گفتگوهای تنهایی

[anahita1370]

اینها چه می دانند ؟​

هیچ !​

اگر می دانستند که در “آسمانها” چه “عالمی” با “تو” دارم ​

که گله از سر به هوائیم نمی کردند​

 

[$marziyeh67$]

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]چقدر روح[/FONT]
​

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]محتاج فرصت هایی است که در آن ..
[/FONT][FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]هیچ کسی نباشد[/FONT]
​

تنــهای تنــها
​

​

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]" دکتــر شــریعتی "[/FONT]​

 

[معماررررررر باشی]

ارام بگیر دلم
تنگ نشو برایش
مگر نشنیدی جمله ی اخرش را
چیزی بینمان نبوده

 

[ماه آسمونی]

مرا به خاطر خویش بسپار

که بی منّت دوست می دارمت..
و نام مرا
در گوشه ای از دفترت بنویس..

برای روزی که دیگر نیستم..!

رجایی اشکان

 

[ماه آسمونی]

روزی اگر سهمِ کسی بود دعا کن
من
کور باشم
کور باشم
کور باشم

 

[ماه آسمونی]

قرار بود برفى بيايد و مرا با خود ببرد...
قرار بود برفى بيايد و من
چترم را بردارم
بزنم به برف
تکه های روحم را
با آن ببارم
و
گم شوم...
در برف رفتن...
زمستان از نیمه گذشته و
خبری از آن برف نیست...
پس من کجا گم شوم؟ چگونه؟

 

[ماه آسمونی]

نردبان را می‌گذارم روی تاریکی
می‌روم بالا
شعله ی خورشید را تنظیم
آسمان را گردگیری، ماه را تنظیف
ابرها را می‌چلانم خوب...

 

[رجایی اشکان]

تنها نشسته ام و بغض می کنم.........
هیچکس مرا به یاد نمی اورد.......
این همه ادم روی کهکشان به این بزرگی......
و من حتی ارزوی یک نفر هم نبودم.......
حتی یک نفر.....
هیچگاه........

 

[رجایی اشکان]

ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺑﻐﺾ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﻗﻮﺭﺕ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﯽ ﺗﻨﺪﻭﺗﻨﺪ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯼ؟؟
ﺷﺪﻩ ﺩﻟﺖ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﭘﺮ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺟﻬﺖ ، ﺍﻟﮑﯽ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺤﺚ ﻭ ﺩﻋﻮﺍﮐﻨﯽ؟
ﺷﺪﻩ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﯾﻪ ﺩﺍﺩ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﺕ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﻧﯽ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻐﻀﺘﻮ ﺑﺸﮑﻨﯽ؟؟
ﺷﺪﻩ ﺯﯾﺮ ﭘﺘﻮ ﺍﺯ ﻋﺮﻕ ﺧﯿﺲ ﺷﺪﻩ ﺑﺎشی ﺍﻣﺎ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﺎﺷﯽ ﺑﯿﺎﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﺎ ﺧﯿﺴﯽ ﭼﺸﻤﺎﺕ ﻭ ﺑﺒﯿﻨﻦ؟؟
ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ ﺗﻮ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻄﻠﻖ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﻫﻖ ﻫﻘﺖ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﻧﺸﻪ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺟﻠﻮ ﺩﻫﻨﺖ ﻭ ﺑﮕﯿﺮﯼ؟؟
ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺻﺒﺢ ﺗﻮ ﺁﯾﻨﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﭘﻒ ﮐﺮﺩﺕ ﺑﺎﺷﻪ؟؟
ﺷﺪﻩ ﺗﻮ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ : ﭼﯽ ﺷﺪﻩ؟ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭼﻘﺪﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯼ !!!
ﺑﮕﯽ: ﺧﻮﺑﻢ.. ﺍﻣﺎ ﺑﻐﺾ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺻﺪﺍﺕ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺑﮕﻪ ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﻦ؟؟
ﺷﺪﻩ ﻫﺮ ﺁﻥ ﭼﺸﻤﺎﺕ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﺪﯼ ﮐﻪ ﺍﺷﮑﺖ ﻧﯿﺎﺩ .. ﻧﻔﻬﻤﻦ ﻋﻤﻖ ﻏﺼﻪ ﺗﻮ ﻭﻟﯽ ﺑﻌﺪﺵ ﻟﻮ ﺑﺮﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻋﺠﯿﺐ ﺧﺮﺍﺑﻪ؟؟
ﺷﺪﻩ ﭘﺎﺷﯽ ﺑﺮﯼ ﺟﻠﻮ ﺁﯾﻨﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﭙﺮﺳﯽ : ﺩﺭﺩﺕ ﭼﯿﻪ؟؟ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺭﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﻭ ﺍﺫﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟؟
ﺷﺪﻩ ﺧﻮﺩﺗﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺳﻮﺍﻻﺕ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﻋﻼﻣﺖ ﺳﻮﺍﻝ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﯼ؟؟؟
ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ ......؟؟؟؟

 

[ماه آسمونی]

ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺑﻐﺾ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﻗﻮﺭﺕ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﯽ ﺗﻨﺪﻭﺗﻨﺪ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯼ؟؟
ﺷﺪﻩ ﺩﻟﺖ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﭘﺮ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺟﻬﺖ ، ﺍﻟﮑﯽ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺤﺚ ﻭ ﺩﻋﻮﺍﮐﻨﯽ؟
ﺷﺪﻩ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﯾﻪ ﺩﺍﺩ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﺕ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﻧﯽ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻐﻀﺘﻮ ﺑﺸﮑﻨﯽ؟؟
ﺷﺪﻩ ﺯﯾﺮ ﭘﺘﻮ ﺍﺯ ﻋﺮﻕ ﺧﯿﺲ ﺷﺪﻩ ﺑﺎشی ﺍﻣﺎ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﺎﺷﯽ ﺑﯿﺎﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﺎ ﺧﯿﺴﯽ ﭼﺸﻤﺎﺕ ﻭ ﺑﺒﯿﻨﻦ؟؟
ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ ﺗﻮ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻄﻠﻖ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﻫﻖ ﻫﻘﺖ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﻧﺸﻪ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺟﻠﻮ ﺩﻫﻨﺖ ﻭ ﺑﮕﯿﺮﯼ؟؟
ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺻﺒﺢ ﺗﻮ ﺁﯾﻨﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﭘﻒ ﮐﺮﺩﺕ ﺑﺎﺷﻪ؟؟
ﺷﺪﻩ ﺗﻮ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ : ﭼﯽ ﺷﺪﻩ؟ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭼﻘﺪﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯼ !!!
ﺑﮕﯽ: ﺧﻮﺑﻢ.. ﺍﻣﺎ ﺑﻐﺾ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺻﺪﺍﺕ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺑﮕﻪ ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﻦ؟؟
ﺷﺪﻩ ﻫﺮ ﺁﻥ ﭼﺸﻤﺎﺕ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﺪﯼ ﮐﻪ ﺍﺷﮑﺖ ﻧﯿﺎﺩ .. ﻧﻔﻬﻤﻦ ﻋﻤﻖ ﻏﺼﻪ ﺗﻮ ﻭﻟﯽ ﺑﻌﺪﺵ ﻟﻮ ﺑﺮﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻋﺠﯿﺐ ﺧﺮﺍﺑﻪ؟؟
ﺷﺪﻩ ﭘﺎﺷﯽ ﺑﺮﯼ ﺟﻠﻮ ﺁﯾﻨﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﭙﺮﺳﯽ : ﺩﺭﺩﺕ ﭼﯿﻪ؟؟ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺭﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﻭ ﺍﺫﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟؟
ﺷﺪﻩ ﺧﻮﺩﺗﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺳﻮﺍﻻﺕ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﻋﻼﻣﺖ ﺳﻮﺍﻝ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﯼ؟؟؟
ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ ......؟؟؟؟

شده ............................................
عالی عالی

 

[ماه آسمونی]

بايد باور کنيم
تنهايي
تلخ‌ترين بلاي بودن نيست
چيزهاي بدتري هم هست
روزهاي خسته‌اي
که در خلوت خانه پير مي‌شوي
و سال‌هايي
که ثانيه به ثانيه از سر گذشته است
تازه
تازه پي مي‌بريم
که تنهايي
تلخ‌ترين بلاي بودن نيست
چيزهاي بدتري هم هست :
دير آمدن
دير آمدن

 

[رجایی اشکان]

آنقدرازیادها رفته ام.... که فقط خبرمرگم میتواند ثابت کند زنده بودم....

 

[ماه آسمونی]

خسته
خودخواه
بی‌شکیب
از این جهان فقط همین‌ها را برایم باقی گذاشته‌اند
بامن مدارا کن

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]ازشیشه باش اما به همه بگو از سنگم مردم این زمانه فقط دنبال شکستنند.....[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[ماه آسمونی]

تا حالا شده ازتنهایی به اینترنت روی بیاری تا فکر نکنی تا غصه نخوری؟بتونی به زندگیت فکر نکنی

 

[رجایی اشکان]

تا حالا شده ازتنهایی به اینترنت روی بیاری تا فکر نکنی تا غصه نخوری؟بتونی به زندگیت فکر نکنی

این که کار هر روزمونه خواهر چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است

 

[baran72]

گاه جلو آینه می ایستم
خودم را در آن میببینم
دست رو شانه هایش میگذارم
و میگویم :
.
.
.
.
چه تحملی دارد
دلت....

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]این روزها تنم گرمی یک آغوش میخواهد با طعم عشق نه هوس[/FONT][FONT=&quot]![/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]لبانم خیسی لبانی را میخواهد با طعم محبت نه شهوت[/FONT][FONT=&quot]![/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]صورتم نوازش دستی را میخواهد با طعم ناز نه نیاز[/FONT][FONT=&quot]![/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]تنی را میخواهم که روحم را ارضا کند نه جسمم را[/FONT][FONT=&quot]![/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[karba]

ایـــن روز هـا روح و روانـــم

بــه شــدت افـســرده اســتــ !

غــم دوریــتـــ از یــک ســـو ،

غــم نــداشـتــنــت از ســوی دیــگــر . . .

امــا دلـیــل آشــفـتـگــیــم فــرای ایــن مــاجــرا هــاســتـــ !

تــرس از دل دادگــیــتــ بــه دیــگــری مــرا پــریــشـــان کــــرده.. !

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]قدیمها......[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]هزار ساعت عشق بود و[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]یک بوسه ی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]یواشکی[/FONT][FONT=&quot] ![/FONT]
[FONT=&quot]الان هزار ساعت بوسه ی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]علنی هست[/FONT][FONT=&quot] ![/FONT]
[FONT=&quot]ولی دریغ از یک لحظه عشق[/FONT][FONT=&quot] ...[/FONT]

 

[رجایی اشکان]

چرا؟؟؟؟

[FONT=&quot]دیگر بهار هم سرحالم نمیکند[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]چیزى شبیه معجزه زلالم نمیکند[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[معماررررررر باشی]

وراحس میکنم هردم...
که با چشمان زیبایت مرا دیوانه ام کردی...
من از شوق تماشایت...
نگاه از تو نمیگیرم....
تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار....
ولی...افسوس...این رویاست....
تمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدم....
تو با من مهربان بودی...
واین رویا چه زیبا بود....
ولی.... افسوس.... که رویا بود....

 

[بهار00]

عادت کرده ایم!
​

آنقدرکه یادمان رفته است شب​

مثل سیاهی موهایمان​

ناگهان میپرد​

و یک روز آنقدر صبح میشود​

که برای بیدار شدن​

دیراست…​

 

[بهار00]

به صدای رعد و برق حسادت میکنم......
"آسمان"
چه راحت دردش را فریاد میزند........

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]دلـــــــتنــــــگم بــــــرای تــــــو[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بــــــرای بــــــا تــــــو بــــــودن[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]ای کــــــاش میــــــشد[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]در ایــــــن لحــــــظاتــــــ خــــــالی[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]کمــــــی [/FONT][FONT=&quot]<<[/FONT][FONT=&quot]تــــــــــو[/FONT][FONT=&quot]>> [/FONT][FONT=&quot]داشـــتـــم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]چقــــــدر آه[/FONT][FONT=&quot]……[/FONT]
[FONT=&quot]چقــــــدر دلتــــــنگی[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[رجایی اشکان]

روزا بغض و شبا هق هق

تماشایی شده احوالم …
​

 

[معماررررررر باشی]

در غریبانه ترین لحظه ی تنهایی خود ، چشمهایم را که در آن دریایی از محبت موج
میزند به تو خواهم بخشید ، تا هیچ گاه به پاکی احساسم شک نکنی
​

 

[بهار00]

ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﻢ می گریند
ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﺧﯿﺲ ﺷﻮﻧﺪ
ﻏﺼﻪ می خوﺭﻧﺪ ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﻏﻢ ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻫﺸﺎﻥ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﻮﺩ
ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺭﺍ ﻫﻢ آﻣﻮﺧﺘه ﺍﻧﺪ

ﺍﻣﺎ...ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺷﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺁﯾد
ﻓﻘﻂ...ﻓﻘﻂ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ﺗﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﮐﺴﯽ ﺑﻬﻢ نخورد

 

[بهار00]

هیچکس برایت نمی ماند،باور کن هیچکس،
نه آنکه کینه تو را به دل دارد
نه آن مجنونی که روزی هزار بار برایت لاف مردن میزند
،دنیا را به طوری ناعادلانه بسی متضاد خواهی یافت...

به کدامین انگیزه میشود از خوبی ها گفت
وقتی دنیا هزاران دلیل برای بد بودن به تو میدهد...

گاهی دلت میخواهد نباشی
وقتی تمام انگشت های اشاره دنیا به سمت توست
وقتی باوری جز خودت دلخوشت نمیکند
،تنهایی شاید آخرین و بهترین راه باشد...
آری...تنهایی بهترین راه است...

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]از وقتی که بهم گفتن هرکی با خودش حرف بزنه دیونه است[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]با خودم غریبه شدم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]برای خودم دلم تنگ شده[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]خیلی وقته خودم را نمیشناسم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]