گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فقط بی هوا بودن دلیل خفه شدن نیست
گاهی...
هوایی شدن هم آدم را
آرام... آرام....
خاموش میکند...
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بعضیا هستن دلشون میخاد هیچکی سکوتشون رو نشکنه

بعضیا هستن زندگیشونو با دنیای مجازی پر میکنن

بعضیا هستن جای شب و روزشون عوض شده

بعضیا هستن ک دیگه از ادما میترسن

بعضیا هستن ک تیپ مشکی رو ب هر تیپی ترجیح میدن

بعضیا هستن ک همه جا تنهان و ب خنده های دیگران گوش میدن

بعضیا هستن ک از خدا گله میکنن

بعضیا هستن ک عاشق نوشته های پر دردن چون دردشونو توصیف میکنه

بعضیا هستن ک میخان شاد باشن ولی فاز غم دنیاشونو پر کرده

بعضیا هستن ک دلشون شکسته ولی صداشو در نمیارن

بعضیا هستن ک از زندگی خستن ولی چون مجبورن زندگی میکنن

میدونی این بعضیا عجیب شبیه منن............!!!!!!!!
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوراز این هیاهو
دلم کویر می خواهد و
تنهایی و سکوت و
آغوش ِ سرد ِ شبی که آتشم را فرونشاند.
نه دیوار،
نه در،
نه دستی که بیرونم کشد از دنیایم،
نه پایی که در نوردد مرزهایم،
نه قلبی که بشکند سکوتم،
نه ذهنی که سنگینم کند از حرف،
نه روحی که آویزانم شود.
من باشم و
تنهایی ِ ژرفی که نور ستارگان روشنش می کند
و آرامشی که قبل از هیچ طوفانی نیست !
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نگو مثل این آدمهای تازه به دوران رسیده بی غم بی خبر نگو من منفی نگرم. به خوشی ها فکر کردن که معنایی ندارد.
مثلآ دیشب در عروسی خیلی بهمان خوش گذشت. نارین نارین را رقصیدم! همه کف زدند. و من مشعوف شدم برای این تحسین ها!
مردم همه من را نگاه می کردند. خوشبخت شوی دخترم. یکی مثل خودت را خدا نصیبت کند. چه دختر خوشگلی! چه پرنشاط!
به به دانشجوی حقوق هم که هستی! و تو شاد می شوی تنها برای چند لحظه .یک سوته !
آن هم به واسطه ی تعریف آنها نه باور خود! مردم همه رقصیدند.
این مردم همیشه رقصیده اند. خوشی که فکر کردن نمی خواهد. می خواهد؟!
پیر شده ام. مادرم، می گویند آدمها در عصبانیت حرف راست می زنند، می گوید: هیچ تا حال خودت را در آیینه نگاه کرده ای؟
نگاه که می کنم از آن تعریف ها و تمجیدها دیگر خبری نیست.
یعنی دروغ می گفتند؟ قبل ترها بیشتر خودم را در آیینه می دیدم ولی دیریست دیگر وقتی به خودم نگاه می کنم نمی بینمش.
قصه به همین جا ختم نمی شود. خواستم از گوشه ای از دردها بگویمت فقط همین.
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدا
وقتی خواست آدم را تنبیه کنه اون را از بهشت بیرون نکرد .
چون از اول قرار بود بیاد زمین
فرستادنش به زمین تقدیرش بود نه تنبیهش
تنبیه آدم این بود که تنها بمونه
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مــلــودرام مســخره اي بــود
زنــــدگــي !
ايــن را تمــام منتــقدان
ابــراز کــرده انــد !
داستــان تکــراري،
ســکــانس هــاي اشتــباه،
و پــايــان آبــکي !
اي خــــــــــــــــدا !

ازخــــودت دفــاع نمــي کنــي ؟!!!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اون هنوز منو به یاد میاره؟
حتی وقتی تعهدی به هم نداریم هم منو دوست داره؟
وقتی دیروز با هم حرف میزدیم بهم گفت :
نفسم رو تو سینه حبس کنم و بشینم و منتظر بمونم...

من هنوز زنده ام! با اینکه اون هنوزم برنگشته...
گفت خیلی زود به خونه برمیگردم قول میدم دیرنکنم...
اما برنگشت....
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست
سکوتی را که یک نفر بفهمد
بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد
سکوتی که سرشار از ناگفته هاست
ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خاطراتت را که ...
مثل یک دشنه قلبت را از هم میدرد
بنویس ...
خط بزن ...
فریاد بکش ...
فریادی که سالهاست ...
بر سر این زمانه نزده ای ...
سکوت دردهایت را عمیق تر می کند ...
قلبت را خراش میدهد
.
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ساقـــــی...!
بیخیال مـــــــــــن...
سهمم را روی زمین بریز...
شاید جاده ها مست کردند و مســــــــــــــــافرم را برگرداندند...!!!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امروز تبريز مه آلود است و خيس
راه که می رم
تکه ھای ابر دو نصفه سيب سرخ
روی گونه ھايم نقاشی می کنند
درخت بادام حياطمان خواب آلوده
سرو را ديد می زند
پاھايم يخ زده
کاش کسی از پشت سرو
مرا صدا می زد...
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همــــه ماهــــــر شــــده انـــد

یــــــک نفــــر هزاران نفـــر را بــا هــــم دوســـت دارد !

امــــــــا مــــن …

نـــــاشیـــــــانـــــه

به یـــــک نفـــــــر دل میــــبــــنـــــــدم

هـــــــــزاران بــــــــار
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تـــــنهـا ،
بــی هـــوایـــی ..
آدمــی را خــفـه نــمی کـــنـد ..
گــاهـی ،
هـــوایـــی شـــدن ..
آرام آرام ..
بــــدون ِ روسیــاهـــی ..
خــامــوشــت مــی کـــــنـد !....
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
برای نبودن که . . .

همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی

میتوانی همین جا
پشت تمـــــــــام ِ بغضهایت ،
گم شده باشی
این روزها خوبم ، کار میکنم ، شعر میخوانم قصه می نویسم
و گـــــــــــاهی دلم که برایتــــــــــــ . . . تنگ میشود
تمام خیابانها را ،
با یادتـــــــــــ . . . پیاده میروم .
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم گرفته ای خدا ، امروز را میگذرانم تا بگذرد
، تا فقط تمام شود ، شاید فردا به اعتقاد این دل خوش خیال تو را ببینم !
هر چه به این دل میگویم بی خیال ، دلم به خواب رفته در خیال این آرزوی محال!
دلم گرفته از تو و این دنیای بی حیا ،
از تو که رفتی و از دنیایی که تو را بی وفا کرد ،
تنها غم نبودنت را سهم این دل بی گناه کرد ،
و دل من را بازیچه دست آن دل بی وفایت کرد!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دامن شادی چو غم آسان نمی آید بدست


پسته را خون می شود دل تا لبی خندان کند . . .
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
بــُـزرگتـــــریــטּ " اشــــتبـــآهــــم" در زنـــــدگــــے

ایــــטּ بــــــــود::

هـــــرجــــآ رنـــجـــیــدم "لـــبخــند" زدم!!!
فکــــر کــــردنــد " درد" نـــدارم...
ضــــربـــہ را "محــــکمــــتر" زدنـــــد

 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
ﺩﺭ ﻗﻠــــــــــــﺐ ﮐﻮﭼﮑـم فـﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯾــــــــــــﯽ ﻣﯿﮑـنی
ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻧﺎﺋﺐ ﺍﻟﺴﻠﻄﻨﻪ ﺍﯼ
ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﻟﺬﺗــــــــــــــــﯽ ﺩﺍﺭﺩ

بـﻬﺘﺮﯾﻦ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺷــــــــــﺘﻦ !:redface:
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنها ادامه می دهم در زیر باران
حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم
میخواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم
ببار باران من نه چتر دارم نه یار
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز


کَـــــر شدم !!!
چقدر نوشته های اینجا بلند گریه می کنند !
انگار تقصیر هم ندارند … !

انگار زیاد منتظر ماندند ،
و شاید حدیث بی قراریست و یا …
عاشقانه هایی که نوشتن ندارد…
و من …
هنوز رویا می بافم …
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تلخ!
درست مثل قطره های فلج اطفال
که درکودکی به خوردم می دادند!
غافل از اینکه این بار
تلخی تو دلم را فلج کرد....!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه من پیشتم تا دلم رو ببری نه اون که بشه ایینه دق من..
حالا فقط من موندم و خلوتم
که منتظر کسی هست تا بیاد و جای این همه دلواپسی رو توی دلم بگیره جای دلی که یک عمر تنهایی کشید
من این تنهایی رو دوست دارم
حتی به قیمت سرنوشتی که خودم خواستم اگر چه تا ابد " اما خوبی اش این است که خودم خواستم نه دیگرون...

به دور از تمام وابستگیها عشق ارامش با خود می اورد نه دل شوره اما تو" ارامش این تنهایی را از من نگیر..
تنهایی که حاصل یک عمر با تو" بودن و ارامشی ک حاصل یک عمر بی تو"...بودن
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی سخت می شود …
دوستش داری و نمی داند
دوستش داری و نمی خواهد
دوستش داری و نمی آید
دوستش داری و سهم تو از بودنش
فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت
دوستش داری و سهم تو
از این همه ، تنهایی است:cry:
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
دل استــ دیگر خسته میشود …
بی حوصله میشــود …
از روزگار از آدمـــــــها از خــودشـــــ
از این قابــها , از اثباتــ , از تـــــوضیــح
از کلماتــــی که رابـــطه ها را به گند میکشـــد
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
خیـآل بـودن در آغـوش

مـردے جـز تـو
مـرآ بـه جنـون مے کشـآند
مـن فقـط بـه عطـر تـن تـو عـآدت دآرم
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
همین لحظه آرامم
برای دقایقی نا معلوم!
بی فاصله
بی حرف
نت سکوت را اجرا می کنم
میدانم این تنها چیزیست که تو نیز می شنوی
گوش کن ….
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آدم بايد يک " تو " داشته باشه ؛
که هر وقت از همه چي خسته و نا اميد بود ،
بهش بگه :
مهم اينه که تو هستي !
بي خيال دنيا ...!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا