گفتگوهای تنهایی

[پسر بهاری]

تنهایی آنجاست ........... که " تنها " در تنهایی هایت نباشد !


تنها : یکتا : الله

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]اگه گفتم خداحافظ، نه اینکه رفتنت ساده است[/FONT]
[FONT=&quot]نه اینکه می شه باور کرد دوباره آخر جاده است[/FONT]
[FONT=&quot]خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رویاها[/FONT]
[FONT=&quot]بدونی بی تو و با تو همینه رسم این دنیا[/FONT]

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]گفت تو چرا تمومش نمی کنی؟ کمی فکر کردم و گفتم می‌خوام ، اما نمی‌تونم . زندگی که بچه بازی نیست. وسط بازی خسته شی بگی من دیگه نیستم. پس چای‌هایی که باهم خوردیم چی؟ قدم هایی که با هم زدیم ؟ حرف‌هایی که تو گوش هم‌دیگه گفتیم ؟ یک‌هو فراموششون کنم و بگم دیگه نیستم؟گفت تو دیوونه ای. خیلی هم سخت نیست. یکروز صبح که از خواب پاشدی،چمدونت رو بردار رو از خونه بزن بیرون. باور کن راحته.[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]گفتم کسی که بخواد برای همیشه بره چمدونشو برنمیداره. کسی که چمدون بر میداره یعنی میخواد برگرده. موقتی میره.[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]گفت پس چی برمیداره؟کل خونه رو؟[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]گفتم نه.هیچی بر نمیداره. کسی که بخواد برای همیشه بره هیچی همراش برنمیداره. مخصوصا اگه زن باشه.برای مردا یه کتاب یا یه لباس ، فقط یه کتاب یا یه لباسه. برای زنا اما ، یه دکمه میتونه یه دکمه به همراه یه دنیا خاطره باشه[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[AvA-6586]

گریه... چه واژه سبک و دلتنگی

گریه...چه واژه آرام کننده ای

گریه...چه واژه شاد و دردمندی

دلم بدجور هوای گریه کرده...

گریه به خاطر تمام نا گفته هام...

گریه برای تمام تنهایی هام...

گریه برای تمام دردهام...

گریه برای تمام نانوشته هام...

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]یک عاشقانه دیگر می نویسم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]تو معشوقش را پیدا کن..،[/FONT]
[FONT=&quot]خسته ام از بس[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]در خود شعر عاشقانه نوشتم و[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بوی گَند بی کسی ام، شعر را شبیه تعفن کرد[/FONT][FONT=&quot]..[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[Gelveh]

آدم تو زندگیش فقط یکبار دل می سپاره.....
بقیه اش یا هوسه..
یا از اجبار تنهاییه......!!

 

[غمین]

سکوت جاریست،

تنهایی حاکم سرزمین بی کسی ست،


میگویند خدا تنهاست ما که خدا نیستیم چرا این همه تنهاییم؟

 

[بهار00]

ببار ای باران ...
ببار که غم از دلم رفتنی نیست ...
اشکهای روی گونه ام دیدنی نیست ...
ببار ای باران ...
که این تنهایی تمام شدنی نیست ...
آن لحظه های زیبا تکرار شدنی نیست ...
ببار ای باران ...
که شعر تلخ جدایی خواندنی نیست ...
غم تلخ در سینه فراموش شدنی نیست .....

 

[ماه آسمونی]

تنهایی گفتن نداره ،پست گذاشتن نداره ،درد داره وسکوت
اینکه بدونی خیلی وقته بودنت برای کسی مهم نیست

 

[ماه آسمونی]

نشستم که این روزا بگذرن

روزهایی که دلتنگی دادن به من
نمی تونی که جای من باشی و

تا این حد تو دنیا تنهاشی و
بسوزی و بسازی و هیچی نگی
برات غیر ممکن بشه زندگی
بیانو بگیرن همه حس تو
فقط – بمونه با تو
یه کاری کنم از خودت بگذری
یه شب هر چی داری بذاری بگذری

بشینی به یه نقطه ای خیره شی
نشه غصه هات و به هیچکس بگی

یه کاری کنم از خودت بگذری

یه شب هر چی داری بذاری بگذری
بشینی به یه نقطه ای خیره شی
نشه غصه هات و به هیچکس بگی
یه شب هرچی داری بذاری بری

توی لحظه ویرون بشه باورت

نمونه کسی دیگه دور و ورت
به دنیا و به آدما شک کنی

رو دیوار تنهایی تو هک کنی
تو باشی و روزای پر اضطراب
شبایی که با گریه میری به خواب
ندونی چی باشی برات بهتره
اونی که میاد کی قراره بره
یه کاری کنم از خودت بگذری
یه شب هرچی داری بذاری بری

 

[رجایی اشکان]

 

[بهار00]

یک دی ماه دیگه ميگذره از بودنم ،
یه تولد دیگه...یا یک قدم نزدیکتر به مرگ...
هر سال كه گذشت ،از آدما دورتر شدم
كادوهاي تولد كم شد!
آدماي بد ديدم!
آدماي خوب ديدم!
غم ديدم...دردو ، قلبم با تمام وجود حس كرد...
تنهايي رو بلد شدم
اما واسم عادت نشدُ هنوزم وقتيتو خيابونا تنها با هنذفري و آدامس خرسي قدم ميزنم.
لبخند مياد رو صورتم
.من ياد گرفتم تنهايي خوبه...
من ياد گرفتم با داشته هام زندگي كنم...
من ياد گرفتم وقتي كه دلم گرفت
برم سراغِ شمعدوني هام
ياد گرفتم اونايي كه ميگن ميمونن ، ميرن
!اونايي كه چيزي هم نميگن بالاخره يه روزي ميرن!
با رفتنِ يه سري آدما از زندگيم باورام هم رفت!ا
اما باوراي جديد ساختم
لبخنداي جديد زدم
من ياد گرفتم زندگي كنم..
.حتی شده با درد
!خودم ؛ تولدت مُبارك ...
تو تنها كسي هستي كه هميشه بوديُ نديدمت
تو تنها كسي هستي كه هرگز تركم نكرد...
خودم ؛ تولدت مُبارك ...
​

 

[رجایی اشکان]

یک دی ماه دیگه ميگذره از بودنم ،
یه تولد دیگه...یا یک قدم نزدیکتر به مرگ...
هر سال كه گذشت ،از آدما دورتر شدم
كادوهاي تولد كم شد!
آدماي بد ديدم!
آدماي خوب ديدم!
غم ديدم...دردو ، قلبم با تمام وجود حس كرد...
تنهايي رو بلد شدم
اما واسم عادت نشدُ هنوزم وقتيتو خيابونا تنها با هنذفري و آدامس خرسي قدم ميزنم.
لبخند مياد رو صورتم
.من ياد گرفتم تنهايي خوبه...
من ياد گرفتم با داشته هام زندگي كنم...
من ياد گرفتم وقتي كه دلم گرفت
برم سراغِ شمعدوني هام
ياد گرفتم اونايي كه ميگن ميمونن ، ميرن
!اونايي كه چيزي هم نميگن بالاخره يه روزي ميرن!
با رفتنِ يه سري آدما از زندگيم باورام هم رفت!ا
ما باوراي جديد ساختم
لبخنداي جديد زدم
من ياد گرفتم زندگي كنم..
.حتی شده با درد
!خودم ؛ تولدت مُبارك ...
تو تنها كسي هستي كه هميشه بوديُ نديدمت
تو تنها كسي هستي كه هرگز تركم نكرد...
خودم ؛ تولدت مُبارك ...
​

 

[بهار00]

ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ...
ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺘﺮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ
ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺤﺾ ﺍﺳﺖ !
ﺩﻟﺶ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ...
ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻫﻢ به ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭ ﻓﻘﻂ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ !
​

​

 

[بهار00]

ﯾﻪ ﭼﻴــــــﺰﻱ ﻫﺴـﺖ ﺑـــــﻪ ﺍﺳـــﻢ
"ﺑﻐــــــــــــﺽ "
ﻛــﻪ ﻧـــﻪ ﺭﻭﻱ ﺩﻳــــﻮﺍﺭ سرزمین های مجازی...
ﻭ ﻧـﻪ ﻫﻴـــــﭻ ﺟﺎﻱ ﺩﻳــﮕﻪ ﻧﻤﻴﺸـــﻪ ﺑـﻪ
ﺍﺷﺘـــﺮﺍﻙ...
ﮔﺬﺍﺷــــــﺖ ....
ﻓﻘـــــﻂ ﻭ ﻓﻘـــــــﻂ ﺑﺎﻳـﺪ ﺑﺮﻳـــﺰﻱ
ﺗــــﻮ
ﺧﻮﺩﺕ .....
ﭘﺮﻡ ﺍﺯ "ﺑﻐــــــﺾ "

 

[hossein.8667]

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=229691&d=1420896659

 

[دختر بهاری]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]میخواهم برایت تنهایی را معنی کنم! [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در ساحل کنار دریا ایستاده ای ,هوای سرد ,صدای موج [/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]انتظار انتظار انتظار.. [/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به خودت می آیی ,[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند ,[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نه دستی که شانه هایت را بگیرد ,[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نه صدای که قشنگ تر از صدای دریا باشد[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اسم این تنهایی است[/FONT]

 

[hossein.8667]

دستان من نمی‌توانند
نه، نمی‌توانند
هرگز این سیب را
عادلانه تقسیم کنند
تو
به سهم خود فکر می‌کنی
من
به سهم تو

 

[hossein.8667]

ای خاطرات کهنه‌ی پَرپَر
من خسته نیستم
دیریست خستگی‌ام
تعویض گشته است به درهم شکستگی
من خسته نیستم
درهم شکسته‌ام
این خود امیدِ بزرگی نیست؟

 

[hossein.8667]

چه غريب ماندی ای دل!
نه غمی، نه غمگساری
نه به انتظار ياری، نه ز يار انتظاری ..
- هوشنگ ابتهاج

 

[hossein.8667]

همه رفتن از این خانه خدایا تو بمان...

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=229693&d=1420896684

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]نقـش یـــک درخــت خشک را[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]در زنـدگی بازی میکـنم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]نمیـدانم که بایـد چشم انتظار بهار باشم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]یا هیزم شکن پـیــر...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[رجایی اشکان]

 

[بهار00]

تنهایی یعنی :

نه خودش هست که از تنهایی درت بیاره

نه فکرش اجازه میده تنهاییت رو با کسی دیگه پر کنی...!

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]نمی دانم دوستش دارم یا نه؟[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]با هم قدم میزنیم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]دلم که میگیرد، آغوشش را بـــاز می کنـــــد[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]و بر گونه هایم بوسه میزند[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]اما نمی دانم دوستش دارم یا نه؟[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]تنهاییـــــم را[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]

 

[بهار00]

سَـــــلامَتــــــــی
نَســــــــــلـی
کــــــــــِه
هَـمِـــــــــه
عُــــــقدِه هاشــــــــــونُـو
ســــــــــرِ
ریــــــــه هاشــــــــــون
خـالـی
می کـــــــــنن...

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]دلم نه عشق میخواهد [/FONT]
[FONT=&quot]نه دروغهای قشنگ[/FONT]
[FONT=&quot] نه ادعاهای بزرگ[/FONT]
[FONT=&quot] نه بزرگ های پرادعا[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot]..[/FONT]
[FONT=&quot]دلم یک دوست میخواهد[/FONT]
[FONT=&quot] کــــــــــــــــــ بشود با او حرف زد[/FONT]
[FONT=&quot] و بعد پشیـــــــمان نشد[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot].[/FONT]

 

[بهار00]

بی تو بودن را معنا می کنم با تنهایی و آسمان گرفته

آسمان پر باران چشم هایم

بی تو بودن را معنا می کنم با شمع , با سوزش ناگریز شمعی بی پروانه

بی تو بودن را چگونه میتوان تفسیر کرد

وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است ؟

 

[رجایی اشکان]

[FONT=&quot]نه اینکه زانو زده باشم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]نــــــــــــــه[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]فقط تنهایی سنگین است[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]

 

[بهار00]

ﺩﯾـﺪﻩ ﺍﯼ ﺷــﯿﺸــﻪ ﻫـﺎﯼ ﺍﺗـﻮﻣﺒــﯿﻞ ﺭﺍ ﻭﻗـﺘـﯽ ﺿﺮﺑــﻪ ﺍﯼ ﻣــﯽ ﺧـﻮﺭﻧـﺪ ﻭ ﻣـﯽ ﺷـﮑﻨـﻨـﺪ !؟
ﺩﯾــﺪﻩ ﺍﯼ ﺷـﯿﺸــﻪ ﺧــﺮﺩ ﻣــﯽ ﺷــﻮﺩ
ﻭﻟــﯽ ﺍﺯ ﻫــﻢ ﻧﻤــﯽ ﭘﺎﺷــﺪ !؟
ﺍﯾـــﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﻫﻤـــﺎﻥ ﺷــﯿﺸــﻪ ﺍﻡ ؛
ﺧــﺮﺩ ﻭ ﺗــﮑـﻪ ﺗــﮑــﻪ ،
ﺍﺯ ﻫــﻢ ﻧـﻤـــﯽ ﭘــﺎﺷـﻢ ﻭﻟـــﯽ ﺷــﮑـﺴﺘـــﻪ ﺍﻡ . . .