كوه چون سنگ بود تنها شد یا چون تنها بود سنگ شد؟ من كه نه سنگ بودم نه كوه من چرا تنها شدم؟
گاهی تنها دلت یک قبر می خواهد و یک سنگ ... .
که حد فاصل قبر و سنگ یک جسم باشد... .
دقت که کنی جسم از آن خودت باشد و روی سنگ نامِ-تو حک شده باشد... .
آن جاست که آسوده خاطر می گویی: آخیش...
بالاخره همه چیز تمام شد .. .
من اگه مرد بودم؛
به خاطر نیازهای موقتم,با قلب زنها, یعنی شیشه ی عمرشون بازی نمی کردم..
زبونم و دلم رو یکی میکردم تا به اصطلاح مخ زنی نکنم؛دروغ نمی گفتم,
سعی می کردم روی خودم کنترل داشته باشم؛
نه اینکه هر نگاهی ... لبخندی ... اشتهام رو تحریک کنه....
اگه مرد بودم؛
یه جا گوشه ی ذهنم یادداشت میکردم زن فقط توجه میخواد؛ اگه بدونه دوسش داری, حاضره جونش رو هم برات بده؛
پس این کمترین کاریه که می تونی براش انجام بدی.....
اگه مرد بودم؛
وقتی عشقم ناز میکرد و بغض میکرد که دیگه دوستت ندارم؛
بوسش میکردم و میگفتم: ولی من خیلی دوستت دارم, چون میدونستم که وقتی زن اینجوری میگه فقط میخواد بهش توجه بشه...
اگه مرد بودم؛
به خاطر کسی که تمام دلش رو به نامم زده؛ یه کم فیتیله ی غرورم رو پایین میکشیدم و بهش میگفتم چقدر برام عزیزه...
اگه مرد بودم؛
سعی میکردم یه مرد واقعی باشم...
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش(من از خلوت و تنهایی میترسم) | ادبیات | 122 | |
![]() |
کوچه های تنهایی | ادبیات | 6180 | |
![]() |
((**++ تشکر از تنهایی کاربری که شایسته تشکر است ++**)) | ادبیات | 52 |