عادت این قبیله است.....
که دور آتشی که تو میسوزی پایکوبی میکنند...
که دور آتشی که تو میسوزی پایکوبی میکنند...
کوچه های تنهایی
- شروع کننده موضوع @ RESPINA @
- تاریخ شروع
- وضعیت
روزهای دور از تو را هرگز نخواهم شمرد,
تا همیشه بگویم همین دیروز بود....
تا همیشه بگویم همین دیروز بود....
هیچی بدتر از این نیست که یکیو کنارت بخواهی
ولی وقتی دستتو می بری سمتش،
دستت بخوره به تخته نیمکت پارک
این یعنی تنهایی...
ولی وقتی دستتو می بری سمتش،
دستت بخوره به تخته نیمکت پارک
این یعنی تنهایی...
برو ای خوب من، هم بغض دریا شو، خداحافظ
برو با بی کسی هایت هم آوا شو، خداحافظ
تو را با من نمی خواهم که “ما” معنا کنم دیگر
برو با یک “من” دیگر بمان “ما” شو، خداحافظ...
برو با بی کسی هایت هم آوا شو، خداحافظ
تو را با من نمی خواهم که “ما” معنا کنم دیگر
برو با یک “من” دیگر بمان “ما” شو، خداحافظ...
گفتی ما به درد هم نمیخوریم...اما هرگز ندانستی
من تورا برای دردهایم نمیخواستم...
من تورا برای دردهایم نمیخواستم...
t@hi
عضو جدید
شعرات و مطالبت زیباست ممنون
پشت تنهایی من که رسیدی ،
گوشهایت را بگیر !
اینجا سکوت ،
گوش تو را کــــــر میکند
اما !
چشمهایت را باز کن
" تا بتوانی لحظه لحظه ی اعدام ثانیه ها را نظاره کنی"
هجوم سایه های خیال،
سرابهای بی وقفه ی عشق،تک بوسه های سرد
و فریادهای عقیم جوانی
منظره ای به تو میدهد
که میتوانی تنهایی مرابه خوبی ترسیم کنی !!!
از این به بعد یه تنهای دیگه بهتون اضافه میشه
سلام بچه ها منم گاهی مینویسم
نوشته هاتون واقعا قشنگه
سلام شما تنها نیستی
خدا هست بعدشم ما هستیم
صبر کن سهراب....
گفته بودی قایقی خواهم ساخت...
قایقت جا دارد؟
من از همهمه ی اهل زمین دلگیرم...
گفته بودی قایقی خواهم ساخت...
قایقت جا دارد؟
من از همهمه ی اهل زمین دلگیرم...
[FONT=times new roman, times, serif][FONT=times new roman, times, serif]
گاهی وقتا توی رابطه ها
نیازی نیست طرفت بهت بگه : بـــــــــــــرو !
همین که روزها بگذره و یادی ازت نگیره ...
همین که نپرسه چجوری روزا رو به شب میرسونی...
همین که کار و زندگی رو بهونه میکنه...
همین که دیگه لا به لای حرفاش دوستت دارم نباشه
و همین که حضور دیگران توی زندگیش پر رنگ تر از بودن تو باشه ...
هزار بار سنگین تر از کلمه ی برو واست معنا پیدا میکنه!!!
گاهی وقتا توی رابطه ها
نیازی نیست طرفت بهت بگه : بـــــــــــــرو !
همین که روزها بگذره و یادی ازت نگیره ...
همین که نپرسه چجوری روزا رو به شب میرسونی...
همین که کار و زندگی رو بهونه میکنه...
همین که دیگه لا به لای حرفاش دوستت دارم نباشه
و همین که حضور دیگران توی زندگیش پر رنگ تر از بودن تو باشه ...
هزار بار سنگین تر از کلمه ی برو واست معنا پیدا میکنه!!!
[/FONT]
[/FONT]
گاه کوچکم میبینی گاه بزرگ...
نه کوچک هستم نه بزرگ،
خودت هستی که گاه دور میشوی گاه نزدیک...
نه کوچک هستم نه بزرگ،
خودت هستی که گاه دور میشوی گاه نزدیک...
دمش گرم...
باران را میگویم!
به شانه ام زد و گفت:
خسته شدی.امروز را تو استراحت کن،من به جایت میبارم...
باران را میگویم!
به شانه ام زد و گفت:
خسته شدی.امروز را تو استراحت کن،من به جایت میبارم...
- وضعیت
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
گفتگوهای تنهایی | ادبیات | 11189 | |
|
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش(من از خلوت و تنهایی میترسم) | ادبیات | 122 | |
|
((**++ تشکر از تنهایی کاربری که شایسته تشکر است ++**)) | ادبیات | 52 |
Similar threads
-
-
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش(من از خلوت و تنهایی میترسم)
- شروع شده توسط حمید...HaMiD
- پاسخ ها: 122
-