سفارش بهترین استادم مراحل بالاتر علم برید بازار کار با شش ماه نرم افزار یاد گرفتن مطالعه جذب میشید اما درس رها نکنید....البته برای شما یی که مرد هستید درک میکنم هم درس هم کار
کلا امدم این تاپیک خیلی فکرکردم مغزم به روز شد...برم برای ارشد بخونم:دی
ببخشید دیگه یک لحظه احساس کردم تالار مشاوره هست ...
...
راستی به تاپیک های صراط تالار مشاوره سر بزنید بد نیست شاید یکم از این جو بیرون بیاین ..چشم مدیر برق به دور
حالا کسی هست جواب منو بده ..یک سوال برام پیش امده با رتبه 3000 و خورده ای مخابرات جایی ممکنه ادم قبول بشه؟
			
			به این فکر رفتم که چقدر به حرفهایی که می زنیم واقعا اعتقاد داریم
بعد فکر کردم چقدر خودمون طبق حرفامون عمل میکنیم
یک فکر دیگه هم اینکه چرا منتظریم لقمه آماده هستیم ...یکم این انتظارات نا امیدی ها کنار بذاریم بد نیست..نمیدونم ما از نا امیدی چی گیرمون میاد که با امید داشتن چیزی نصیبمون نمیشه!
اکثرا که پست زدن نوشتن منتظرکار هستیم یک نفر هم نوشته بود خودم ایده دارم ..... افرادی هم هستن خودشون کار آفرینی می کنند خودشون جلو میروند خب چرا از خودمون شروع نمی کنیم
خیلی با کمترین امکانات مال به بهترین جاها رسیدند اگر ایده نظری دارید راه اجراشو پیدا کنید
فکر بعدی آسمان همه جا یک رنگ ...فط یک جا کبوترهاش بیشترن یک جا ابر یک جا باران هرکدوم هم یک خوبی دارن اما آسمانی نیست که باران ابر کبوتر در یک لحظه با هم داشته باشه!:دی
ایرانگر عیبداره جاهای دیگه هم همین طور...اما اگر علمی یاد گرفتی خودت خدمت کردی اون ارزش داره....در جهت پیشرفت کشور.....والا ادیسون دستش نگرفتن یکجا استخدامش کنن بعد بگن حالا اختراع کن .....زنده باد ایران

فکر بعدی هم همیشه درس خوند هم کار کرد هم روابط خانوادگی تفریح غیره داشت ادم 24 ساعت در یک روز وقت داره اگر هرکاری موقع خودش با برنامه ریزی انجام بدیم به همه چی می رسیم
شما درس بخون 2 ساعت مفید درس بخون تمام حواست به درست باشه از وقت های باقی مانده هم نهایت استفاده هم بکن بیشتر وقت داشتی بیشتر بخون..بعد هم تفریح یک نیاز خصوصا برای ما در این سن ....پس همه چی با هم داشته باشیم...اگر مثلا به جای ساعت 10 ساعت 6 یا 7 صبح بلند بشیم چقدر بهتره!
کلا امدم اینجا با این حرفها روحیه ها واقعا برای کنکور اماده شدیم

فکرکنم تالار مشاوره باید اینجا منتقل کنم
من که خانم هستم این همه امید دارم تازه میگن توی صنعت راه نمیدن غیره برای خودشون میگن بخوایم میتونیم اونها بیرون میکنیم خودمون میشینیم اخه مگر چند سال میخوان انجا باشن یک روز باز نشست میشن
 ...شما که دیگه اکثرا پست زدین آقا بودین ..واقعا اخر امید هستید:دی
...شما که دیگه اکثرا پست زدین آقا بودین ..واقعا اخر امید هستید:دیبعد هم به سفارش بهترین استادم مراحل بالاتر علم برید بازار کار با شش ماه نرم افزار یاد گرفتن مطالعه جذب میشید اما درس رها نکنید....البته برای شما یی که مرد هستید درک میکنم هم درس هم کار
کلا امدم این تاپیک خیلی فکرکردم مغزم به روز شد...برم برای ارشد بخونم:دی
ببخشید دیگه یک لحظه احساس کردم تالار مشاوره هست
 ...
...راستی به تاپیک های صراط تالار مشاوره سر بزنید بد نیست شاید یکم از این جو بیرون بیاین ..چشم مدیر برق به دور

حالا کسی هست جواب منو بده ..یک سوال برام پیش امده با رتبه 3000 و خورده ای مخابرات جایی ممکنه ادم قبول بشه؟
 
				 
 
		 
 
		 
 
		 
	 
	 
	 
	 
	 
	 
 
		 
 
		 
 
		 
 
		 
 
		 (((((((( سرگردون به معنای واقعی. درس بخونم اما اگه نتونم عملیش کنم چ فایده ای داره. این همه سال رفتم دنبال علاقم که برق باشه ولی کجا به علاقه بها میدن؟ کو کار کو ... وقتی دانشی به عمل نرسه بی ارزش ترین چیزه. دیگه چقد تئوری چقد کتاب چقد خوندن در باره چیزایی که تو عمرت ندیدیشون لمسشون نکردی آدم خسته میشه واقعا. حالا اصلا قصدم این حرفا نیست دیگ من. بچه ها تا تونسته بودن گفته بودن. فقط میخام بگم اگه میخای بری سر کار برو دنبالشو برو کار کن اگه نه میخای ارشد بخونی بس دیگه هیچی اصلا فکرشم نکن. واقعا الان ی ذره فشار عصبی گرفتم وقتی میخوندم بستارو. چون همش یاد موقعهایی میوفتم که از دست شارش ذهنی و این فکرا که انگار ی هو حمله میکردنو تمااااااااام تمرکزو روحیه ام رو ازم میگرفتن عین خوره و من نمیدونستم باید چیکار کنم. با هر کسم صحبت کردم فقط و فقط گیج تر شدم. و الان ی چیز بیشتر تو ذهنم نیست اینکه زمین بره اسمون اسمون بیاد زمین من میرم دنبال علاقه ام و چیزی که ازش لذت میبرم. بچه ها اینجا تا اونجا که من میدونم همه میخاین کنکور بدیم، بس دیگه نبینم کسی در مورد این چیزا حرف بزنه.(من الان نمیدونم چرا دستور دادم:دی) چون واقعا رو اعصابه و چیزی هم نیست که کسی ندونه هممون میدونیم کجا زندگی میکنیم چ شرایطی داریم و در آینده با چی روب رو میشیم بس فقط روحیه میدیم و میگیریم و درس میخونیم برا ارشد. فعلا هدف اینه فکر کردن به اینکه در آینده چی میشه غیر اینکه با روان آدم بازی کنه هیچی توش نیست. هروقت خاستی بری سر کار میری و با همه چیزش روبه رو میشی چ سخت چ بد چ زجر آور حالا هر چی. بعد هشت ماه هرچقد دلت خواست برو دنبالش برو تو دل چیزی که ازش واهمه داشتی یا ازش نمیدونستی اما الان فقط فقط درس.
(((((((( سرگردون به معنای واقعی. درس بخونم اما اگه نتونم عملیش کنم چ فایده ای داره. این همه سال رفتم دنبال علاقم که برق باشه ولی کجا به علاقه بها میدن؟ کو کار کو ... وقتی دانشی به عمل نرسه بی ارزش ترین چیزه. دیگه چقد تئوری چقد کتاب چقد خوندن در باره چیزایی که تو عمرت ندیدیشون لمسشون نکردی آدم خسته میشه واقعا. حالا اصلا قصدم این حرفا نیست دیگ من. بچه ها تا تونسته بودن گفته بودن. فقط میخام بگم اگه میخای بری سر کار برو دنبالشو برو کار کن اگه نه میخای ارشد بخونی بس دیگه هیچی اصلا فکرشم نکن. واقعا الان ی ذره فشار عصبی گرفتم وقتی میخوندم بستارو. چون همش یاد موقعهایی میوفتم که از دست شارش ذهنی و این فکرا که انگار ی هو حمله میکردنو تمااااااااام تمرکزو روحیه ام رو ازم میگرفتن عین خوره و من نمیدونستم باید چیکار کنم. با هر کسم صحبت کردم فقط و فقط گیج تر شدم. و الان ی چیز بیشتر تو ذهنم نیست اینکه زمین بره اسمون اسمون بیاد زمین من میرم دنبال علاقه ام و چیزی که ازش لذت میبرم. بچه ها اینجا تا اونجا که من میدونم همه میخاین کنکور بدیم، بس دیگه نبینم کسی در مورد این چیزا حرف بزنه.(من الان نمیدونم چرا دستور دادم:دی) چون واقعا رو اعصابه و چیزی هم نیست که کسی ندونه هممون میدونیم کجا زندگی میکنیم چ شرایطی داریم و در آینده با چی روب رو میشیم بس فقط روحیه میدیم و میگیریم و درس میخونیم برا ارشد. فعلا هدف اینه فکر کردن به اینکه در آینده چی میشه غیر اینکه با روان آدم بازی کنه هیچی توش نیست. هروقت خاستی بری سر کار میری و با همه چیزش روبه رو میشی چ سخت چ بد چ زجر آور حالا هر چی. بعد هشت ماه هرچقد دلت خواست برو دنبالش برو تو دل چیزی که ازش واهمه داشتی یا ازش نمیدونستی اما الان فقط فقط درس. 
 
		 
 
		 
 
		 
 
		 
 
		 
 
		
 
 
		 قبل شروع تو یه فازی بودم که اگه مثل شما بودم نمیرفتم دنبال معافی
قبل شروع تو یه فازی بودم که اگه مثل شما بودم نمیرفتم دنبال معافی
 فقط بگم که غلط میکردم...
 فقط بگم که غلط میکردم...  بوق
بوق


 
 
 
		 
 
		