0192
- عضویت
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
✿.✿.✿ جشن تــــولد E.H.S.A.N عزیز ✿.✿.✿
با سلام
ضمن تبریک سال نو، تالار هنر برگزار می کند ..
منتظر حضور گرم شما هستیم | :gol:
سلام
ممنون برای ادتون
سلام
از دوستی و آشنایی با شما خوشوقتم |
سلام دوست عزیز توی سایت همه ی موسسات میتونید سر فصل ازمونها رو پیدا کنید. سلوم سلوم. چ طوری لب دریا:دی. انصافا اومدم ایمیل استادمو ج بدم.
ایمیلو چک کن.
خیلی هم بخون خداییش من امروز تو کتابخونه حساب کردم اگه درست روزی ده دوازده ساعت بخونه ادم قشنگ میرسه اما با تمرکزاااا.
مکالمه منو خواهرم هروز وقتی از کتابخونه میام:
خواهرم: رسوندی سرفصلارو
من: نه ولی خیلی خوب پیش رفتماااا خیلی خوب پیش رفتم
تا وقتی که به یه جای آبرومند از نظر درسی نرسم پامو دیگه اینجا نمیذارم
ا
با ریشه تقدیم به شمانه صبرم زیاده خداروشکر. یه کم حساس شدم بیشتر از گذشته. بابا خوب چی دیگه میگفتم توضیح دادم دیگه
میدونی خوب ترک عادت سخته دیگه. اگه خونه باشم که اصلا نمیشه. چون یه چیزی هی فرمان میده دقیقا مثه معتادا دیگه:دی حالا از فردا باید عزمو جزم کنم به هرسختی هستی برم کتابخونه. باشه ریاضی هم اشکال زیاد پیش میاد ولی بیشتر مشکل ام اینه که کند پیش میره چون حسابی تعطیلم تو این درس. تو بگو درسای دیگه روبخون واااای زبان بخون همه چی چون کمی بلدم مشکلی ندارم ولی صفرم تو ریاضی. اینه که با روانم بازی میکنه. ولی راست میگی. باید خورد خورد برم جلو . مرسی. ی مثال مثلا الان هیش کار خاصی تو نت نداشتم اومدم نت. در صورتی که باید برم سبزی پاک کنم:دی :دینه خیلی خوبه اما خوب زیاده ها یعنی چیز میز واسه کشف کردنو یادت گرفتن زیاد داره اگه حوصله اعصاب زبان داری که بگیر اگه نع که هیچی.
کتاب البرزی ام فک کنم دیه نمیزننبه جاش بشین لغات 1100 و تافل رو بخون خوبه. میخام نت رو به یک بار در هفته کاهش بدم. میدونی وقتی دارم میخونم همش میگم اونجا چ خبره اینجا چ خبره انصافا خوب ییهو نمیشه ترک کرد. نمور نمور دیگه حلش میکنم. این ریاضی خیلی رو اعصابمه دیگه دلم میخاد بزنم پرپرشه. عین لاک پشت میخونم من.بازم نفهمیدم
)))))
الان که فک میکنم میبینم عاقلانه نیست:دی خسته بودم اصن چشام جایی رو نمیدید ک:دی
خوب من هنوز برنامه نریختم. الان میخام بریزم. باشه اونیم که گفتی اوکیه. نو پرابلم مهندس. اینجارم میام تو هستی منم هستم کلی مهندسای خوب برای چی نیام. فقط صبح ظهر شب اگه بیام میکشنم. ولی میام به امید خدا. درس بخونا تاکید نکنم دیگه ها. لوس بازی دیگه در نیارا:دی
با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام/ نی که چون زخمت رسد آیی چو چنگ اندر خروش
تا دیداری دوباره شما را به نگاه خدا میسپارم
خدایی این جمله آخری رو دوس دارم یه روز مجری شم بگم))))
فعلا
راستی منظورت چی بود که من تو رو دوست دارم یا تو منو؟؟؟ انقدم خندیدی بهش هان
اون نتیجه گیری که من در مورد دوست کردم بعد از پاره کردن پیراهن های متعدد بود شوما زوده اصن برات بعدن میفهمی :دی خوب دیگه من دیگه میرم از سرزمین نت
برای دیدن نمره ی مبارک یه سرکی میکشم پس فردا. برم یه استراحت جانانه بکنم و خوش بگذرونم آخییییییییییییییییش
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
